اشاره: کرسی های آزاداندیشی به عنوان یک ایده مترقی و اصلاحی اولین بار توسط رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در سال 1381 مطرح شد و بعد از آن کمیته ای سعی کرد این ایده را بصورت قالبی اجرایی تدوین نمایدغ حاصل این سعی و تلاش اخیرا وارد فضای علمی اساتید و دانشجویان ایران اسلامی شده است.
از این منظر که علوم انسانی می تواند نقطه عطفی برای تعالی قدرت نرم جمهوری اسلامی در جهان باشد و نیز می تواند از دیگر سوی پاشنه آَشیلی در تهاجم به مبانی فکری و فلسفی مکتب اسلام باشد؛ کرسی های آزاداندیشی در قاموس یک راه حل عملیاتی می تواند بسیاری از دغدغه های اساتید و نخبگان امر را پاسخ دهد.
مرقومه ذیل یادداشتی است از دکتر حسین عصاریان نژادف معاون پژوهشی، فناوری و تولید علم دانشگاه عالی دفاع ملی و عضو هیئت علمی دانشگاه ها و استاد مرتبه دانشیاری در باب کرسی های آزاداندیشی و تأثیرات مثبت آن در فضای تولید علم کشور و نیز بررسی چالش های پیشروی این طرح. این یادداشت به تمامی مخاطبان شبستان بالاخص مخاطبین نخبه و دخیلان عرصه علم و پژوهش تقدیم می شود؛ باشد نافع طرح مترقی کرسی های آزاداندیشی و مقدمه ساز اصلاح علوم انسانی در ایران، ان شاء الله.
• کرسیهای آزاد اندیشی و طراحی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرقت
ایده آزاد اندیشی از سوی مقام معظم رهبری در سال 81 مطرح شد. رهبر انقلاب در آن سال در دیدار اعضای انجمن اهل قلم فرمودند: « اگر بخواهیم در زمینه گسترش توسعه واقعی فرهنگ و اندیشه و علم حقیقتاً کار کنیم، احتیاج داریم به اینکه از مواهب خدادادی و در درجه اول آزاد اندیشی استفاده کنیم. آزاد اندیشی در جامعه ما یک شعار مظلوم است. تا گفته میشود آزاد اندیشی، عدهای فوری خیال میکنند که بناست همه بنیانهای اصیل درهم شکسته شود و آنها چون به آن بنیانها دل بستهاند میترسند. عدهای دیگر هم تلقی میکنند که با آزاد اندیشی باید این بنیانها شکسته شود. هردو گروه به آزاد اندیشی که شرط لازم برای رشد فرهنگ و علم است ظلم میکنند. ما به آزاد اندیشی احتیاج داریم. متأسفانه گذشته فرهنگ کشور ما فضا را برای این آزاد اندیشی بسیار تنگ کرده بود.
هر الگوی بومی از طراحی تا اجرا، تداوم، تأثیر و تعالی نیازمند قالبهائی فعال، خلاق و پرانگیزش است تا مجریان و تابعان و هواداران آن برای استقرار و پیادهسازی آن خود را سهیم و شریک و صاحب اثر بدانند. برای ترغیب اثر پذیر آن و مؤثرآن یک اثر، هیچ کارکردی مؤثر از اعطاء منقطه الفراغ و آزادی و پرواز اندیشه، ذهن و تفکر در حوزه پردازش عملی نیست. خداوند متعال نیز از کلمه «فَبَشِّر» استفاده مینمایند و وعده بشارت میدهند آنهائی را که قول برتر و حسن را جستجو و گزینش میکنند. پس پرواز اندیشه مستلزم توسعه سطح آزاد اندیشی است و عناصر نهفته در آزاد اندیشی نیز به تبع آن، توسعه خلاقیت و نوپردازی را ایجاب میکند و میتوان در پناه آن به شکلگیری پدیدههای تعالیساز و نو به انتظار نشست و اگر این کاربری در خدمت هویتها مدعی جهان گرائی، علائق و دلبستگیهای سرزمینی و اعتقادی قرار گیرد به یقین موجبات تولیدات برتر و همهگیر را فراهم و در ذات آزاد اندیشی را به معنای واقعی به سمت خیر و فلاح، صلاح و پایداری پیشرفت و عدالت پیش میبرد و آنچه که در این حوزه باقی میماند وابستگی و مشارکت هرچه بیشتر شرکت کنندگان در مهندسی و ساخت این الگوست که پایبندی به سازهها و گرامی داشت آن در هر عرصه و موضع است که رابطهای وثیق و مستقیم را فیمابین آزاد اندیشی و الگوهای هویتی فراهم میآورد.
