خبرگزاری شبستان _اقتصاد مقاومتی _فرزانه تهجا: حجت الاسلام ابراهیم گزمه امام جمعه شهرستان هیرمند از توابع استان کهکیلویه و بویر احمد است که در کسوت روحانیت تلاش های زیادی را برای رونق اقتصای، ایجاد اشتغال و کارآفرینی در این منطقه انجام داده است. با توجه به مشکل کم آبی و نبود امکانات وی توانست با حفر چاهای کوچک مشکل کم آبی را برای مشاغل کشاورزی و دمداری تا حد زیادی از میان بر دارد و مانع مهاجرت مردم از این منطقه شود در همین رابطه گفتگویی به شرح زیر با وی ارایه می شود.
اقدامات کارآفرینی و خدمت رسانی شما در شهرستان هیرمند در استقبال مردم برای شرکت در نماز جمعه چه تاثیری گذاشته است؟
ما در این شهر امکانات زیادی نداریم. مثلا وسیله حمل و نقل برای انتقال مردم روستا به شهر نداریم. برخی از مردم گریه می کنند و می گویند ما اگر یک مینی بوس داشتیم به نماز جمعه میآمدیم. هر وقت به مردم کمک کردیم و آنها را توجیه کردیم جمعیت شرکت کننده در نماز جمعه بیشتر شده است. مردم آماده اند. قطعا اگر بتوانیم امکانات را برای مردم ایجاد کنیم استقبال عالی خواهد شد.
این همه کار خللی در وظایف شما به عنوان امام جمعه ایجاد نمی کند؟
من معمولا از صبح تا ظهر دفتر هستم. عصرها هم به حل اختلاف بین مردم در شورای حل اختلاف می پردازم. بعد از آن معمولا تا نیمه شب درگیر دیگر کارها هستم. سعی می کنم وقتم را مدیریت کنم. از طرف دیگر بنا را بر تربیت نیرو گذاشته ام. اگر هم اشکالی برای نیروها پیش آمد کمک میکنم. سعی می کنم از خواب و استراحت خودم بزنم تا به کارها سامان بدهم. باید با تفکر و روحیه جهادی کار کرد و الا کار پیش نمی رود.
قطعا تمام این اقداماتی که انجام میدهید با کمک و حمایت مردم است. چقدر مردم کمکحال شما هستند؟
جایی نبوده که مردم به ما نه بگویند، ما خودمان اختلافات بین مردم را حل میکنیم. حتی پرونده هایی بوده که در دادگاه اختلاف بین طرفین حل نشده ولی ما بین عزیزان مصالحه برقرار کردیم. این امر به خاطر حرمت و اعتبار مردمی ما است، میگویند آنچه حاج آقا بگوید ما تابع هستیم. در مسائل اجتماعی و ازدواج مردم سعی می کنیم کمک کنیم. حتی خیلی از اهل سنت هم بنده را برای حل اختلافات انتخاب می کنند. کشاورز، بنّا و دیگر مشاغل چون ما هم این کارها را انجام می دهیم ما را از خودشان می دانند. جایی که ما ورود پیدا می کنیم وقتی جلو میرویم مردم نیز پشت سر ما میآیند.
در همین جریان سیل وقتی بنده لباس روحانیت را درآوردم و وارد آب شدم دیدم خیلی از مردم پشت سر ما آمدند و با ما همراه شدند. ترغیب شدند که کمک کنند و ترسی به خودشان راه نمی دادند. در همین طرح آبرسانی به 46 هزار هکتار از زمین های منطقه برخی از مسئولین طرح به بنده گفتند به خاطر سرقت هایی که از طرح می شود دیگر خسته شده ایم چون برخی افراد تجهیزات و برخی آب می دزدیدند. حتی میگفتند کار به جایی رسیده بود که میگفتند این طرح به نتیجه نمیرسد. بنده ورود پیدا کردم و هفته اول با داداستانی صحبت کردم. اعلام شد اگر سرقت از پروژه صورت گیرد با سارق برخورد قضایی میشود. با این کار مقداری پیشرفت حاصل شد. کار تا جایی جلو رفت که عزیزان اهل سنت اعلام کردند تا هروقت شب که گفتید ما در کنار شما از خط انتقال آب محافظت می کنیم. این برای من یک ارزش است که اهل سنت منطقه به من بگویند همراه شما هستم. ما می خواهیم مردم لذت خدمت نظام را بچشند.
راز موفقیت سردار دل ها، شهید حاج قاسم سلیمانی این بود که خودش در صحنه بود. پشت میز نبود. این که من بیایم پشت میز دفتر بنشینم این دردی را از مردم دوا نمیکند. این که شخصی به من بگوید کمک مالی به من بکن و من 50 هزار تومان به او کمک کنم این هنر بزرگی نیست. اینکه من کمک خیرین را مستقیماً به دست مردم برسانم این هنر نیست. هنر این است که من بین مردم باشم و گرفتاری مردم را از داخل میدان ببینم و بتوانم گرفتاری آنها را حل کنم. این موضوع نه برای شخص من بلکه برای مجموعه نظام ارزشمند است.
