خبرگزاری شبستان - مشهد؛ مرضیه وحدت: وقتی تماس می گیرم از همان ابتدای گفتگو با بغض با من صحبت می کند و مدام در صحبت هایش به مردم التماس می کند که رعایت کنند تا این زنجیره قطع شود و دیگر شاهد از دست دادن عزیزانمان نباشیم، محبوبه زارع پرستار بخش کووید 19 بیمارستان امام رضا (ع) از سختی های کار پرستاران در بخش کرونا و از فشارهای روحی که هر یک از پرستاران با مرگ بیمارانشان به آنها وارد می شود. می گوید. اینکه خودش نیز بدون گرفتن مراسم به خانه همسر رفته است، این پرستار در ادامه از خاطرات تلخ خود یعنی از دست دادن پدر خود به دلیل کرونا می گوید. در ادامه گفتگوی خبرگزاری شبستان را با این پرستار می خوانید:
لطفا خودتان را کامل معرفی بفرمایید و اینکه چطور خود را برای بیماری کرونا آماده کردید؟
محبوبه زارع پرستار بیمارستان امام رضا در بخش آی سی یو، 32 سال، متاهل. در سال 90 در رشته پرستاری فارغ التحصیل شدم و در حال حاضر به عنوان قراردادی تبصره در بیمارستان امام رضا پرستار هستم. طرحم را نیز در بیمارستان امدادی گذراندم.
از اول اسفند که کرونا شیوع پیدا کرد می دانستیم که باید برای بحران باید آماده شویم، 8 اسفند بخش ما به دلیل اینکه بیماران حالت اورژانسی نداشتند و می توانستند با تاخیر بستری شوند تعطیل و به بیماران کووید اختصاص داده شد..با اختصاص این بخش ها به بیماران کرونایی، نیازمند حضور پرستاران بیشتر از غیر بخش های عفونی بود و ما نیز داوطلبانه به همکاران بخش عفونی پیوستیم و کار خود را شروع کردیم.
از کار در بخش کرونا، نارحت نیستید؟
من اکنون به دلیل درگیری ها و تجربه های تلخی که داشتم در بخش کرونا کار نمی کنم. متاسفانه فروردین ماه بود که به کرونا مبتلا شدم و در حالی که خودم درگیر این بیماری بودم ، پدرم علی رغم اینکه کاملا از فرزندان خود دور بودند و در محیط خانه قرنطینه بودند به کرونا مبتلا شدند. لازم است بگویم من از همان ابتدا که وارد بخش کرونا شدم پدر و مادر و خواهر و بردارم را نمی دیدم تا مبتلا نشوند.
مدام می گفتند پدر حال ندارد ولی یک درصد احتمال نمی دادم کرونا گرفته باشند چون به شدت رعایت می کردند و خودم هیچ ارتباطی با آنها نداشتم، تا اینکه حالشان خیلی بد شد که متوجه شدیم کووید دارند.کوویدشان که قطعی شد، بیمارستان امام رضا بستری شدند که متاسفانه بیماریشان خیلی شدید شد و پدرم فوت کردند بعد از فوت ایشان، مادرم نیز که قبلا مبتلا شده بودند، در بیمارستان بستری شدند که خدا رو شکر مادر مرخص شدند.
بعد از پیک اول کووید که تقریبا بیماران کم شده بودند من سرکارم برگشتم و چون تخصص من در آی سیو بود و پدرم در آی سیو فوت کرده بودند، هر گاه در این بخش بودم حالم به شدت بد می شد و مدام گریه می کردم به همین دلیل من را فعلا از بخش کووید خارج کردند.
بخش کووید چه ویژگی هایی دارد و حال روحی بیماران چگونه است؟
حال و هوای آنجا خیلی غریبانه و سخت است، مریض را با علایم سرماخوردگی بستری می کنی و بعد از تایمی از دستش می دهی خیلی از همکاران وقتی بیمارشان فوت می کند ناراحت هشتند و بسیاری گریه می کنند. همکار من می گفت دیروز مریض من حالش خوب بود، چرا امروز باید بمیرد واقعا این روزها برای کادر درمان و پرستاران سخت می گذرد. همه مریض های مسن برای ما نقش پدر ومادر دارند، همراهی ندارند، تنها هستند، خیلی سخت است. جو آنجا با بیماران عادی بسیار متفاوت است. مریض های کووید واقعا مرگشان غریبانه است.
