انسان عاقل اگر محصول تفکرش مجوز داد حرف می زند

حجت الاسلام مهدوی ارفع از نهج البلاغه شریف به عنوان کتاب عقلانیت نام برد و گفت: انسان عاقل و مومن اگر محصول تفکرش مجوز داد حرف می زند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از البرز، « حجت الاسلام حمیدرضا مهدوی ارفع» طی نشستی در خصوص تشریح حکمت های ۴۰ و ۴۱ نهج البلاغه شریف که در شامگاه یازدهم تیرماه سال جاری در حسینیه مجاری برگزار شد گفت: اگر بنا بود نام دیگری به جای نهج البلاغه بگذاریم که اشاره ای داشته باشد به محتوای این کتاب، می توانستیم بگوییم « کتاب تقوا» ؛ چرا که امیرالمومنین(ع) آن اندازه در این کتاب به تقوا اشاره دارند و در عین حال نام دیگری که می توان با توجه به حوزه های فردی، اجتماعی، بین المللی و خانوادگی که در این کتاب به آن پرداخته شده است بگوییم « کتاب عقلانیت».

 

دبیر نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی افزود: انسان عاقل و مومن اگر محصول تفکرش مجوز داد حرف می زند به واقع مومن نه تنها مراقب گفتار خود است بلکه مواظب همه جوانب رفتارهای خود است و این مرز تفاوت انسان مومن از منافق است.

 

مومن اگر محصول تفکرش مجوز داد حرف می زند

 

وی با اشاره به اهمیت عاقلانه زندگی کردن مومن مطرح کرد: انتظار می رود که مومن عاقلانه زندگی کند، عقلانیت در وجود اهل بیت(ع) ظهور کرده است و بنابر این مطلب یکی از جلوه های عقل و حماقت را در گفتار مورد تأکید قرار می دهند.

 

این استاد نهج البلاغه تصریح کرد: حکمت 40 نهج البلاغه می فرماید: « زبان عاقل در پشت قلب آن است و زبان تابع و پیرو او است ولی در احمق، زبان حرکت می کند و قلب تابع آن است». یعنی انسان عاقل تا عوارض، نتایج و پیامدهای یک گفتار را خوب نسنجد و جمع بندی آن را در دستگاه محاسباتی مثبت نبیند، حرفی نمی زند. چرا که عقل اش فعال است و فکر می کند.

 

به گفته حجت الاسلام مهدوی ارفع، احمق به خاطر حماقتش حرف می زند، بعد می فهمد که یک جا اشتباه کرده، شایعه پراکنی کرده، تهمت زده و ... آن وقت است که قلب و عقلش باید فعال شوند تا آن حرف زده شده را جمع کنند ولی مومن اگر محصول تفکرش مجوز داد حرف می زند.

 

وی خاطرنشان کرد: حکمت 41 نیز در همین چارچوب است، امیرالمومنین(ع) می فرمایند: « قلب احمق در چارچوب دهان او و زبان عاقل در قلب او است» ؛ نهایت این مطلب را حضرت علی(ع) با زبان استعاره بیان فرمودند.

 

گفتار جزء رفتارها محسوب و محاسبه می شود

 

حجت الاسلام مهدوی ارفع بیان کرد: چند نکته مهم در خصوص این حکمت و آموزه مهم است، اول اینکه تمامی رفتارهای ما باید از مجوز عقل و شرع عبور کنند تا به رفتار ما منتقل شوند، عاقل هیچ کاری نمی کند مگر آنکه آن را سبک و سنگین کرده است و اگر خیر بوده، عمل کرده است. حال چرا امیرالمومنین(ع) زبان را اشاره داشتند، چون زبان پرفعالیت ترین عضو انسان پس از چشم است. آنچنان که در نهج البلاغه شریف نیز بر این مطلب با عنوان تأکید شده است که ایمان هیچ بنده ای کامل نمی شود مگر اینکه زبانش اصلاح گردد.

 

وی ادامه داد: نکته دوم این است که از مومن انتظار عاقل بودن و از جاهل احمق بودن می رود؛ امام علی(ع) منافق را رو به روی مومن قرار می دهند که حکمت 40 و 41 نهج البلاغه شریف به آن اشاره شده است.

 

این استاد نهج البلاغه خوانی عنوان کرد: حضرت علی(ع) در حکمت 289 در توصیف برادر دینی اش می فرمایند: در گذشته برادر دینی داشتم، از شکم بارگی دور بود و آنچه را نمی یافت، آرزو نمی کرد و بیشتر عمر خود ساکت بود ( چون عاقل بود و هر حرفی را نمی زد). اما وقتی لب به سخن می گشود بر دیگر سخنوران برتری داشت و تشنگی پرسشگران را فرو می نشاند. ( بعضی ها حرف خوب دارند ولی عرضه حرف زدن ندارند). اگر در سخن گرفتن مغلوب او می شدند در سکوت مغلوب کسی نمی شد. ( کنایه از اینکه عشقش این بود یاد بگیرد تا حرف بزند).

 

کد خبر 946084

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha