به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از مجمع ناشران انقلاب اسلامی، ماه محرم، ماهی محترم است و حسینبنعلی، شاهی محتشم و زینب، پیامبری برگزیده در ظهر روز دهم، آنگاه که سر بر زانوی حسین چشمهایش را باز کرد. هيچكس نمىتواند بفهمد دست حسين با قلبش چه کرد؟ هيچكس نمىتواند بفهمد لبهاى حسين بر پيشانىاش چگونه تقدير را رقم زد، فقط آنچه ديگران دیدند اين بود كه زينبى ديگر از خيمه بيرون آمد، زينبى كه تماماً حسين شده بود ...و مگر پيش از این، غير از اين بوده است؟
بسیاری از ما زینب را به امالمصائب میشناسیم، دردانۀ علی که در کربلا تنها ماند،لبهای ترکخورده از عطش، دستهای بریده و سرهای از قفا جدا شده را دید، اما باز با صبوری، جز زیبایی ندید.
صبر پیش استقامت زینب زانو زده، شكيبايى در دستهاى او پرورش یافته و حلم کودکی است که در مدرسه زینب رشد کرده است. او تسلیم بودن را از کودکی آموخته و عهد بسته است؛ پدر گفت : «بگو يك !» تو تازه زبان باز كرده بودى و پدر به تو اعداد را میآموخت. كودكانه و شيرين گفتى : «يك!» و پدر گفت : «بگو دو» نگفتى ! پدر تكرار كرد: «بگو دو دخترم.» نگفتى! و درپى سومين بار، چشمهاى معصومت را به پدر دوختى و گفتى : «بابا! زبانى كه به يك گشوده شد، چگونه مىتواند با دو دَمسازى كند؟» زینب باید بر سر حرفش بماند، كه اين هنوز اول عشق است.
زينب در عالم يكى است و هيچكس زينب نمىشود و سیدمهدی شجاعی چه زیبا غرور، بغض، شیفتگی و اطاعت او را به رشتۀ تحریر درآورده است. کتاب «آفتاب در حجاب»، روایتی است از روضه زینب، روضهای که او را نه فقط در مصیبت، که در اوج عاطفه، صلابت و مسئولیتپذیری نشان میدهد.
این کتاب روایت زندگی عقیله بنیهاشم از کودکی تا عاشورا و اسارت اهل بیت است. قلم نویسنده پروانهوار نور در نور میسوزد و جمله میشود و داستانی روایت میکند از خواب زینب(س) در کودکی، خوابی طوفانی که گواه رحلت پیامبر(ص) و شهادت مادر، پدر و برادرانش است.
زینب این روایت، با زینبی که بسیاری از ما از واقعه کربلا میشناسیم متفاوت است؛ «زینب یعنی شناسای بندهای دل حسین، یعنی زیستن در دهلیزهای قلب حسین، عبور کردن از رگهای حسین و تپیدن با نبض حسین.» رابطه، پیوند و نگاه زینب و حسین فراتر از رابطه خواهر و برادری است. زینب عاشق حسین است و شاید آن چیزی که این همه سختی را برای زینب قابل تحمل میکند، عشق حسین است.
زینب رمزدار و پیامدار عاشوراست و عاشورا وامدار زینب. یک پیام وقتی بخواهد از روحی به روح دیگر برسد و در روح مردم نفوذ کند و جامعهای را تحت تأثیر و نفوذ معنوی خود قرار دهد، بدون شک، نیاز به پیامرسانی معتقد دارد و چه رسولی شایستهتر از زینب که با بند بند وجودش حسین(ع) را از بَر است، محب و صادق حقیقی حسین(ع) است و با همین محبت آمده تا ما را کربلایی کند، او خود حسینی است، از ابتدا هم حسینی بود: «در آغوش هيچكس آرام نمىگرفت جز در بغل حسين و در مقابل حيرت ديگران از مادر مىشنيدند كه: «بىتابىاش همه از فراق حسين است.»
نویسنده پله به پله دست مخاطب را میگیرد، با زینب به اوج میرساند و در انتهای کتاب زینب را با یک دنیا اندوه میان چشمهای بارانیمان تنها میگذارد: «تعبیر شد خواب کودکیهای من پیامبر! و من اکنون با یک دنیا مصیبت و غربت تنها ماندهام...»
خیال میکردم عاشورا یعنی حسین. اما از کربلا و عاشورا چه میماند، اگر زینب نباشد. او تنها بهجای مانده از مدینه، صدای کوبنده علی و راوی درد مجتبی است. زينب، حسينیست در آينه تأنيث. تنها پیامبر زن که تاریخ به خود دیده است.
کتاب «آفتاب در حجاب» یکی از یازده کتابی است که در طرح «سفیر حسین» در مساجد و هیئات معرفی و ترویج خواهد شد.
گفتنی است، این کتاب را میتوانید از کتابفروشیهای جبهۀ فرهنگی انقلاب و یا نرمافزار کتابیکا تهیه کنید.
نظر شما