مقام معظم رهبری در توصیه کلیدی خود به توجه سنتی حوزههای علمیه به نقد و آزاد اندیشی آن را یکی از مزیتهای حوزه بر میشمارند زیرا دراین رابطه توجه به کارکرد اجتهاد بعنوان یک اصل مبتنی بر آزاد اندیشی، نقد و تلاش جمعی و مباحثه در رسیدن به یک حکم و یک برداشت اصولی در دفاع و حفاظت از کیان نظام اسلامی و هویت ایرانی در طول تاریخ بسیار بارز و مثال زدنی است. یعنی حیات تشیع در ایران مدیون آزاد اندیشی نهفته در اجتهاد بوده است در حالی که این امر در دانشگاههای ما هنوز نتوانسته سهم و انتظار واقعی را در بازتجدید، پیریزی و توسعه علوم انسانی متناسب با شان حیات و تمدن اسلامی را موجب گردد.
• کرسیهای آزاد اندیشی و توسعه علمی دانشگاهها
مقاممعظم رهبری طی سخنانی خطاب به جامعه دانشگاهی فرمودند: «یکی دیگر از کارهایی که باید در زمینه مسائل گوناگون اجتماعی و سیاسی و علمی انجام بگیرد، میدان دادن به دانشجوست برای اظهار نظر. از اظهار نظر هیچ نباید بیمناک بود. این کرسیهای آزاد اندیشی که ما گفتیم، در دانشگاهها باید تحقق پیدا کند و باید تشکیل بشود». دانشگاهها و مراکز عالی علمی در کشور تنها ذخیرههای حفاظت از دارائیهای علمی و کارخانههای انسانسازی است که میتواند ترکیب آزاد اندیشی و علم اندوزی را سرمایه تولید دانشمند، فرهیخته و اهالی اندیشه و تدبر باشد.
علم پدیدهای است که براساس متغیرها و استنباطات از شرایط محیط و توسعه شکل میگیرد و همواره میل به موفقیت و تعالی دارد. در این حوزه جزمیت، تعصب و پافشاری برلامتغیر بودن آن از برای انسانها معنا ندارد زیرا خداوند متعال میفرماید: « وما اوتیتم من العلم الا قلیلا» بلکه تلاش انسانها باید در مراکزی مستقر شود که بتوانند سه علم نافع، علم تعالی بخش و علم شهودی و یقینی را برای انسانها فراهم و آنان را به درجاتی که خداوند مایه سربلندی، افتخار، تواضع و شناخت الهی و خدمت به مردم میداند، نائل گرداند.
نکته دیگر آنکه علم باید حاصل تجربه موفق، مشاهده مثبت و تأثیر فعال باشد لذا علم باید حوزه تضارب ، تبادل، تقارب و تعامل باشد و برای این کارکردها باید علم به مجادله احسن نهاده شود و نتیجه آن محسوب گردد
«و جادلهم بالتی هی احسن» در تضریب و تضارب علم باید آزاد اندیشی اصل قرار گیرد و در غیر این صورت با تعصب و کوتهنگری حاصل مجادله، معارضه خواهد بود و تجانسی حاصل نخواهد شد. دانشگاهها مرکز آموزش و تربیت افرادی است که تضارب را بر تعارض مرجح میدانند و شرح صدر و پذیرش دگراندیشی و نفی ناخوداندیشی را اصل توسعه و تعالی دانسته و با بر تابیدن نظریه مخالف و منتقد به سمت توافق پیش رفته و با درک ضرورتهای همافزائی، همراهی و هم راستائی، ارزشهای منطق و عقلانیت در عمل ارزشهای کاربردی خود را به نمایش میگذارد. جوانان و راه یافتگان به دانشگاهها آزاد اندیشی را باید با کارکرد تضارب و به گزینی ارجح دیده و احساسات و عواطف را از نفوذ به حوزه آزادی تعقل و منطقگرائی آزاد بازداشته تا بتوانند به مرحله فهم آزادی و قدر آزادی برای پرواز دادن اندیشه دست یابند.
اما فرهیختگان، روشنفکران و اندیشه سازان در دانشگاهها خود را بدون نقد، تضارب و مجادله ذهنی و فکری فاقد کارآمدی میدانند لذا اعطاء آزادی در نقد مجادله و تضارب اندیشگی در دانشگاهها میتوان موتور محرکه تولید تفکر و اندیشه را به راه انداخت اگر این نکته اصلی را در سازمان دانشگاهی توسعه دهیم برای تعالی دانشگاهها بایستی آزاد اندیشی را از 6 اصل برخوردار سازیم.
