به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در چهارم ربیع الثانی سال 173قمری متولّد شد.ایشان یکی از چهره های شاخص اصحاب ائمه(ع) است که در شمار اصحاب امام رضا(ع) تا امام هادی(ع) بوده و مورد توجه فراوان ایشان قرار گرفته است و نسب پاک وی با پنج واسطه به امام حسن مجتبی(ع) می رسد. در آستانه سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم(ع) گفت و گویی با حجت الاسلام«محمد تقدیری»،کارشناس دینی و معاون امور روحانیان حوزه های علمیه آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) ترتیب دادیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:
پیرامون شخصیت حضرت عبدالعظیم(ع) برایمان توضیحاتی بفرمایید؟
حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) نسبش به امام حسن مجتبی (ع) میرسد، وی که از اصحاب امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) بوده است و جزء علما، محدثین، زُهاد، عُباد، صاحب ورع و تقوی در تاریخ از ایشان یاد شده است. وی همچنین به واسطه علم و تقوایش مورد علاقه و اطمینان ائمه اطهار(ع) بوده است.
حضرت عبدالعظیم(ع) با استفاده از محضر امامان معصوم (ع) در دانش و تقوی به منزلتی می رسد که همواره مورد احترام و اعتماد ائمه (ع) بوده به گونه ای که ائمه (ع) از مردم اطراف ایشان می خواستند که مسائل اسلامی و پرسش های دینی خود را با حضرت عبدالعظیم (ع) در میان بگذارند و گذشته از اينكه راوى بود، كثيرالروايه نيز بودند. حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) علی رغم زندگی مخفیانه ای که در شهر ری داشت، با گسترش و نشر معارف اسلامی تلاش کرد، تا با افشای ستم غاصبان حکومت اسلامی مانع بسیاری از سلطه گریهای شده و جایگاه امامان معصوم (ع) را تحکیم ببخشد.
موارد قابل توجه درباره جایگاه علمی و معنوی حضرت عبدالعظیم(ع) چه بوده است؟
اگر بخواهیم شخصیت علمی یک فرد را بیان کنیم،علم آموزی، درس و کسب علم،اساتید،آثار علمی، توصیه ها و سفارش بزرگان نسبت به رجوع به ایشان را باید مورد بررسی قرار دهیم.
حضرت عبدالعظیم(ع) در زمان امام کاظم (ع) به دنیا آمد و حدود 10 سال زمان ایشان را درک کرد، تا زمان امام عسکری(ع) 79 سال عمر کرد و در این مدت زمان 5 امام معصوم را درک کرد، ولی از محضر سه امام (امام رضا (ع) ، امام جواد (ع) ، امام هادی (ع) )استفاده علمی برد،علاوه براساتیدی که از ائمه(ع) نامبرده شد.
در زمانی که مکاتب مختلف مردم را به سوی خود فرا می خواندند، حضرت عبدالعظيم حسنى(ع) پاى سخن امام مى نشيند و علوم خود را از امام زمان خویش فرا مى گيرد و شخصيت خويش را بر پايه سخن امام مى سازد و به هنگام تبليغ تلاش مى كند تا مردم را بر پايه روايات تربيت كند.
حضرت عبدالعظيم(ع) گذشته از اينكه راوى بود، كثيرالروايه نيز بوده است، در روايتى از امام صادق(ع) مى خوانيم:
«اعرفوا منازل شيعتنا بقدر ما يحسنون من رواياتهم عنّا؛ فإنّا لا نعدّ الفقيه منهم فقيهاً حتّى يكون محدّثاً. فقيل له: أوَ يكون المؤمن محدّثاً؟ قال: يكون مفهّماً و المفهّم محدّث»،«
منزلت شيعيان ما را به اندازه آنچه از روايات ما مى دانند بشناسيد؛ چرا كه ما شيعه فقيه را فقيه نمى دانيم تا آنكه محدث باشد. از امام سؤال شد: آيا مؤمن هم محدّث مى شود؟ حضرت فرمود: مؤمن، مفهّم است و مفهّم همان محدّث است) و این موضوع هم در مورد حضرت عبدالعظیم(ع) صادق است.
صاحب بن عباد می گوید: حماد بن رازی در سامرّا محضر امام هادی(ع) رسید، سوالی از حضرت پرسید که حضرت به ایشان فرمود:«یا اباحماد: اذا اشکل علیک شیٌ من امر دینک بناحیتک فسَل عن عبدالعظیم بن عبدالله الحسنی و اقرائه منّی السلام .»
این توصیه نشان می دهد، حضرت عبدالعظیم(ع) مجتهدی توانمند بود و می توانسته در منطقه دور با کمک اصول و قواعد اهل بیت(ع) دیدگاههای اسلام ناب را استخراج کند.
از طرفی به دلیل جایگاه علمی ایشان، امام هادی (ع) ایشان را با کنیه ابالقاسم(در عرب کنیه برای تعظیم وتکریم وضع شده است )خطاب می کردند.
