به گزارش خبرگزاری شبستان، دهمین جلسه از سلسله نشست های الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت با حضور اساتید و دانشجویان علاقه مند در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار گردید.
در این نشست دکتر سعید زیبا کلام (استاد فلسفه علم) با ارائه مقاله ای با موضوع "آیا می توان با تکیه بر آمال و آرمان ها و بدون توسل به مفهوم پیشرفت بر معضلات و مسائل بومی فائق آمد؟" به سخنرانی پرداخت.
گزیده ای از مباحث مطرح شده در این نشست در ذیل ارائه می گردد:
- بسیاری پنداشته اند که پیشرفت فی نفسه امر مطلوبی است. در نتیجه در پی یافتن الگو یا برنامه ای برای تحقق آن افتاده اند. مطابق همین منظر، و بطور ضمنی پنداشته می شود که برای پیشرفت لازم است تولید نظریه کنیم. بدین ترتیب است که نظریه سازی و جنبش نرم افزاری تولید علم خود هدفی می شود که نهایتا خادم پیشرفت می گردد. اگر این سیر را همچنان تعقیب کنیم ملاحظه می کنیم که برای نظریه سازی و تولید علم هم به فرایند دیگری نیاز است بنام آزاد اندیشی. بدیهی است که برای تحقق آزاد اندیشی نیز به ساز و کار دیگری به نام کرسی های آزاد اندیشی نیاز است.
- چنانچه دست به کاوشی تاریخی بزنیم تا مفاهیم پیشرفت و نظریه سازی و آزاد اندیشی را در میان قرون و اقوام بررسی کنیم، این نکته را درمی یابیم که مفهوم پیشرفت بهمراه علم، عقل و عقلانیت، جهانشمول گرایی، آزادی، و سکولاریسم از جمله شاکله های اصلی نهضت روشنفکری قرن هجدهم اروپا است، نهضتی که بنیانی ترین شاکله سلبی اش، نفی جمیع ادیان الهی و آموزه های انبیاء بود.
- پیش از هر چیز لازم است از چیستی نظریه و تعریفی جامع ومانع از آن پرسش کنیم. اولین نکته اساسی این است که هیچ تعریف جامع ومانعی از نظریه وجود ندارد. نه در علوم انسانی، نه در علوم اجتماعی، ونه حتی در علوم طبیعی. عالمان علوم طبیعی نوعاً، نه در گذشته ونه در حال، دغدغه چیستی نظریه ندارند و در نتیجه تلاشی هم برای یافتن تعریفی جامع و مانع از نظریه به خرج نمی دهند. این سخن در مورد عالمان اجتماعی و بسیاری از عالمان انسانی نیز صادق است. عالمان این سه حوزه نوعاً هیچگاه از خود سوال نمی کنند نظریه چیست و چه تعریف جامع و مانعی برای ان وجود دارد بلکه در جریان دوره های آموزشی زیر نظر استادان حوزه تخصصی خود، فراگرفته اند نظریه روی هم رفته چیست.
- اگر نظریه ها را موجودات جهانشمول بدانیم در این صورت باید قائل شویم که هم دانش هایی داریم که صرفاً شامل نظریه ونظریه سازی نیستند و هم دانش هایی داریم که ابداً شامل نظریه و نظریه سازی نمی شوند. از جمله دانش هایی که صرفاً شامل نظریه سازی نیستند آنهایی اند که به تبع نهضت عقلگرایی یا همان نهضت روشن فکری قرن هجدهم اروپا و جریان سیانتیستی ناشی از آن به طور باز دارنده و مضری الگوی تمام علوم و معارف از جمله: فیزیک، شیمی و زیست شناسی هستند.
- از طرف دیگر، دانش هایی وجود دارند که ابداً شامل نظریه و نظریه سازی نمی شوند. همه ما پزشکی را دانش می دانیم. با این که این دانش از دستاوردهای نظری زیست شناسی، باکتری شناسی، فیزیولوژی، کالبد شناسی، جنین شناسی و غیره بهره می برد و یا آنها را مصادره می کند لیکن نه خود نوعاً و عموماً نظریه می سازد و نه نوعاً و عموماً مطالب آن قابل بیان نظری است. و چنین است ماجرای تمام شاخه های مهندسی و فناوری.
- در مورد حوزه هایی که صرفاً شامل نظریه و نظریه سازی نیستند، باید اضافه کنم که نه تنها بیان نظریه جهانشمول برای برخی از دانسته های خود در بعضی از حوزه ها نداریم، مهم تر از آن دانش ما در آن حوزه آنچنان با پراکندگی مواجه است که بنیاناً تن به بیان نظری جهانشمول نمی دهد.
- به نظر من این سوال که "هدف ما از پژوهش در خانواده های علوم انسانی، علوم اجتماعی، وعلوم طبیعی چیست؟"، بسیار مهم و مبنایی است زیرا تصمیم گیری های زیادی بر پاشنه آن می چرخد.
- من بر این باور هستم که ما باید برای تحقق حاجات، امیال، و آرمان های اجتماعی و گاه فردی، دست به پژوهش بزنیم. با این سخن البته گزینه دیگر یعنی پژوهش برای انباشت نظریه و جرح و تعدیل و تکمیل آنها، مردود می شود. و بدین معنی است که حاجات و معضلات، نقطه عزیمت و بنیانی کاوش های ما در هر یک از خانواده های علوم می گردد. همین جا لازم است دو نکته بسیار اساسی را متذکر شوم: نخست این که حاجات، معضلات و آمال، ضرورتاً برای تمام جوامع و جوامع بشری یکسان نیستند. دوم این که نمی توان قائل شد که حاجات و معضلات جامعه خاصی، همواره یکسان و بدون تغییر باقی می مانند.
- بدین ترتیب به صراحت می توان گفت که معضل یا مسئله شدن پدیداری، به طور تمام عیار بستگی به ما (انسان) دارد. و این یعنی، کاملا امکان دارد پدیداری برای عصری و نسلی و قوم و قرنی، حیاتی و ضروری و فوری احساس و ارزیابی شود و همان پدیدار در عصر و نسلی دیگر و یا در میان قوم و قبیله ای دیگر کاملا یا نسبتا به نحو دیگری احساس و ارزیابی شود.
- رویکرد کارساز این است که بجای کاوش پیرامون لوازم و پیش فرض های نظریه و نظریه سازی ، خیلی ساده به پژوهش در زمینه موضوع یا پدیدار مورد نظر بپردازیم.
- نظر به اینکه هم دین امر فوق العاده پهناور و بیکرانی است و هم مخاطبان دین موجوداتی فوق العاده متنوع و گریز پا و منحصر به فرد، نمی توان و نباید انتظار "سری دوزی" در دین شناسی و نه در دیانت ورزی داشت.
یازدهمین و آخرین جلسه این سلسله از نشست ها این هفته با حضور دکتر علی طیب نیا (استاد اقتصاد دانشگاه تهران) و با موضوع "بازخوانی جهاد اقتصادی از منظر مبانی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت" برگزار خواهد شد.
پایان پیام/
نظر شما