عزای سرزمین خراسان در سوگ خورشید هشتم ولایت

همزمان با سالروز شهادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت امام رضا (ع)، اهالی مومن سرزمین استان خراسان جنوبی با برگزاری آیین‌های عزاداری به سوگ نشستند.

خبرگزاری شبستان- خراسان جنوبی؛ خطه آفتاب رنگ و بوی عزا و ماتم به خود گرفته است، هر ساله در ایام شهادت امام رضا (ع) مردم این دیار به هر طریقی که شده بود حتی با پای پیاده خود را به شهر مشهد می‌رساندند و به امام مهربانی ها عرض ارادت می‌کردند، اما امسال با توجه به شیوع ویروس کرونا شرایطی به وجود آمده که زائران امکان حضور در صحن و سرای امام رئوف را ندارند.

 

اما حال که زیارت از راه نزدیک برای ما فراهم نیست، نباید از روح زیارت غافل شویم بلکه باید از راه دور ارتباط قلبی با امامان را حفظ کرد، چرا که ائمه (ع) از راه دور هم به ما جواب می‌دهند و بزرگان دین نیز به ما آموخته‌اند که «بعد منزل نبود در سفر روحانی..».

 

امروز دیار کویری خراسان جنوبی در سوز و گذار هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت غرق در حزن و اندوه است و از حسینیه ها و خانه های این سرزمین مرثیه سرایی و ذکر مصیبت بلند است تا ضمن صیقل دل‌های عاشق‌شان، یاد روز غم‌انگیز شهادت امام رئوف(ع) را در روح و جانشان زنده نگه دارند.

 


ویروس کرونا بیش از هشت ماه است در کشور جولان می‌دهد و هر روز با آمار تصاعدی مبتلایان رو به افزایش است و فاصله گذاری اجتماعی و رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی این روزها همه مناسبات ملی و مذهبی  را تغییر داده و همه می‌کوشند در مهار این بحران سلامت سهیم شوند.

 

در همین راستا مردم خداجوی و ولایت‌مدار مرکز استان خراسان جنوبی که از روزهای پیش با سیاه‌پوش کردن خیابان‌ها و معابر و برافراشتن پرچم‌های عزا در مساجد و حسینیه ها به پیشواز عزاداری هشتمین امام شیعیان رفته بودند، ضمن رعایت پروتکل‌های بهداشتی، با برتن کردن لباس‌های عزا و با حضور در فضای باز بقاع متبرکه و جوار شهدای گمنام، این مصیبت عظما را به ایشان تسلیت گفتند.

 

۲۹ صفر امسال در سالروز شهادت جانسوز ثامن الحجج حضرت علی بن موسی الرضا (ع) حال و هوای دیگری بر ایران اسلامی حاکم است، آنچنانکه دلدادگان دور از سرزمین خورشید هشتم از درد فراق و هم از منع حضور در جوارش می‌جوشند و از سوز دل به سوگ جان می‌نشینند. برخی با توزیع غذای نذری و یا حضور در پایگاه های انتقال خون با نذر خون خود در سوگ امام هشتم شرکت کرده اند.

 

اهدای خون با عنوان «مهر سرخ» در سالروز شهادت امام رضا(ع)

«سید علی زمزم» معاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی با اشاره به راه‌اندازی پویش اهدای خون هنرمندان استان همزمان با سالروز شهادت امام رضا (ع) گفت: با توجه به اینکه در مدت اخیر به دلیل بروز بحران کرونا میزان اهدای خون در جامعه کاهش یافته و نیاز مبرم بیماران خاص به خون، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری موسسه فرهنگی و هنری افق هزاره و همراهی هنرمندان، اصحاب رسانه و پیشکسوتان هنر پویش اهدای خون با عنوان «مهر سرخ» را برگزار کرد.

 

وی بیان کرد: این اقدام نمادین در راستای فرهنگ‌سازی اهدای خون به عنوان کاری خداپسندانه و انسان‌دوستانه برگزار شد.

 

عرض ارادت خادمیاران رضوی استان خراسان جنوبی به آستان حضرت دوست

اما در این میان کسانی هستند که خادم همیشگی هشتمین امام شیعیان بوده و حتی در روزهایی که نمی‌توان به حرم رفت در دیار خودشان به عاشقان امام رضا (ع) خدمت می‌کنند. امروز خادمی حضرت رضا(ع) به کل کشور توسعه یافته به‌طوری که هر فردی در هر کجای ایران می‌تواند خادم امام رضا(ع) باشد و دیگر لازم نیست که حتما در محل حرم مطهر حضرت رضا(ع) توفیق خدمت یابد.

