«غلامرضا خارکوهی» به خبرنگار خبرگزاری شبستان در گرگان گفت: به گفته سردار مرتضی قربانی، فرمانده لشکر 25 کربلا رزمندگان گلستانی و مازندرانی این لشکر بعد از عملیات فتح المبین عازم منطقه خرمشهر و آماده سازی نیروها برای اجرای عملیات جدید «بیت المقدس» شدند.
تاریخ نگار برجسته دفاع مقدس بیان کرد: این عملیات که بزرگترین دستاورد آن آزادی خرمشهر بود، در ساعت 30 دقیقه بامداد مورخ 10 اردیبهشت سال 61 ، با رمز یا علی بن ابی طالب(ع) به صورت گسترده توسط یگان های مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه هویزه و خرمشهر آغاز شد و در تاریخ سه خرداد 61 با آزادی خرمشهر به پایان رسید.
خارکوهی بیان کرد: در این راستا گردان های مختلف لشکر 25 کربلا با شرکت فعال گلستانی ها و مازندرانی ها حماسه های زیادی آفریدند، از جمله گردان امام محمد باقر(علیه السلام) با فرماندهی سردار شهید عسگری (از جوانان گلستانی) در این عملیات، با استعداد تقریبی 300 نفر با تیپ کماندوئی ذوالفقار ارتش ادغام و در مناطق حمیدیه و پادگان حمید وارد عمل شد.
وی گفت: بطور کلی گلستانی ها در عملیات آزادی خرمشهر بیش از 76 شهید و صدها مجروح تقدیم کردند، چند ماه بعد من نیز به اتفاق جمعي از جهادگران جهاد سازندگی راهي خرمشهر شديم، شهري كه آرزوي ديدنش بر دلم مانده بود و خاطرات تلخ اشغال آن توسط بعثي ها و حلاوت آزاديش بدست رزمندگان اسلام در عمليات شكوهمند بیت القدس (در سوم خرداد61) هنوز در حافظه ام متبلور است، البته خرمشهر در تاريخ هشت سال دفاع مقدس از جايگاه ويژهاي برخوردار است.
این تاریخ نگار برجسته دفاع مقدس ابراز داشت: خرمشهر اولاً بخاطر آن كه بعثي ها ده روز قبل از آغاز رسمي جنگ حملات خود را به اين شهر آغاز كردند كه با مقاومت جوانان و نيروهاي انقلابي وحزب الهي اين شهر مواجه شدند، دوماً وقتي در تاريخ 31 شهریور 59 صدام حمله گسترده خود را به ايران شروع كرد، بچههاي غيور و انقلابي خرمشهر 35 روز با كمترين امكانات نظامي در مقابل تجاوز دشمن مقاومت كردند كه براي بعثي ها خيلي گران آمد ، لذا بعثی ها با قوت و قدرت بيشتر ، از زمين و هوا به پيشروي خود ادامه دادند. تا اينكه در آبان سال 59 پس از شهيد و مجروح شدن تعداد زيادي از مدافعان مظلوم آن، خرمشهر به اشغال ارتش متجاوز صدام در آمد كه به مدت 19 ماه در اشغال آنها بود.
این تاریخ نگار برجسته استان گلستان متذکر شد: از سویی دیگر عراق اشغال خرمشهر را براي خود يك امتياز فوق العاده مي پنداشت، لذا وقتي در سوم خرداد سال 61 به كمك پاسداران، ارتشيان، بسيجيان و سنگرسازان بي سنگر اين شهر آزاد شد، ضربة روحي بزرگي به روان ارتش متجاوز صدام و حاميان او وارد آمد به طوري كه وقتي خبر آزادي آن توسط رسانه هاي دنيا اعلام شد ، دول استكباري حامي صدام شوكه شدند و از آن پس بود كه دنيا به طور جدي به مسئله صلح بين ايران و عراق پرداخت زيرا بعد از آزادي خرمشهر، غرب بيش از پيش از قدرت تهاجمي ايران به وحشت افتاد.
خارکوهی بیان کرد: در اين ميان اسرائيل كه بيش از همه احساس خطر مي كرد، با چراغ سبز غربي ها دست به تجاوز آشكار به جنوب لبنان زد، تا هم افكار عمومي جهان، به ويژه دنياي اسلام را از حلاوت پيروزيهاي مكرر ايران به آن سو منحرف كند، و هم اين كه از ظهور انقلابي مشابه ايران در ميان شيعيان جنوب لبنان جلوگيري کند.