- آزاد اندیشی براساس خیر و صلاح جامعه انسانی
- آزاد اندیشی براساس توسعه عقلانیت و منطق پایگی
- آزاد اندیشی براساس رعایت اصل عدالت و اخلاق حرفهای و علمی
- آزاد اندیشی براساس اصل تولید و تعالی نظریات جامع
- آزاد اندیشی براساس پرهیز از رویکرد فریب و برتری خواهی جزمی
- آزاد اندیشی براساس توسعه فرهنگ شناخت و معرفت حق جویانه
• راه های عملیاتی شدن کرسی های آزاداندیشی
برای توسعه فرهنگ آزاد اندیشی و نتایج آن باید آن را از دو منظر کارکردی و ساختی توجه نمود برای عملیاتی کردن فرهنگ آزاد اندیشی و یا ترویج و توسعه آن باید 6 محور را مورد توجه قرار داد.
نکته اول:
اینکه مجادله و تضارب آرا؛ باید براساس سیره بزرگان و کارگزاران توسعه یابد لذا تمسک و اسوه قرار گرفتن ضرورت دارد از این رویکرد حمایت عملی در مراکز علمی و پژوهشی اصل قرار گرفته و نتایج حاصله برتابیده شود که توصیه مقام معظم رهبری در بیش از یک دهه بر ترویج این فرهنگ و ساز و کار آن نشان دهنده این ضرورت است.
نکته دوم:
توسعه این فرهنگ است که «وذکر فان الذکری تنفع المؤمنین» که هرگونه نقد در جامعه انسانی و اسلامی موجب نفع و بهره مخاطب میباشد به شرط آنکه هدف تقویت و توسعه جامعه ایمانی باشد. لذا اساس باید بر توجه و تذکر و آزادی براین موضوع و رعایت نقد مشفقانه و مصلحانه باشد. لذا باید حصار و حدودهای نقد و تذکر و تضارب آراء در جامعه روند جاری باشد. این تأکید را در سفارشات مقام معظم رهبری و سیره ایشان شهود و در رفتار ائمه اطهار در تولید علم وارائه براهین به صورت فراوان مشهود است که اگر این سنت مبارک در جامعه اسلامی پی گرفته شود میتوان با توسعه رحماء بینهم سطح تساهل و دوری از غضب در برابر توصیهها به یکدیگر را نهادینه کرده و جامعه هریک در حوزه آزاد اندیشی به خطوط و هنجارهای رایج و ممنوع آگاه و تن در دهند.
نکته سوم:
رسانهای نمودن این کارکرد به عنوان یک پیام غالب و رایج است متأسفانه در جامعه امروز ما رسانهها از توسعه فرهنگ نقد و واکاوی پدیدهها و توسعه فرهنگ پرسمان حرفهای و عام اجتماعی و قابلیت تهییج و مشارکت فعال در جامعه به دور ماندهایم و ادامه این بی توجهی موجب بروز یک رکود و خمودی و در نهایت وادادگی و احاله تام امور که مورد تأیید جامعه اسلامی نیست را شاهد خواهیم بود. لذا رسانههای جامعه باید فرهنگ نقد و آزاد اندیشی را فرهنگ عرفی جامعه علمی کشور نماید.
نکته چهارم:
گسترش این کارکرد در حوزههای صنفی و تخصصی و در حوزههای اجتماعی خاص خود است و تخصیص مراکزی همچون فرهنگسراها، شوراها و انجمنها با رعایت قواعد و محورهای آزاد اندیشی است که میتواند موجب توسعه نوآوری، پایداری جمعی در رسیدن به هدف و نهادینه کردن ارزشهای متعالی شود. لذا لایههای اجتماعی مایل هستند مطالبه آزاد اندیشی خود را در جامعه با نهادهای عینی ملاحظه کنند که باید رویکردهای اغتشاش در مفاهیم، معنا و کارکردها را از این مطالبه بازستاند تا موجب ناآرامی نگردد.
نکته پنجم:
توجه به آموزشهای اجتماعی در روندهای جامعهپذیری لایههای صنفی و سنی جامعه میباشد که در تمرین آزاد اندیشی در قالب شوراهای دانشآموزی، انجمنهای دانشجوئی، مفهوم و کارکرد آزاد اندیشی را با آزادیخواهی و جنبشهای آزادی طلب و یا سازکارهای دیگر تفکیک و بازآرائی نموده و تمرین پدیده آنان را به سمت غوص آزاد در اندیشههای گوناگون و توان گزینش احسن است که این بستر و کارکرد را خداوند متعال حق تمامی بندگان خود میداند که «یستمعون القول و یتبعون الاحسنه» که باید فعل آزاد اندیشی تابع بررسی اقوال، اندیشهها، نظرات، تفکرات و آراء و گزینش حسن باشد تا بتوانند موجب سرعت، منفعت و تعالی اجتماعی و جامعه گردد.