به عنوان پرستار چه چیزی شما را ناراحت می کند؟
اینکه بیمار در تنهایی خود باید بمیرد، اگر چه ما سعی می کنیم جای فرزندشان را بگیریم اما همه بیماران به نوعی در بیمارستان تنها هستند. همین که این بیماری درمان قطعی ندارد و همراه با ترس است، خیلی بد است. من همیشه می گفتم مریض نیاز به همراهی ندارد ولی از وقتی کووید آمده، متوجه شدم، به شدت مریض نیاز به ساپورت روحی دارد و همراه این نقش را برایش ایفا می کند. واقعا بسیار سخت است که مریض های ما غریب و تنها هستند. البته من همیشه سعی کردم به بیمارانم با خنداندن آنها روحیه بدهم اما همین که بیمار چند روز خانواده خود را نمی بیند بسیار سخت است و از نظر روحی او را ضعیف می کند.
پرستاران در این شرایط با چه مشکلاتی مواجه هستند؟
من از همان ابتدا که وارد بخش کووید شدم خودم را قرنطینه کردم و پدر و مادرم و خواهر و بردارم را ندیدم و از همه فاصله گرفتم و این فاصله گرفتن برای من سخت بود. همچنین لباس های حفاظتی که می پوشیم واقعا برای ما سخت است، وقتی هم به خانه برمی گردی به دلیل آلوده بودن فضای بیمارستان ما از همان ابتدای ورود به منزل باید حمام برویم، ضدعفونی کنی و ... که زمان زیادی را از ما می گیرد.
از مشکلاتتان در خصوص شغلتان بگویید؟
چون من قراردادی هستم، نوبت اول که به کووید مبتلا شدم بیمارستان با من همکاری داشت اما نوبت دوم مبتلا بیش از سه روز نمی توانستم مرخصی استعلاجی بگیرم و اگر بیشتر می شد حقوق من را قطع می کردند و این برای یک پرستار که مستقیم با بیمار کووید در ارتباط است خیلی سخت است. وقتی که فردی به کووید مبتلا می شود 14 روز باید قرنطینه شود تا دیگران مبتلا نشوند و بیماریش بدتر نشود، حداقل از این نظر به پرستار رسیدگی کنند.
با توجه به نزدیکی شب یلدا چه توصیه ای به مردم دارید؟
اگر مردم یلدا بگیرند، قطعا ابتلا زیاد می شود و تعداد بیماران افزایش چشمگیر خواهد داشت. من پارسال عقد کردم و امسال با طولانی شدن کرونا با همسرم تصمیم گرفتیم بدون هیچ مراسمی سرخانه زندگیمان برویم. این از شان من کم نمی کند. چه اشکالی دارد مراسمات خود را محدود کنیم.
من هم دوست داشتم مراسم داشته باشم ولی وقتی به این فکر کردم اگر من این مراسم را بگیرم و یک نفر که مبتلا باشد یک نفر دیگر را مبتلا کند و آن فرد راهی بیمارستان شود، تمام گناهش به گردن من است. الان یلدا نیز همین گونه است . ما اگر بلدا گرفتیم و بزرگتر ما مبتلا شد چگونه جواب وجدان خود را خواهیم داد.
در این شرایط کرونا چه چیزی به شما روحیه میدهد؟
وقتی بیماری خوب می شود و یا وقتی بیماران برای ما دعا می کند به ما خیلی روحیه می دهد. این از نظر روانی تو را آرام می کند؛ همچنین اینکه می بینم در خیابان مردم ماسک می زنند و رعایت می کنند برای ما کادر درمان خیلی امید بخش است.
نظر شما