به گزارش خبرگزاری شبستان از رشت، «... شاید پنج و شش ساله بودم که به مکتب سپرده شدم. در آن روزگاران در رشت دبستان و دبیرستان نبود. به ناچار بایستی به مکتب رفت... پدرم پهلوی خانه خود مکتبی برای پسران خود بازکرد و آخوندی را برای آموزش به آنجا گماشت... آن مکتبخانه پارینه چندی است که مقبره پدران و برادرانم می باشد. من هم پس از نوردیدن این همه سالهای بلند در آن جا آرام خواهم گرفت». سرمای بهمن ماه ۱۲۶۴ خورشیدی شدت گرفته بود که صدای نوزاد دیگری در خانه «حاجی داود» واقع در سبزه میدان رشت پیچید. تاجر و ملاک رشتی، نام چهارمین فرزند تازه متولد شده را «ابراهیم» نهاد .
پنج سال بعد او را به مکتبخانهای فرستاد که در انتهای حیاط برای کودکان محله ساخته بود. دههها گذشت و ابراهیم سالها آموخت و آموزاند. ۲۶آبان ماه ۱۳۴۷ بود که با وزش باد پاییزی در تهران، آخرین برگ دفتر پربار «ابراهیم پورداود» بسته شد، اما بنا به وصیتش، جسمش را به زادگاهش در رشت آوردند تا در همان مکتبخانهای که پدر و برادرانش پیش از این آرمیده بودند، به خواب ابدی برود.
برای دیدن مکتبخانه یا آرامگاه خانوادگی «پورداود» که سالها پیش در فهرست آثار ملی ثبت شده است، میباید از فرعی مسجد الاجواد لاکانی واقع در سبزه میدان رشت به سمت محله آفخرا بروید و سراغ اداره آموزش و پرورش ناحیه را بگیرد. ابتدای کوچه عنصری که قبلا دبستانی به همین نام بود، تنها بخش کوچکی از عمارت بزرگ «حاجی داوود» باقیمانده است. اتاقکی با۶ پنجره و دربی که همان مکتبخانه «ملامحمدعلی» بود که تاجر رشتی بنا نهاد تا به کودکان محله آموزش دهد.
بعدها حاجی داود، خانه و ملکش را هم تبدیل به دبستان عنصری کرد و سپس اداره آموزش و پرورش ناحیه یک در آن عمارت سربرآورد و حالا تنها اتاقکی مانده با چهار قبر؛ حاجی داود و سه سرش. آرامگاهی که ۱۰ خردادماه ۱۳۸۲ و به شماره ۸۷۸۱ و در زمان مدیریت محمدتقی رزازی(مدیرکل میراث فرهنگی گیلان) در فهرست آثار ملی ثبت شد.
پشت پنجرهها، آثاری از شمعهای سوخته و گلهای ارکیده خشک شده دیده میشود. یادگاری از مراسم غبارروبی و گلافشانی استاد ابراهیم پورداود که ۱۴تیر ۱۳۹۷ به مناسبت روز قلم، به همت سایت فرهنگی گیل مهر و مجمع اسلامی فرهنگیان گیلان برگزار شد. شاید تنها مراسم باشکوهی که ۴۰ سال پس از درگذشت استاد، برای بزرگداشت مقام علمی نخستین دانش آموخته زبانهای ایران باستان و مفسر اوستا برگزار شد و تابوی نام پورداود به حرمت قلمش در راه فهم زبانهای ایران باستان شکسته شد.
صبح روز ۱۴تیرماه ۱۳۹۷ را به یاد دارم که یک ساعت زودتر از زمان موعد اعلام شده در پوستری که تنها در فضای مجازی تبلیغات شده بود، علاقهمندان برای ادای احترام به مقام علمی پورداود، پیرامون آرامگاه را فراگرفته بودند. آن روز دههها غبار نشسته بر قرآنهای موجود در آرامگاه پورداود زدوده شد. پیش از مراسم رسمی، ماموران پاکبان خدمات شهری شهرداری رشت، که به دستور «اسماعیل حاجی پور» عضو شورای شهر رشت برای غبارروبی آمده بودند، با سطل آبی که از مغازه روبرو بر میداشتند، فضای آرامگاه را پاک و طاهر کردند. سپس، حاضران با عطرافشانی و نثار گل، به مقام علمی استاد ادای احترام کردند.