نکته پایانی در جاری سازی این سنت در جامعه تنوع بخشیدن به حالات و اصل آزاد اندیشی به عنوان پیام غالب در جامعه است زیرا آزاد اندیشی در جامعه به معنای انتظار دور یکدیگر نشستن و مجادله و مناظره را نباید تداعی کند بلکه تمامی آحاد جامعه بتوانند اصل «فیتبعون احسنه» را در تمامی حالات با احساس توان گزینش و آزادی آنتخاب براساس یک تحلیل صحیح برگزینند و نظام سیاسی باید شرایط برخورداری از دانش و آگاهی لازم را دراین زمینه برای توسعه قابلیتهای آزاد اندیشی و انتخاب عقلانی در اختیار عامه مردم بگذارد.
• کرسی آزاد اندیشی و چالش های پیشرو
مهمترین محورهای چالش را مایلم در 4 حوزه مورد تدقیق قرار دهم.
مهمترین حوزه چالش، ضعف و فرهنگ بهرهبرداری از این رویکرد است. بزعم فرمایش مقام معظم رهبری این مظلومیت باید از چهره آزاد اندیشی زدوده شود و بتوانیم افراد با شرح صدر و استقبال از نظریات منتقد و یا حتی مخالف خود زمینه رشد و تعالی را برای یکدیگر فراهم سازد که «احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی». بروز این چالش که ریشه در فرهنگ 2500 ساله تحمیل و فشار استبدادی بوده است مانع از پذیرش اثر و آراء انتقادی است که باید با تقویت مزیتهای موجود این چالش را مدیریت کرد.
دومین چالش را باید با عدم انطباق ساختارهای اجرائی با نیاز و هدف واقعی کرسیهای آزاد اندیشی در کشور دانست.
بافت آموزشی و تربیتی موجود در مراکز آموزشی از ساختار و کارکردی برخوردار است که ماهیتاً کارکردهای پرورش اندیشه و نظر نبوده و در نحوه تدریس، پژوهشها و آزمونها، این مطالبات جایگاه کمی را به خود اختصاص می دهد؛ لذا نظام آموزش و پژوهشی کشورها در دانشگاهها کمتر به توسعه نظریات بومی و پدیدار شناسی رخدادها دست می یابند. فقدان توجه به تحقیقات جمعی و گروهی و مقاومت در پذیرش آراء جمعی نیز ناشی از ضعف کاربردهای پژوهشی و عدم تهاجم بخشهای آموزشی و پژوهشی به این سمت بوده که عملاً موجب بروز آسیب و یا چالش در برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی و برداشت نا مناسب از شیوه و شکل اجرایی آن می گردد.
سومین چالش پیشروی کرسیهای آزاد اندیشی عدم تناسب ساختار انتخابی با هدف پیش روی آزاد اندیشی و نقد و نظریه پردازی است. زیرا ستاد اختصاصی به این کرسیها با فاصله فراوانی از نظر ساختاری و مدیریتی با بخشهای اجرایی و مصرف در وزارت علوم و تحقیقات و فناوری قرار داد و عدم پیوستگی سلسله مراتب آن مانع از یک برنامهریزی شبکهای و قابل نظارت و تعالی است و لذا سازمانهای دیگر نیز همکاری و تبعیت از قواعد و آیین نامههای آن را مسئولیت و ماموریت ذاتی خود ندانسته و عملاً به راهبردهای آن نیز توجه کمتری دارند و این زیبنده ضرورت اجرایی این اصل و تدبیر نیست و باید این نارسایی عملی، مدیریت شود که بخشهای اجرایی نیز خود را در حوزهای قابل مدیریت و نظارت بدانند.
چهارمین چالش پیشروی کرسیهای آزاد اندیشی هجوم دانش و داناییهای فراوانی است که از سوی منابع گوناگون دانشی که از سوی بیگانگان تولید و عرضه شده و بیشتر تهاجم فرهنگی و تهدید نرم از آن استنباط میشود، متمرکز است و مراکز علمی، فرهنگی و اجتماعی ما یا دچار انفعال و مصرف زدگی شدهاند و یا قابلیت تولید بومی را از خود سلب نموده و یا آنکه از انسجام و توانایی درونی خود کمتر استفاده نمودهاند. در حالیکه مصداق «الاسلام یعلوا و لا یعلی علیه» نشاندهنده ضرورت اعتماد به نفس و خودباوری علمی در گذار از این رویکرد است میتوانیم چالش گذار از تهدید و جنگ نرم و انبوهگی اطلاعات بیگانه پسند و نا بهنجار را از سطح فرهنگ آزاد اندیشی به راحتی مورد تشکیک و طرد عمومی قرار دهیم.
پایان پیام/
نظر شما