به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان،در سومین همایش خیر ماندگار در نشستی مجازی تجربههای جهانی در حوزه حکمرانی امور خیر در سه محور سازمانهای ارزیاب خیریهها و سمنها، حکمرانی منطقهای خیریه ها و مطالعه سازمانهای حمایتی ایالت متحده آمریکا در عراق مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت.
در این نشست مینا فلاح محقق و استاد دانشگاه با ارائه مقالهی سازمانهای ارزیاب خیریهها و سمنها اظهار کرد: اولین موضوع در مورد خیریهها این است که آیا واقعا این سازمانها مورد ارزیابی قرار می گیرند یا خیر؟، در این خصوص باید گفت که این سازمانها هم مورد ارزیابی قرار میگیرند، در انگلستان و آمریکا دو مرکز دولتی وجود دارد که مسئول نظارت خیریهها هستند، در کنار آنها مطبوعات و شرکتهای چندرسانهای نیز به این امر میپردازند. نمونه بعدی که به خیریهها و سمنها نظارت دارد سازمانهای ارزیابی مستقل خیریهها هستند.
وی در ادامه با اشاره به تاریخچه ارزیابی خیریهها گفت: اولین ارزیابی در سال 1920 در آمریکا با دو هدف کمک به نیکوکاران و تشویق خیریهها صورت گرفته است و معیار انتخاب در ارزیابی آن معیاری بود که خود خیریهها ارائه میدادند اما از سال 2001 تا 2020 ارزیابی از خیریهها و سمنها از طریق فرمهایی که در اختیار آنها قرار داده میشود صورت میگیرد.
این محقق در ادامه با اشاره به نحوه ارزیابی خیریهها خاطرنشان کرد: گروهبندی طبق فعالیتهای خیریهها صورت میگیرد و براساس این گروهبندی مقایسهها انجام میشود که دو ملاک یعنی سلامت مالی و شفافیت و پاسخگو بودن خیریهها و سمنها مدنظر است، در این راستا 17شاخص وجود دارد. براساس فرمولها و شاخصهای ارائه شده عددی مشخص میشود که براساس آن به نحوه ارزیابی و عملکرد خیریهها و سمنها امتیاز داده میشود تا به حد نصاب لازم برسند و پس از آن بهترین خیریهها و سمنها معرفی میشود.
فلاح در ادامه افزود: سه معیار و مولفه برای ارزیابی وجود که عبارتند از اطلاعات مالی(سلامت و بازده مالی)، شفافیت و انتشار سمنها و اثربخشی و مقرون به صرف بودن خیریهها. یکی از شاخصهای پرتکرار در معیارهای ارزیابی درصد هزینههای اضافه بر سازمان است که بسیار چالش برانگیز است. بازده مالی روی تصمیم نیکوکاران خیلی اثر دارد و پاسخگو بودن و اثربخش بودن آنها بسیار مهم است، یکی دیگر از شاخصهای غیرمتداول که کمتر در ارزیابی سمنها و خیریهها به آن پرداخته میشود شاخصهای بلندمدت است.
حکمرانی منطقهای خیریه ها: راهبردی برای همکاری کشورهای خاورمیانه در شرایط عدم اطمینان
در ادامه این نشست مجازی محمد صفاری محقق و استاد دانشگاه با ارائه مقاله حکمرانی منطقهای خیریهها؛ راهبردی برای همکاری کشورهای خاورمیانه در شرایط عدم اطمینان، عنوان کرد: باتوجه به اینکه کشورهای خاورمیانه از ظرفیت بسیار زیادی برخوردار هستند، همچنین به دلیل شیعه و سنی بودن در این مناطق قطبهای فرهنگی و دینی فراوانی در این منطقه دیده میشود، بر همین اساس باید یک گفتمان یا دیپلماسی نیکوکارانه را مدنظر قرار دهیم که در عرصه دیپلماسی تمام کشورها کارآمد باشد.
وی ادامه داد: رقابتهای سیاسی و اجتماعی گاها مانع شکلگیری اتحادیههای متحد شده است، باید اتحادیههایی بر مبانی امور خیرخواهانه که برای تمام جهانیان ارزشمند است ارائه شود، کشورهای منطقه برای ایجاد امنیت باید به این سمت سوق پیدا کنند.
صفاری تاکید کرد: نوعی همپوشانی هویتی در منطقه وجود دارد و همین امر موجب تشکیل سازمانهای بینالمللی خواهد شد، جنبه اسلامی بودن این منطقه نیز برای شکلگیری اتحادیههای یکدست بسیار مهم است. از جمله این نیازها ضرورتهای اقتصادی، ضرورتهای سیاسی و امنیتی، ضرورتهای دینی و فرهنگی و ... است.