علت حضور حضرت عبدالعظیم(ع) در ری چه بود؟ این حضور سرمنشا چه تحولاتی در این شهر شد؟
مخالفت با فرزندان و نسل امام علی (ع) در مدینه توسط متوکل عباسی به حدی رسیده بود که کسی حق نداشت با آنان معاشرت داشته و معامله اقتصادی کند و وضع اقتصادی و معیشتی آنها به سختی انجام می شد و درآن شرایط ظلم و خفقان که امام جواد(ع) و امام هادی (ع) دستگیر و تبعید شدند و شیعیان در شکنجه، زندان و زیر ظلم بودند. حتی قبر و بارگاه امام حسین (ع) از ظلم آنان مصونیت نداشت. در این شرایط متوکل از معاشرت و رابطه حضرت عبدالعظیم(ع) با امام هادی (ع) که در سامرا تبعید بود و از انتقال پیام توسط ایشان به شیعیان باخبر شد و برای حکومت خود احساس خطر کرد، از طرفی حضرت عبدالعظیم(ع) در برابر طاغوت مبارزه و ایستادگی کرد، تا جایی که از سوی حکومت متوکل عرصه بر ایشان تنگ شد و امام هادی (ع) به ایشان دستور هجرت می دهد. به همین جهت حضرت هجرت از چنگال ظلم را برماندن در مدینه ترجیح می دهد و در شهرهای مختلف مخفیانه زندگی می کرد.امام هادی(ع) هم به حضرت عبدالعظیم(ع) دستور هجرت به شهرری را دادند.
علاوه بر آن یکی از دلایل هجرت ایشان به شهرری نیاز جامعه شیعه برای هدایت و رهبری بوده است که این موضوع با حضور حضرت عبدالعظیم(ع) در این شهر محقق می شد.از طرفی حضرت عبدالعظیم(ع) لزوم پایگاه سازی و تشکیل مرکز تجمع نیروها و اجتماعات در ری را موضوع مهمی می دانست که برای حفظ کیان تشیع و نشرمعارف اسلامی باید دنبال می شد.
چرا زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) برابر با زیارت امام حسین (ع) است ؟
مردی از شهرری می گوید در سامرا به حضور امام هادی (ع) رسیدم، آن بزرگوار از من سوال کرد، کجا بودی ؟پاسخ دادم به زیارت حسین بن علی (ع) رفته بودم و اکنون از کربلا می آیم. دهمین امام شیعیان به وی گفت:«اما انک لوزرت قبرعبدالعظیم عندکم لکنت کمن زارالحسین(ع)،توجه داشته باش،اگر قبر عبدالعظیم(ع) را زیارت کرده بودی، مثل این بود که به زیارت قبرحسین بن علی(ع) رفته باشی»، با توجه به این بیان پاداش زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) معادل فضیلت زیارت سیدالشهدا (ع) می باشد. این حدیث از نظر سند و مدرک معتبراست و در بسیاری از کتابهای عالمان حدیث شناس آمده است .در تبیین مفهوم حدیث می توان این برداشت را داشت که شاید حضرت با شناخت خاص ازمخاطب خواسته او را متوجه مقام و شخصیت حضرت عبدالعظیم (ع) کند.
سبک و سیره حضرت عبدالعظیم(ع) در برخورد با محرومین به چه شیوه ای بود تا امروز الگویی برای مردم و مسئولین شود؟
آنچه از زندگی، سبک و سیره ایشان در تاریخ بدست آمده است، خانواده و تبار ایشان که به امام حسن مجتبی (ع) می رسد، همچون جدشان با کرامت،سخاوت و حامی محرومان بوده است، چنانکه مردم بواسطه این روش ایشان، لقب «سیدالکریم(ع)» را به ایشان داده بود و حتی در شهرری نیز چه در دوران ناشناخته بودن و چه بعد از آشکار شدن جایگاه ایشان پناه و ملجا مردم محروم و بی پناه بود.امروز ضرورت دارد که در هرجا که مسئولینی به نام دین و پیروی از ائمه(ع) و اولاد آنان سرپرستی حکومت و اداره امر مردم را به عهده می گیرند، از این شیوه و سیره پیروی کنند و مردم آنان را حامی خود بدانند.
کرامات بسیاری از حضرت عبدالعظیم(ع) نقل شده است، نمونه ای از کرامات ایشان را بفرمایید؟
مرحوم آیت الله حاج سید احمد زنجانی پدر آیت الله شبیری زنجانی از مراجع تقلید حاضر در کتاب الکلام یجرالکلام نقل می کند که مردی به نام هادی خان که دراداره راه آهن کارمی کرده است، بر اثر سکته بدن او مانند یک قطعه گوشت بی حرکت افتاده و سراسر بدنش زخم وجوش شده بود، بعد از گذشت چند ماه و نا امیدی بستگان اطرافیان او را ترک کردند، در این وضعیت او نیز از همه جا و همه کس قطع امید کرد و درخواست کرد، او را به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) ببرند،وقتی وی را به شهرری بردند،با نماز،دعا و توسل همان شب حضرت را درخواب می بیند که می فرماید امشب برود و شب جمعه بیایید با زحمت برگشته و شب جمعه مجدد به حرم می آید و به دعا و توسل مشغول می شود، در عالم رویا حضرت عبدالعظیم (ع) را در محضر حضرت رسول اکرم (ص) مشاهده می کند که از ایشان در خواست می کند، این مرد دردمند به ما متوسل شده است آنگاه رسول اکرم (ص) می فرماید: ای مرد ازجای خود حرکت کن تو دیگر درد نداری. از خواب برخواسته و خود را صحیح و سالم می بیند و با پای خود به اداره و محل کار می رود، همه کارگران حتی کارگران مسیحی که وضعیت قبلی را دیده بودند،این بهبودی را نتیجه کرامت حضرت عبدالعظیم (ع) و امدادهای غیبی می دانند.
نظر شما