به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، انتخابات ریاست جمهوری 1400 در پیش رو است و نامزدهای سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری برنامه های خود را برای دولت آینده ترسیم می کنند، اما آنچه آنها تحت عنوان برنامه خود به آن اشاره دارند اغلب اقتصاد و معیشت است و تنها چیزی که در این میان جایی در بیان ندارد مسئله فرهنگ است، آنها در برنامه های اعلامی خود چشم انداز روشنی برای مسئله فرهنگ ندارند اگرچه زیرساخت و پایه همه امور فرهنگ است؛ چه خوب بود اگرمشاوران و دست اندرکاران نزدیک به نامزدها به آنها گوشزد می کردند که با فرهنگ می شود اقتصاد را ساخت و مردم را از دغدغه معیشت رهاند و از هر کدام از نامزدها می خواستند برنامه روشنی را در حوزه فرهنگ ارائه دهند تا حداقل مردم بدانند که جای فرهنگ در دولت آینده کجاست، درباره جایگاه فرهنگ در برنامه های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری با «احسان آقایی»، رییس موزه هنرهای معاصر به گفتگو نشسته ایم که در زیر می آید:
جایگاه فرهنگ در برنامه هایی دولت ها چگونه جایگاهی است؟
فرهنگ یکی از ارکان های دولت است و در واقع یکی از مهمترین رکن های یک کشور است. وقتی می خوایم خودمان را به جهان معرفی کنیم با فرهنگ خودمان را باید معرفی کنیم؛ این اهمیت اش در جایی که کشورهایش چندان پیشینه ای ندارند، آشکار می شود؛ مثلا کشوری مثل آمریکا برای خود فرهنگ و اسطوره صوری می سازند برای اینکه بتوانند خودشان را در جهان جدا از قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی تعریف کنند چون آن چیزی که در واقع ماندگار است و معرفی خوب می کند، فرهنگ است.
چرا برنامه ریزی برای فرهنگ در کشور وجود ندارد؟
ساختارهای کشور ما به گونه ای است که همه در مورد فرهنگ حرف می زنند و همه از فرهنگ خوب می گویند ولی واقعیتش این است که شیوه مدونی برای برنامه ریزی فرهنگی در کشور ما وجود ندارد، من این را به گواه دورانی می گویم که از دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار می کردم و الان هم دارم کار می کنم هیچ گاه در هیچ دولتی برنامه مدونی برای فرهنگ به معنای کلان ندیدم. حالا ما که زیرمجموعه فرهنگ و هنر نمی دانم باید آرزو کنم، دعا کنم یا چکار کنم که برای دولتمردان مان فرهنگ اهمیت پیدا کند.
در امور فرهنگی سلیقه بیشتر دخیل است تا برنامه ریزی ؟
وقتی برای ساختار یک کشور موضوعات دیگری مهم تر از فرهنگ وجود دارد، عملا فرهنگ به سمت و سوی مناسبی نیل نمی کند. وقتی الان ما ناراضی هستیم که چرا فیلم های ما اینجوری است و یا چرا پوشش زنان و مردان ما این گونه است یا چرا اینجوری حرف می زنند نباید گلایه کنیم که ما چکار کردم که اینها این گونه اند و به گونه دیگر باید عمل کنند. من به جرات می گویم در سه چهار دولت اخیری که من فعال بودم سلیقه ها نقش داشته است؛ مثلا یک آدم فرهنگی وزیر یا معاون وزیر می شود و با سلیقه خودش کارهایی انجام می دهد، من به آن کار ندارم آن در جایگاه خودش ارزشمند است ولی برنامه مدونی برای برنامه ریزی فرهنگی و یا آموزشی در کشور در واقع وجود ندارد امیدوارم در این دوره به این مهم توجه کنند.
هنرمندان و اهالی فرهنگ و هنر چه انتظاراتی از دولت آینده دارند؟
فرهنگ فقط اموراتی که به صورت شکلی در رو قرار می گیرد، نیست. فرهنگ زیربناست یعنی اگر یک دولتی الان استارت کار فرهنگی را بزند ممکن است 20 سال آینده در سه دولت بعد جواب بگیرد. دولتمردان ما دوست دارند کاری انجام دهند که فردای آن روز یا دو ماه بعد بروند درباره آن مصاحبه کنند.
در دوره پاندومی کرونا همه نامزدها از اقتصاد و معیشت حرف می زنند و برنامه مشخصی برای فرهنگ ندارند، چگوه می شود در این شرایط هنرمندان را برای مشارکت در انتخابات تشویق کرد؟
من مناظرات را دیدم هیچ کدام از نامزدهای ریاست جمهوری برنامه ای برای فرهنگ ندارند. وقتی یک هنرمند یک اهل فرهنگ و یک نویسنده صحبت های این دوستان را می بیند مایوس می شوند. در مدتی که من رصد کردم چیزی در مورد فرهنگ ندیدم، شایدم من همه را نشنیده باشم حرف هایی که می بینم حرف هایی در سطح بسیار عامیانه است مثلا می گویند ما کمک می کنیم سینما رونق بگیرد خب برنامه شما برای کمک کردن به این موضوع چیست؟ شاید در حرف امکان پذیر است چنین چیزی اما هیچ کدام از آنها برنامه ای برای حل آن ندارند، ضمن اینکه به اینها هم ربطی پیدا نمی کند باید در اسناد بالادستی برای فرهنگ و آموزش برنامه ریزی وجود داشته باشد که متاسفانه در آنجا هم برنامه ای نیست.
نظر شما