وی در ادامه با بیان اینکه موانع تجارت ناموفق چه بوده است، تصریح کرد: اتحادیههای زیادی در منطقه خاورمیانه شکل گرفته که بسیاری از آنها ناکارآمد و ناپایدار بوده است که دلیل آن را میتوان دیدگاههای متفاوت نسبت به دشمن مشترک، تنوع نظامهای سیاسی ناسیونالیست، اختلافات عرضی و مرزی، وابستگی قدرتهای فرامنطقهای، روابط پرتنش ایران و عربستان، ایرانهراسی، مسائل ناسیونالیستی و... دانست.
صفاری یادآور شد: برهمین اساس در این منطقه و به خاطر مشکلاتی که وجود دارد مشارکتهای مردم نهاد میتواند مهم باشد، سازمانهای مردم نهاد میتواند به عنوان نهادهای فعال موثر باشند، نگاه ما به خیریهها به مثابه یک قدرت نرم است، ما به دنبال تغییر گفتمان و نگاه هستیم، همچنین همگرایی جهان اسلام و انتقال اندیشههای آن و کاهش دادن سطح تعارضات از دیگر مواردی است که در ایجاد نهادهای مردمی باید به آن پرداخته شود.
وی در ادامه با اشاره به چرایی دلیل شکلگیری اتحادیهها گفت: باتوجه به حکومتهایی با نظام استبدادی و رقابت کشورها و بحثهای نژادی که در منطقه بعضا شاهد آن هستیم همین امر تشکیل اتحادیه را امری سخت و دشوار میکند، ما باید به دنبال ساز و کار جدیدی باشیم تا افکار عمومی را با خود همراه کنیم، پیوستگی جغرافیایی، موقعیت استراتژیک و ... از جمله عواملی هستند که میتوان به آنها اتکا کرد و با مشارکت یک اتحادیه مردم نهاد مشکلات را به حداقل رساند.
مطالعه سازمانهای حمایتی ایالت متحده آمریکا در عراق
احمد فاتحی نیز به عنوان آخرین سخنران با ارائه مقاله مطالعه سازمانهای حمایتی ایالت متحده آمریکا در عراق گفت: کشور عراق در سالهای اخیر به علت پشت سر گذاشتن بحرانها نیازمند سازمانهای حمایتی بوده است، پس از سرنگونی صدام در عراق این کشور کمکم به سمت یک کشور دموکراتیک پیش رفت که از پیامدهای آن رکود اقتصادی و نبود سرمایهگذار کافی در این کشور است.
وی افزود: کشور عراق یک کشور سنتی است که عمده فعالیت آنها بر مبنای عشیرهها شکل میگیرد، تخمین زده میشود بین 8 تا 12 هزار سازمان حمایتی در این سالها در کشور عراق ثبت شده است که بخش عمدهای از این سازمانها با قدرت در ارتباط هستند و همین امر باعث شده است که از آنها به عنوان ابزار استفاده کنند و در مواردی چون انتخابات پارلمان عراق کسب آراء کنند.
این محقق خاطرنشان کرد: باتوجه به تکثرهای قومیتی در عراق بسیاری از این سازمانها موجب تفرقه میشوند، بخشی از این سازمانها به خاطر کمکهای زیاد به این کشور شکل گرفتند که در عراق دو رویکرد یعنی نقش تاثیرگذار در پروژههای دولتی و دستیابی به کمکهای بینالمللی را دنبال میکنند، البته نباید فراموش کرد که بسیاری از سازمانهای خیریه جهانی برای پروژههای منطقهای خود نیازمند سازمانهای همکار هستند که این مسیر برای استفاده و مشارکت سازمانهای خیریه بسیار خوب است.
فاتحی بیان کرد: در عراق سازمانهای آمریکایی دیپلماتیک(سفارت)، توسعهای(شرکتهای تجاری)، رسانهای(شبکههای احداث شده) و آکادمیک(دانشگاه سلیمانیه) فعالیت دارند، خیلی از سازمانهای مردم نهاد در منطقه ما شکل میگیرد که تامینکننده منافع کشور مبدا است، در این صورت علیرغم احترامی که به این سازمانها گذاشته میشود آنها فعالیت خود را هم انجام میدهند، در چند دهه گذشته در کشور عراق شاهد هستیم که این کشور را درگیر بحرانها میکنند تا پای سازمانهای مردم نهاد را به این کشور باز کنند.
نظر شما