 

در سالروز شهادت خورشید هشتم مراسم عزاداری با حضور شیفتگان امام رئوف و با حضور ویژه خادم یاران رضوی استان خراسان جنوبی، در جوار شهید گمنام حوزه علمیه رضویه بیرجند برگزار شد.

 

حجت الاسلام «علیرضا نخعی پور» معاون فرهنگی حوزه علمیه خراسان جنوبی در جمع خادمیاران رضوی اظهار کرد: یکی از اصول مهم زیارت امام رضا (ع)، شناخت حق ایشان، تصدیق آن و تقویت باورهای اعتقادی نسبت به امر امامت و ولایت آنان است. در روایات، بسیاری از پاداش ها و آثار زیارت حضرت رضا (ع) مشروط به شناخت حق آن امام صحبت شده است.

 

وی افزود: امام موسی کاظم (ع) می فرماید: هر کس پسرم (علی بن موسی) را در سرزمینی که به حالت غربت از دنیا می رود زیارت کند و تسلیم امرش بوده و به حقش آگاه و عارف باشد نزد خدا مقامش همچون مقام شهدا بدر است.

 

حجت الاسلام نخعی پور  ادامه داد: فلسفه خلقت انسان در دامان ولایت است که شکل می گیرد.

 

در آخرین روز ماه صفر، زن و مرد، پیر و جوان و کودک همه دل های خود را روانه حرم رضوی می کنند تا مزد عزاداری دو ماهه خود در سوگ سرور و سالار شهیدان را در آخرین روز از ماه صفر از حضرت رضا (ع) دریافت کنند. آری هر فردی از هر گوشه کره خاکی که دلش متصل به حرم مطهر رضوی شود، زائر حضرت امام رضا (ع) خواهد شد و فقط کافی است بگوید «السلام علیک یا ابن الحسن یا علی بن موسی الرضا«، «السلام علیک و رحمه الله و برکاته».

 

 

نگاهی به زندگی امام رضا(ع)

امام ابوالحسن علی بن موسی الرضا(ع) روز یازدهم ماه ذیقعده سال ۱۴۸ هجری در مدینه طیبه چشم به جهان گشود. امام رضا(ع) در سال ۱۸۳ هجری پس از شهادت امام کاظم علیه السلام در زندان هارون، در سن سی وپنج سالگی بر مسند امامت تکیه زد. طول دوران امامت امام علی بن موسی الرضا(ع) همزمان گشت با خلافت هارون الرشید. پس از او نیز ایشان با دو فرزند هارون امین و مامون معاصر بود; یعنی جمعا به مدت ۱۰ سال که شامل سالهای آخر زمامداری هارون و پنج سال حکومت امین و پنج سال هم حکومت مامون. امام رضا(ع) پس از شهادت امام کاظم(ع)، امامت و دعوت خود را آشکار ساخت و بی پروا به رهبری امت پرداخت. جو سیاسی جامعه در زمان هارون چنان خفقان آور بود که حتی برخی از صمیمی ترین یاران امام از این صراحت و بی پروایی او بر جانش بیمناک بودند.

 

پس از هارون بر سر خلافت بین امین و مامون اختلاف سختی روی داد. هارون، امین را برای خلافت بعد از خود تعیین کرده بود و از او تعهد گرفته بود که پس از او مامون خلیفه شود و نیز حکمرانی بر ولایت خراسان در زمان خلافت امین به دست مامون باشد ولی امین پس از هارون در سال ۱۹۴هجری مامون را از ولیعهدی خود خلع و فرزند خود موسی را نامزد این مقام کرد. بر اثر این امر درگیری خونینی میان امین و مامون رخ داد و امین در ۱۹۸هجری کشته شد و مامون به خلافت رسید. مامون پس از آنکه برادرش امین را نابود کرد در شرایط حساسی قرار گرفت زیرا موقعیت او بویژه در بغداد که مرکز حکومت عباسی بود در میان طرفداران عباسیان که خواستار امین بودند و حکومت مامون را در مرو با مصالح خود منطبق نمی دیدند، سخت متزلزل بود و از سوی دیگر شورش علویان تهدیدی جدی برای حکومت مامون محسوب می شد. و نیز ممکن بود ایرانیان هم که به حق شرعی خاندان امیر مؤمنان علی (ع) معتقد بودند به آنان بپیوندند. مامون که مردی زیرک و مکار بود به فکر افتاد که با طرح واگذاری خلافت یا ولی عهدی به شخصیتی مانند امام رضا(ع) پایه های لرزان حکومت خود را تثبیت کند. زیرا امیدوار بود که مبادرت به این کار بتواند جلوی شورش علویان را گرفته و موجبات رضایت خاطر آنان را فراهم کند و ایرانیان را نیز آماده پذیرش خلافت خود نماید. پیداست که تفویض خلافت یا ولایت عهدی به امام فقط یک تاکتیک حساب شده سیاسی بود.

