خبرگزاری شبستان- رشت، جنبش جنگل به رهبری میرزا کوچک جنگلی به مدت هفت سال از ۱۲۹۳ تا۱۱ آذرماه ۱۳۰۰ خورشیدی در بخش های وسیعی از گیلان ادامه داشت. هسته اولیه این جنبش اگرچه توسط گروهی از نخبگان و روشنفکران و بهویژه «هیات اتحاد اسلام» شکل گرفت، ولی در میان این طبقه باقی نماند و هرچه جلوتر می رفت، طبقات اجتماعی مختلفی و حتی مردم عامی به آن می پیوستند. به ویژه مردمی که از ظلم و ستم اربابان محلی و غارت های استعمارگرانی همچون روس و انگلیس به ستوه آمده بودند، به پیروزی این جنبش امید بسته بودند.
بر همین اساس، جنبش جنگل در میان فولکور منطقه تاثیر زیادی گذاشت. تا جاییکه پس از ۹۹سال از یخ زدن آرمانهای میرزا کوچک جنگلی در گردنه «گیلوان»، برخی از اشعار فولکوریکی که همان زمان سروده شده بود، همچنان باقی است. یکی از اشعار فولکوریک معروف، ترانه «چقدر جنگل خوسی» است که در تیتراژ سریال ۹ قسمتی «کوچک جنگل» ساخته بهروز افخمی بود، که دهه ۶۰ از شبکه یک سیما پخش شد و با خوانش این تصنیف توسط استاد موسیقی فولکوریک گیلان «ناصر مسعودی» جاودانه شد.تصنیفی که مسعودی در زمان بچگی هم خوانده بود.
این ترانه فولکوریک در همان زمان حیات میرزا کوچک در میان مردم رایج بود. «ابراهیم فخرایی» که در دوران جوانی سه سال آخر نهضت جنگل همراه میرزا بود، متن این ترانه را در کتاب خود به نام «سردار جنگل» که در سال ۱۳۴۳منتشر شد، ذکر کرده است.
ترانه چقدر جنگل خوسی در وصف میرزا و بزرگداشتش سروده شده بود. ابراهیم فخرایی پنج بیت از این تصنیف را در صفحه ۱۳۰ کتاب خود بدین شکل ذکر کرده است؛ «چقد جنگل خوسی/ ملّت واسی/خستا نوبوسی/ می جان جانانا/ تراگومه، میرزا کوچیک خانا/ خودا دانه کی من/ نتانم خوفتن/ از ترسه دوشمن/ می دیل آویزانا/ تراگومه میرزا کوچیک خانا/ چیرا زودتر نایی/ تون تر نایی/تنها بنایی/ گیلانه ویرانا/ تراگوما میرزا کوچیک خانا/ بیا ای روح روان، تی ریش قوربان/ به نوانئن، تی کاسه چومانا/ ترا قوربان بیان میرزا کوچیک خانا/ اَمارشت جغلان، ایسیم تی فرمان، کونیم اَمِ جان، تی پا جیر قوربانا/ ترا گوما میرزا کوچیک خانا»
یک پژوهشگر در حوزه مردمشناسی گیلان درباره این تصنیف میگوید: تا پیش از آنکه این اشعار نوشته و ثبت شود، بهصورت شفاهی در بین مردم دهان به دهان و سینه به سینه میگشت و در محافل خوانده میشد.
«محمد بشرا» میافزاید: تا چند سال پیش کسی مدعی سرایش تصنیف «چقد جنگل خوسی» هم نبوده است و همه از آن به عنوان تصنیفی مردمی یاد می کردند و برای تجلیل از رهبر محبوب نهضت جنگل، به آهنگ دلنشینی در مجامع خصوصی میخواندند و میگریستند.
وی با اشاره به سرکوب نهضت جنگل توسط پهلوی اول و عدم گفتگو در این دوران در اثر خفقان ایجاد شده، اضافه کرد: در زمان حکومت پهلوی که کسی نمیتوانست از این نهضت مردمی بهدرستی نام ببرد، در محافل خصوصی این تصنیف ورد زبان مردم بود.
وی با اشاره به ضربالمثلهایی که در آن زمان در میان مردم رایج بود، گفت: هر زمان جنگلیان قدرت میگرفتند، روستاییان و کشاورزان حق اربابی را نمیپرداختند و جنگلیان مبارز را پناه خود میدانستند. مثلی در آن زمان رایج بود و می گفتند؛« جنگلی ساله گیله مردِه مانه» و زمانی کاربرد داشت که اوضاع مختل و کارها به درستی انجام نمیشد.
آذرماه ماه ۱۳۹۵، همایشی با عنوان «نقش کسما در نهضت جنگل» به همت «مجمع اسلامی فرهنگیان گیلان» در انزلی برگزار شد. در انتهای این همایش استاد «ناصر مسعودی» بار دیگر تصنیف چقد جنگل خوسی را با گروه موسیقی خود اجرا کرد. ناصر مسعودی در خلال همایش اشاره داشت که ابتدا این ترانه توسط «تورج زاهدی» از اهالی هفتگل خوزستان خوانده شده بود اما چون لهجه گیلکی نداشت، قرعه به نام وی میافتد.
از آنجا که میدانستم استاد مسعودی برای زندگی به زادگاهش برگشته است، هفته پیش با وی تماس گرفتم تا درباره خاطره چگونگی انتخاب وی برای خوانش تیتراژ این سریال گفتگویی داشته باشم. اما صدای استاد لرزش داشت و بیمار می نمود و عنوان کرد که در حال حاضر به دلیل کسالت و توصیه پزشکان قادر به ملاقات کسی نیست و حتی نزدیکترین افراد خانواده نیز نمیتوانند به دیدارش بروند. بهناچار به مصاحبه ناصر مسعودی با وب سایت «موسیقی ما» درباره این ترانه اشاره میکنم. «این کار نه شاعرش مشخص است، نه آهنگسازش؛ اما ما از کودکی آن را میخواندیم تا اینکه ملودی این قطعه را خانم فرخلقا هوشمند برای آقای [سیدمحمد] میرزمانی [آهنگساز اثر] خواندند و ایشان آن را نت و ارکسترال کرد و ساخت. این قطعه در سریال «میرزا کوچکخان جنگلی» اول با صدای کس دیگری خوانده شد، کسی که گیلک نبود و گویش درست نداشت. مرحوم [جهانگیر] سرتیپپور خیلی از این ماجرا عصبانی شدند؛ اما من به ایشان گفتم که من در جریان نیستم. بالاخره از آن سریال با من تماس گرفتند و گفتند بیا این را بخوان. گفتم حالا؟ گفتند فکر میکردیم شما در آمریکا هستی. به هر حال رفتم و آن قطعه خوانده شد. مدتی با آقای میرزمانی تمرین کردیم و بعد هم اجرا»
آذرماه ۱۴۰۰، یکصد سال از شهادت میرزا کوچک جنگلی میگذرد. میرزایی که اگرچه با هفت نفر جنبش جنگل را در جنگلهای تولم آغاز کرد، اما در انتها فقط «گائوک آلمانی» برایش مانده بود. وقتی جسم یخ زده میرزا را سربریدند، خبری از جسد گائوک هم نبود. شاید این ترانه، عمق درد ناشی از رنج میرزا را از دل تاریخ منعکس میکند.
نظر شما