منابع مالی اقداماتی که در این منطقه صورت گرفته چگونه تامین و از چه منابعی استفاده می کنید؟
ببینید! یا ما باید از حرف برخی مردم بترسیم، یا باید کار کنیم تا خدمتی به مردم بکنیم. اگر بنشینیم تا هیچ حرف و حدیثی نباشد کاری از پیش نمیرود. یک مثال میزنم. من اگر مسجد، مدرسه و خانه عالم نمیساختم چه کسی می ساخت؟ مسئولان در این 20 سالی که در این منطقه هستم یک خانه عالم بیشتر نساخته است. همین خانه عالم هم هنوز به اتمام نرسیده است. ممکن است برخی مردم حرفی بزنند ولی این 50 بنا هماکنون در خدمت مردم است. همه بانیان می دانند که من خیلی از این بناها را با یک سوم قیمت میسازم. داریم بانیانی که وقتی یک مدرسه را با هزینه کم ساختیم گفتهاند دومی را بسازید! دومی را که ساختیم می گوید سومی را بسازید! چون میداند که کارهایی که میکنیم اصولی و ارزان است.
آیا از مواد اولیه مورد نیاز کاسته می شود؟
بدون اینکه از نقشه و مصالح استاندارد بزنیم ارزان میسازیم. چون پیمانکار را حذف میکنیم. ممکن است بگویند حاج آقا پیمانکاری میکند ولی خدای خیّر و خود خیّر کاملا میفهمد که ما چه میکنیم! اگر بتوانیم اطمینان بانیان خیر و مومنین را بدست آوریم، پول کم نیست. کارهای ما با کمترین هزینه انجام می شود. البته خیلی وقتها برای حفر چاه مثلا پول قرض کردیم یا قسطی هزینه ها را دادیم یا برای کارهای کشاورزی پول را پس از برداشت محصول پرداخت کردیم. ما پول های بزرگ بدست نیاوردیم که یکدفعه خرج کنیم. به لطف خدا خیّرین به ما اعتماد کرده اند. برخی از این کارها را هم از ظرفیت گروه های جهادی استفاده کردیم. مثلا برای تولید بلوک جهت ساخت مرغداری به بچه های جهادی گفتم این سالن مال شما. شما از آن استفاده کنید و بعد از محصول آن استفاده کردیم.
در مورد فعالیت های فرهنگی چه اقداماتی انجام می دهید؟
ما سعی کردیم علاقه مندان به تحصیل در علوم دینی را شناسایی کنیم. خیلی از دوستان را به حوزه سفیران که وظیفه تربیت مبلغ دارد فرستادیم. بعد در نظر داشتیم که این شخص وقتی بعد از مدتی بر می گردد به منطقه باید خانه داشته باشد. برای همین شروع به ساختن خانه عالم کردیم. این خانه ها را تا زمانی که در آن روستا به تبلیغ دین می پردازند در اختیارشان قرار می دهیم. در کنار این حوزه خواهران را تاسیس کردیم که هم اکنون 70 طلبه دارد. این کار را برای کادرسازی انجام داده ایم. حدود 5000 متر زمین برای ساخت حوزه گرفتیم و امیدواریم بزودی این کار اجرایی شود. روحانی روستاها را نیز به این سمت سوق می دهیم که برنامه های اقتصاد مقاومتی را در روستاهای خود راه اندازی کنند. حتی خانه عالم را طوری ساختیم که خود مبلغ برای الگوسازی بتواند مرغ و بلدرچین در منزل نگهداری کند.
به نظر شما چگونه مشکل این مناطق محروم حل میشود؟
اعتقاد بنده این است که راه حل مشکل اقتصاد ما در تحقق یافتن اقتصاد مقاومتی است. تسهیلاتی که نهادهای مختلف مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بنیاد علوی، بنیاد برکت و ... میدهند اگر به افراد عاشق کار بدهند همین موضوع برای مردم الگوسازی میکند. پس راه حل این است که تسهیلات به شخص مرتبط و علاقهمند بدهند، کار اگر موفق شد برای مردم الگوساز میشود. یک نمونه این موضوع این است که کشت زیر نایلون در منطقه زمانی راه افتاد، دو نفر این سبک کشاورزی را انجام دادند. چون موفق شد مردم خود به خود رفتند سراغ این کار تا محصولشان را زودتر برداشت کنند. اگر بتوانیم مثلا مبلّغ را به عنوان الگو تربیت معرفی کنیم خودبهخود مسجد، حسینیه و همه روستا آباد میشود. طلبه ما باید به این کارها دل بدهد و در مسیر بیاید. من در سال 80 تنها طلبه شهر بودم. بعد از 20 سال امروز حوزه علمیه راه افتاده و طلاب مستقر شده اند. مسجد و خانه عالم درست شده و کار تا اینجا انجام شده است. از آن طرف که به موضوع نگاه بکنیم میبینیم در شهرهای بزرگ هم علمای بزرگ وجود دارند و کارهایی کرده اند. من اعتقاد دارم طلبه هر جا کشور که کار کرد یقیناً زمینه برای سال های بعد و افراد بعد آماده میشود. پِی و بنا ساخته شده است. باید طلبه ها عاشق کار باشند. اگر این مسیر با این روش طی شود مشکلات خیلی از مردم حل میشود.
نظر شما