روایتی از تقدس شهدا

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب(س) اسوه شجاعت، فداکاری و صبر برای همه پیروانشان هستند. امروزه زنانی از جنس مقاومت وجود دارند که راه و روش امامان معصوم به ویژه حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب(س) را پیشه خود قرار داده اند.

«میترا دلیلی» فرزند شهيد «ماشاء‌الله دليلی» و همسرسردار شهيد «اكبر ملك‌شاهی» است که اسوه زندگی او در کودکی حضرت رقیه(س) بود و در ادامه راه حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب(س) به عنوان الگو انتخاب کردند و او در مسیری که «سردار شهيد اكبر ملك‌شاهی» انتخاب کرده بود همراه خوبی بودند تا سردار را که يكی از جاماندگان قافله عاشورايی دفاع مقدس بود به آرزوی شهادت در دفاع از حرم اهل بیت (ع) برساند.

در ادامه با همسر این شهید بزرگوار به گفتگو پرداختیم که در ادامه می خوانید:

توکل و توسل به ائمه چقدر در آرامش و صبر شما نقش داشته است؟

ائمه نقش پر رنگی در صبر و آرامش دارند. در سال 1365 پدرم شهید شد آن زمان خیلی بی قرار بودم، موقع جنگ بود و استرس داشتم. کودک بودم و با توسل و توکل به حضرت رقیه (س) آرامشم را به دست می آوردم. همین توسل به حضرت زینب (س) و حضرت رقیه(س) موجب شد تا اعتقادتمان تکامل پیدا کند تا این راه ادامه دار باشد. هنگامی که همسرم می خواست برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) برود، رضایت داشتم. برخی ها می گفتند شما تلخی از دست دادن پدر را داشتید چرا باز اجازه دادید همسرتون برود؟ من در شهادت پدرم تلخی و سختی نمی بینم و تنها خوبی ها به یادم می آید. هرگاه خواب پدرم را می بینم که او در یک جای خیلی خوب است و از این صبوری ما خرسند است حس خوبی دارم. هنگامی که همسرم می رفت به یاد حضرت قاسم (ع) و صبوری حضرت زینب (س) افتاده بودم و حلاوت خاصی برای من داشت. حتی در حال حاضر هم اگر همسرم زنده بود و می خواست برای دفاع از حرم برود رضایت می دادم.

پس از مرگ بازماندگان ناچار هستند که صبوری کنند اما من به دنبال زیبایی های شهادت بودم و از خدا خواستم و به من عطا کرد تا یک سری پشت پرده ها ببینم.

برای ما از زیبایی هایی که به دنبالش بودید وبه دست آوردید بگویید؟

همسرم همراهم هست. هر کجا نیاز به کمک برای خودم یا دیگران دارم، همسرم به من کمک می کند. وقتی کارها سخت می شود، یک نیرویی در کنارم است که می توانم انجام دهم.

مبلغی قرار بود به دستم برسد که اشتباهی به حساب همسرم واریز شد، چون شماره کارت من و همسرم خیلی شبیه به هم هستند. من خیلی ناراحت شدم چون این پول را دیگر نمی شد برداشت کرد و در پروسه وراثت قرار می گرفت به بانکم مراجعه کردم ولی گفتند یا باید شخص زنده باشد یا باید بین ورثه توزیع شود. من از شهید کمک خواستم و شاید در عقل منطق نگنجد ولی من توانستم در یک کارت به کارت از دستگاه عابر 135 میلیون را جا به جا کنم.

یادمه شخصی از بانک مرکزی در روز شهید به خانه ما آمد و از من خواستند درباره تقدس شهدا بگویم، وقتی این موضوع را گفتم باور نکردند و من فیش را نشان دادم که این اتفاق افتاده است.

 شهیدان واقعا تقدس دارند و این را من درک کرده و می کنم. شهدا می توانند استجابت دعا و شفاعت کنند و یک نیروی ماورایی دارند.

به یاد دارم پس از شهادت همسرم، چندی از علما به خانه ما آمدند و پسرم بسیار از شهادت پدرش ناراحت بود. یکی از روحانیون خطاب به پسرم گفت که شهادت با مرگ معمولی تفاوت دارند. شما اکنون جوان و با استعداد و پرقدرت هستید حالا فکر کنید یک شخصی همه این توانایی ها را به همراه دو بال داشته باشد آیا شما قویتر هستید یا آن شخص؟ پسرم پاسخ داد مشخصه آن شخص. آن روحانی خطاب به پسرم گفت پدر شما اکنون اینگونه است و دارای توانایی زیاد با دو بال که دستش بسیار از ما بازتر است.

این جملات واقعا درست و تاثیر گذار بود شهدا دارای قدرت ماورایی هستند.

مهمترین خصوصیت شهید چه بود؟

او خستگی ناپذیربود و بسیار  پشتکار داشت. اگر کاری را شروع می کرد حتما به پایان می رساند چون معتقد بود وقت در این دنیا کم است و ما مثل یک مسافر هستیم.

به عنوان آخرین سئوال علاقه مندیم سخن شما را نسبت به مردم و مسئولین بشنویم.

مردم از اقشار مختلف وجود دارند که برخی ها قدردان شهدا هستند اما برخی ها از روی نادانی یا ناآگاهی یا حتی آگاهی برداشت اشتباهی نسبت به شهدا دارند. من به آن ها توصیه می کنم که تحقیق و تفحص کنند و ازخدا بخواهند تا دریچه ای بگشاید تا آن ها به آگاهی درست برسند. چون همه ما مدیون شهدا هستیم. اگر شهدا نبودند امنیت امروز را نداشتیم. فرض کنیم با وجود بیماری کرونا، داعش هم به کشور حمله می کرد، اکنون که خانه ها پناه امنی برای این بیماری هستند فکر کنید، داعش به خانه ها حمله ور می شدند واقعا مردم می خواستند چه کنند؟ ولی امروز خیلی از مردم از با ارزش ترین داشته خود که جان است می گذرند و از مرزها دفاع می کنند تا امنیت و آسایش را برای مردم فراهم کنند.

صحبتم با مسئولینی که قدردان نیستند و بی تفاوت از مسایل می گذرند این است اگر از روی آگاهی این کار را می کنند، دعا دارم تا در امنیت و آسایش آن ها امنیت و آسایش نداشته باشند چون  صندلی و امنیت خود را مدیون خون شهدا هستند.