 

لذا در سال ۲۰۰ هجری دستور داد امام رضا(ع) را از مدینه به مرو بیاورند. در راه شهری نبود که به آن درآیند و مردم آنجا به خدمتش نرسند و از مسائل دینی شان سؤال نکنند. در نیشابور به درخواست علما حدیث سلسلة الذهب را در میان انبوهی از جمیعت برای حاضران بیان کرد و چنان که گفته اند پس از شروع ۲۴۰۰ قلمدان آماده نوشتن آن حدیث شد (کلمة لااله الاالله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی).

 

پس از ورود حضرت به مرو، از طرف مامون پیشنهاد خلافت یا ولایت عهدی شد که مورد قبول آن حضرت واقع نشد. مامون تلویحا تهدید به مرگ کرد و بالاخره حضرت اجبارا بدون هیچ شرطی ولایت عهدی را به صورت اسمی پذیرفتند. در یکی از اعیاد اسلامی - عید فطر یا عید قربان - مامون پیام فرستاد که حضرت نماز عید بخوانند. حضرت عذر آوردند اما مامون اصرار ورزید. حضرت فرمودند من برای اقامه نماز عید مانند رسول خدا (ص) و علی (ع) بیرون خواهم آمد. مامون پذیرفت. بامداد عید پیش از طلوع آفتاب تمام معابر و کوچه ها از مردم مشتاق پر شده بود و حضرت به شیوه رسول الله از منزل بیرون آمد: بدون هیچ گونه تشریفات، با پای برهنه و پیاده و عصایی در دست و عمامه سفیدی در سر; تکبیر گویان. همراهان نیز تکبیر می گفتند. عظمتی بر پا بود چنانکه گویا آسمان و زمین با آن حضرت تکبیر می گفتند. شهر مرو را سراسر گریه و فریاد گرفت. به مامون خبر دادند که اگر امام رضا(ع) این گونه به مصلی بروند فتنه و آشوب بر پا خواهد شد و ما بر جان خود بیمناکیم. مامون پیام فرستاد که: «آقا، شما را به زحمت انداختیم(!) شما باز گردید. همان فرد قبلی نماز گذارد». امام از یاران خود خواستند تا کفش ایشان را بیاورند;امام کفش خود را پوشید، سوار شد و به خانه بازگشت.

 

مامون در سیاست مزورانه خود علیه امام توطئه دیگری نیز اندیشیده بود. او که از عظمت مقام معنوی امام در جامعه رنج می برد، می کوشید با روبرو کردن اندیشمندان با آن حضرت و به بهانه بحث و مناظره علمی و استفاده از دانش امام، شکستی بر آن حضرت وارد آورد تا شاید از این طریق قدری از محبوبیت امام در جامعه بکاهد. ولی آن هم بی نتیجه ماند و در جلسه ای که به این منظور برقرار شده بود، شخصیت امام بیشتر ظاهر شد و مامون منفعل گردید. سرانجام مامون خواست تا تصمیم خود را در مورد قتل امام عملی سازد، ولی بسیار مزورانه و پنهانی. و چنین بود که آن حضرت را در روز آخر ماه صفر سال ۲۰۳هجری ناجوانمردانه به شهادت رساند. عمر شریف آن حضرت در این هنگام ۵۵ سال بود.

 

مراسم و محل دفن آن حضرت

شیخ مفید (ره) می نویسد: پس از شهادت امام رضا (ع) مأمون یک شبانه روز خبر شهادت ایشان را مخفی کرد. بعد از آن سراغ محمد بن جعفر (عموی آن حضرت) و جماعتی از آل ابی طالب که در خراسان بودند فرستاد. چون حاضر شدند خبر رحلت آن حضرت را به ایشان داد و شروع به گریستن کرد. مأمون خود را بسیار بی تاب نشان داد.