وی تاکید کرد: علاوه بر اين چون اسرائيل مي دانست كه قرابت اعتقادي سياسي بسيار شديدي بين ايران و مردم مقاوم جنوب لبنان وجود داد، مي خواست با اين تجاوز بخشي از توان نظامي و جنگي ايران را در جنوب لبنان سرگرم و درگير کند، تا به اين ترتيب كشور ما در جنگ با صدام بعثي تضعيف شود، چون در اين صورت ايران همزمان در دو جبهه نظامي درگير ميشد كه كار بسيار مشكلي بود. چنان كه ديديم پس از تجاوز اسرائيل، گروهي از سپاه پاسداران عازم جنوب لبنان شدند.
این تاریخ نگار برجسته استان گلستان ابراز داشت: آن موقع تب رفتن به لبنان در كشور ما آن قدر بالا گرفت كه من به همراه بسياري از گلستانی¬ها مصرّ بوديم به آنجا اعزام شويم، امّا هوشياري سياسي حضرت امام خميني (رحمه الله علیه)، فرمانده كل قوا با اظهار اين تئوري استراتژيك كه «راه قدس از كربلا مي گذرد» جلوي اين روند خطرناك را گرفت، به همين علت مجدداً تمركز افكار و امكانات سياسي و نظامي ايران به اين معطوف شد كه براي آزادي قدس شريف، ميبايست ابتدا كربلاي مُعلي را آزاد كرد.
خارکوهی یادآور شد: بنده وقتي چند ماه بعد وارد خرمشهر شدم با آنچه پيش از آن در تلويزيون ديده بودم اعم از خانهها و مغازهها و ميادين و مسجد و مردم مظلوم آن با آنچه كه اكنون ميديدم بسيار متفاوت و غير قابل قياس بود چنان كه در گزارش كارشناسان سازمان ملل متحد آمده است« اين شهر قبل از آغاز جنگ 166 هزار و 858 نفر جمعيت داشت و شهر در تاريخ 28 اكتبر 1980 اشغال شد و مدت تقريباً 570 روز در اشغال مستقيم باقي ماند، اين شهر در طول جنگ صحنه نبردهاي شديدي بود. در زمان اشغال، اكثريت مردم غير نظامي شهر از آن گريختند و بقيه به زور به عراق انتقال يافتند، خرمشهر از نقطه نظر فيزيكي تقريباً به طور كامل منهدم شده است.»
وی متذکر شد: اي كاش جنايت صداميــان به همين جا ختم مي شد آنها هر بلايي بر ســر مردم بيدفاع خرمشهر بخصوص زنان و دختران آن آوردند و به خانه و زندگي آنها هم رحم نكردند يكي از اسراي عراقي در خاطراتش ميگوید « اموال اين مردم مسلمان ستمديده نيز به طرز وحشيانهاي به غارت رفت، عده زيادي از نظاميان از راه غارت اين اموال مكنتي به هم زده بودند و ديگر مايل نبودند در ارتش (عراق) خدمت كنند و هر روز عدهاي از اين دزدان از ارتش استعفا ميدادند تا بروند و با آن پول ها زندگي راحتي داشته باشند، البته ستادي به نام «ستاد غنايم خرمشهر» به فرماندهي سرتيپ «اياد شعبان» تشكيل شده بود، اين ستاد با همكاري شهرداري بصره توانستند در مدت سه ماه تمام مغازههاي خرمشهر را تخليه كنند، بعد لوازم گرانقيمت خانههاي خرمشهر را به غارت بردند. بيشتر اين غنايم در اختيار دولت صدام حسين كافر قرار گرفت».
این تاریخ نگار برجسته دفاع به خاطرات پرشور آزادي خرمشهر که در دفتر يادداشت هاي سال 61 پخود نقل کرده بود اشاره کرد و گفت: در آن سال پیروزی خرمشهر مثل توپ در داخل و خارج ایران صدا کرد و موجب شادمانی و نشاط فوق العاده مردم ایران و باعث اضمحلال روحی صدام و حامیان غربی و عربی اش شد.
نظر شما