شادروان« محمدعلی فایق» طبیب فرهنگی گیلان با وجود کهولت سن ۹۵ سالهاش عصازنان در مراسم حاضر شد و آن روز خطاب به اعضای شورای شهر رشت که در مراسم حاضر بودند، خواست تا فرهنگسرایی به نام پورداود بسازند تا پژوهشگران درباره آثار پورداود تحقیق کنند و کتابهایش تجدید چاپ شود.
اما خدمات علمی ابراهیم پورداود چه بود؟
نویسنده کتاب« پورداوود پژوهنده روزگار نخست» درباره خدمات علمی پورداوود میگوید: پورداود در اوایل جوانی به مدرسه علوم دینی در رشت میرفت. شاعر هم بود و شاعری را با مرثیهسرایی برای اهل بیت عصمت و طهارت و بهویژه امام حسین(ع) آغاز کرد. به طوریکه دوستان طلبه او به وی لقب «لسان» دادند ولی او بعدها تخلص «گل» را برای اشعارش برگزید.
محمود نیکویه که خود در ۱۷سالگی به منزل استاد در تهران رفته و با او درباره انتشار کتابش با وی صحبت کرده بود، میافزاید: پورداود، یگانه استاد فرهنگ ایران باستان بود و اولین پژوهشگر آیین مزدایی و مفسر اوستاست. استاد، گزارش اوستا و تفسیر بخشهای مختلف اوستا را در هند چاپ کرد، زیرا تا آن زمان چاپخانههای ما حروف اوستایی نداشت. کتاب گاتها هم یک بار در بمبئی سوخته بود و ایشان دوباره آن را چاپ کرد.
وی، ادامه میدهد: پورداوود، فرزند یک ملاک و تاجر بود. ولی ۴۰ سال ثروت پدرش را خرج تحصیل و پژوهش در شناخت فرهنگ ایران در کشورهای اروپایی و غیر اروپایی کرد. وی اولین دانشجوی ایرانی است که به تحصیل زبان و ادبیات اوستائی و همچنین زبان پهلوی (فارسی میانه) پرداخت و بعد از بازگشت به ایران در دانشگاه تهران زبانهای ایران باستان را تدریس کرد.
مشاور فرهنگی نخستین دور شورای شهر رشت همچنین می گوید: پورداوود برای پژوهشهای خود، چندین بار به هند مسافرت کرد. وی در مدت اقامت خود در هند از طرف پارسیان هند برای دیدن مراسم ویژه زرتشتیان دعوت شد. مراسم یزشن برای غیر زرتشتیان به کلی ممنوع است و تاکنون تنها چهار پژوهشگر غیر زرتشتی موفق به چنین دیداری شدهاند؛ هوگ خاورشناس آلمانی، خانم منانت خاورشناس فرانسوی که همه مراسم را هم ندید، جکسن خاورشناس آمریکایی و پورداوود. حتی دارمستتر خاورشناس معروف با وجود اقامت طولانی در هند موفق نشد این مراسم را ببیند.
نیکویه، با اشاره به معبر باریک منتهی به آرامگاه خانوادگی پورداود ابراز میدارد: اگر مدیریت شهری بخواهد گذر آفخرا بازگشایی شود،آرامگاه پورداود در تعریض خیابان از بین میرود.
نویسنده کتاب« استاد ابراهیم پورداود و ایران شناسی» نیز با تاکید بر معرفی ذخایر فرهنگی گیلان به نسل جوان میگوید: : پورداود از افتخارات ماست و یک چهره جهانی است و به دلیل خدمات فرهنگی که انجام داده است، جایزه تاگور را از هند و جایزه شوالیه را از فرانسه دریافت کرده است.
هوشنگ عباسی میافزاید: پورداود نخستین محققی بود که در تفسیر اوستا به عنوان اولین متون دینی ایران پیش از اسلام، همت گماشت ولی به دلیل برخی ناآگاهیها، فعالیتهای پژوهشی اش مظلوم واقع شده است. خدمتی که پورداود درباره شناخت و زنده کردن زبانهای ایران داشت، به حدی است که به پورداود لقب «فردوسی ثانی» داده اند.
مشاور کمیسیون فرهنگی اولین دور شورای شهر رشت یادآور میشود: نخستین دوره شورای شهر رشت خیابان رسالت فعلی را به نام استاد ابراهیم پورداود نامگذاری کرده بود.
نظر شما