 

او جنازه آن بزرگوار را صحیح و سالم نشان ایشان داد و آنگاه خطاب به آن جسد مطهر کرده گفت: ای برادر بر من دشوار است تو را در این حال ببینم. آرزو داشتم پیش از تو بمیرم (و تو جانشین من باشی) ولی خدا نخواست. سپس دستور داد آن حضرت را غسل داده کفن و حنوط کنند و خود جنازه را برداشت و به همین جایی که اکنون حضرت مدفون است آورد و به خاک سپرد.

 

همین محل در آن زمان، خانه حمید بن قحطبه بود که در دهی از شهر طوس به نام سناباد (نزدیکی نوقان) قرار داشت. قبر هارون الرشید (پدر مأمون) هم همانجا بود. قبر شریف حضرت رضا (ع) رو به قبله و جلوتر از قبر هارون قرار گرفته است.

 

برخی از ویژگی‌های امام مهربانی

امام رضا (ع) به اخلاق عالی و ممتاز آراسته بود و بدین‌سبب دوستی عام و خاص را به خود جلب فرموده بود. او شبیه‌ترین مردم به پیامبراکرم (ص) بود. رفتاری پیامبرگونه داشت و حلم و رأفت و احسانش شامل خاص و عام می‌شد. کسی را با عمل و سخن خود نمی‌آزرد. تا حرف مخاطب تمام نمی‌شد، سخنش را قطع نمی‌کرد.

 

هیچ حاجتمندی را مأیوس باز نمی‌گرداند. در حضور میهمان به پشتی تکیه نمی‌داد. پیش روی کسی پای خود را دراز نمی‌کرد. هرگز به غلامانش دشنام نداد و با آنان می‌نشست و غذا می‌خورد. شب‌ها کم می‌خوابید و قرآن می‌خواند. بیشتر اوقات از اول شب تا صبح شب‌زنده‌داری می‌کرد. هر سه روز یک‌بار قرآن را ختم و در آیات آن تفکر می‌کرد. کسی عالم‌تر و پرهیزکارتر از او نبود. در همه وقت ذکر خدا می‌گفت. بسیار روزه می‌گرفت. هر ماه ۳روز حتماً روزه بود. در نهان به ویژه شب‌های تاریک، بسیار به مردم احسان می‌کرد و صدقه می‌داد. کسی که از او تقاضایی داشت، اگر می‌توانست بی‌درنگ آن را بر می‌آورد تا مبادا از آن بی‌نیاز گردد و فرصت از دست برود. با مردم به نرمی سخن می‌گفت. هیچ‌گاه با سخنش کسی را نمی‌آزارد. امام (ع) در تابستان روی حصیر و در زمستان روی پلاسی می‌نشست. نظافت را در هر حال رعایت می‌کرد و عطر و بخور بسیار به کار می‌برد.

 

عادتاً جامه ارزان و خشن می‌پوشید ولی در مجالس و ملاقات‌ها و پذیرایی‌ها لباس فاخر بر تن می‌کرد. غذا را آهسته و اندک می‌خورد و سفره‌اش رنگین نبود. قبل از غذا دست‌ها را می‌شست. چون صبح اول وقت نماز می‌گزارد تا بر آمدن آفتاب در سجده می‌ماند. سپس با مردم می‌نشست و سخن می‌گفت، یا سوار می‌شد و بیرون می‌رفت. در هر فرصت مقتضی مردم مسلمان را به وظایف خود آگاه می‌کرد. برای خنثی‌کردن توطئه‌های مأمون و اطرافیان او مراقبتی هوشیارانه داشت.  به طور کلی دارای شخصیتی یگانه و صفاتی ویژه بود و از نظر شیعه امامیه دارای ملکه عصمت بود که از لوازم امامت است.

 

یاسر خادم گوید: امام‌رضا (ع) حتی در برخورد با غلامان و خادمان خود هرگز حاضر نبود که کرامت انسانی آنان را نادیده بگیرد و چیزی از حقوق آنان فرو گذارد. امام به خادمان خود می‌گفت اگر مشغول خوردن طعام هستید و مرا بالای سر خود ایستاده دیدید مبادا از جای خود برخیزید مگر آنکه از خوردن فارغ شده باشید. گاهی امام خادمش را صدا می‌زد به او می‌گفتند مشغول خوردن غذاست. امام می‌فرمود بگذارید غذایش تمام شود.

 

 

 

کد خبر 983954

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha