به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، کلمات را شمرده شمرده، کنار هم می گذارد و بیان می کند، مهربانی قلبش در سخنانش هم انعکاس پیدا کرده است. آرامشی در سخن گفتنش وجود دارد که به راحتی می توان از پشت گوشی تلفن هم احساس کرد. کلمه کلمه ای که می گوید می تواند سرنوشت خیلی از آدم ها را تغییر دهد و به فکر فرو برد.
هفتاد و سه سال دارد. اخلاق نیکو او در تمام دهه زندگیش از کار تا گره گشایی از کار مردم جاری است.خدا به روزیش برکت داده و او این برکت را بر سر سفره 150 کارگر و کارمند و هزاران نیازمند برده است.
در این سال ها که جامعه با فراز و نشیب هایی رو به رو بود از تحریم تا شیوع ویروس کرونا که موجب شد تا سفره مردم کوچکتر شود، سفره حاج آقا توسلی کوچک نشد و اجازه هم نداد طمع تلخ بیکاری به خانه کارگران وکارمندانش برود. آن ها در کنار هم برای تولید محصولات داخلی تلاش کردند و زحمت کشیدند.
و او همانند شعر صائب تبریزی که می فرماید«همچو خورشید به ذرات جهان قسمت کن/ گرنصیب تو زگردون، همه یک نان باشد». همچون یک خورشید نور امید را به خانه های مردم برده است.
حبیب الله توسلی، متولد سال 1327 است.از 1342 در فعالیت تولیدی و صنعتی مشغول است. در این باره به خبرنگار شبستان می گوید: با وجود فراز و نشیب های که در این سال وجود داشت، تولید را حفظ کردیم.150 پرسنل داریم، علی رغم اینکه خیلی جاها به دلیل وضعیت نابسامان اقتصادی نیروی های خود را تعدیل کردند ما اشتغال زایی را حفظ کردیم و اجازه ندادیم کسی بیکار شود.
حفظ آبرو خود و دیگران در مکتب او از جایگاه بالایی برخوردار است و سال هاست این سرمشق را تابلو زندگی خود کرده است و آبروداریی می کند. از این رو هر گرفتاری به حاج آقا توسلی روی اندازد، رویش را زمین نمی اندازد. چون معتقد است، آدم گرفتار آبرویش را گرو می گذارد.
او در سال 1358 با رهنمود های آقای عسگر اولادی تشویق به عضویت در صندوق تعاون صنفی شد. سپس در صندوق های مختلف قرض الحسنه فعالیت کرد و این فعالیت تا امروز ادامه دارد تا به مردم نیازمند آبرو دار وام های بدون بهره اعطا کند.
در این باره او می گوید: من زندگیم را با کارگری آغاز کردم، همان موقع ها هم با اندک حقوقی که داشتم به مردم وام می دادم تا مشکلاتشان حل شود با وجود اینکه خودم هم پولدار نبودم. یک روزی دچار مشکل شدم و به دیگران برای گرفتن پول قرضی مراجعه کردم و کسی به من پول قرض نداد. اثر بدی به روی من گذاشت، این موضوع نقطه عطفی در زندگیم شد و من برعکس عمل کردم. تصمیم گرفتم اگر کسی برای قرض گرفتن به من روی می اندازد نا امیدش نکنم. چون کسی که دست خالی از نزد کسی دیگر باز می گردد، احساس شکست می کند.
او سال هاست هر کسی برای وام به او مراجعه می کند، بدون قید و شرط قبول می کند و به او وام اعطا می کند. برای وام دهی سختگیری نمی کند چون معتقد است شخص وام گیرنده آبروی خود را گرو می گذارد و اگر به ضامنی هم روی اندازد، آبروی خود را در دوجا گرو گذاشته است و اگر کسی قبول نکند ضامن او شود، نا امید می شود.
در این باره این خیر می گوید: تمام وام هایی که اعطا می شود خودم ضمانت می کنم. البته معرف می آورند اما سختگیری نمی کنم به خاطر حرمت وام گیرنده ها اکر مشکلی هم در پرداخت ها پیش آید خودم تحمل و تقبل می کنم.
البته کسانی هم هستند که وام برای 5 و 10 ماه می گیرند و ضامنی هم ندارند اما می بینم سر سه ماه باز می گردانند، این اعتماد است که موجب می شود این دسته از اتفاق ها بیفتد و لذت دارد.
او در زندگیش برکات معنویی زیادی را دیده است و تاکید دارد در برخی از مواقع زندگی تا لب پرتگاه رفته است اما پرت نشده است. این را از برکات خداوند در زندگیش می داند.
او به مردم توصیه می کند به صندوق های قرض الحسنه شناخته شده اعتماد کنند و در آنجا حساب پس انداز باز کنند. اینگونه می توانند به مردم نیازمند کمک کنند و هر موقع هم خواستند پول خود را می توانند پس گیرند.
او معتقد است این کمک ها برای خانواده های نیازمند یک مُسکن است و همین مسکن در سرنوشت خانوادگی آن ها موثر است. چون افراد نیازمند در مسیری که برای گرفتن وام می آیند در ذهن پول وام را برای گرفتاری های خود هزینه کرده است اگر با بن بست و بی مهری مواجه شود ناامید می شوند.
بنابراین توصیه می کند با مردم مهربانترباید رفتار کرد و تا جایی که می توانند سعی شود به مراجعه کنندگان جواب رد ندهند تا دلی نشکند. بردباری به خرج دهند و به آدم های نیازمند احترام بگذارند.
حاج آقا توسلی جمله خود را اینگونه به پایان می رساند، بهای دل شکستن بهای زیادی دارد اگر نمی توانید کمک مالی کنید حداقل به درد و دل آن ها گوش دهید.
نظر شما