به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از رشت، غفلتها و به نوعی اهمالکاری همه جانبه در مقوله عفاف و حجاب امری است که بسیاری از تحلیلگران مذهبی و اجتماعی جامعه ما به آن تاکید دارند و معتقدند هنوز که هنوزه بعد از 42 سال از پیروزی انقلاب اسلامی مبحث تولید پوشاک اسلامی-ایرانی به دغدغه اصلی تبدیل نشده است.
با توجه به اهمیت این موضوع، بررسی علت و چرایی آسیبهایی که به علت تهاجم فرهنگی و غفلت در ایجاد و ارتباطدهی بین زنجیرههای وسیع عفاف و حجاب در جامعهمان اتفاق افتاده گفتوگویی را با حجتالاسلام سامان عاشوری، امام جماعت مسجد صاحبالزمان(عج) رشت و مسئول امور تبلیغی جبهه فرهنگی استان گیلان انجام دادیم که به شرح زیر است.
—آیا مقوله عفاف و حجاب تک بعدی است؟
یکی از مباحثی که در جامعه و فرهنگ اجتماعی هر کشوری بروز و ظهور دارد نوع پوشش آن اجتماع و ملت است از آنجایی که مقوله حجاب علاوه بر آنکه نشانگر فرهنگ، بلکه یک مسئله اعتقادی هم محسوب میشود، بنابراین موضوعی همه جانبه به شمار میآید و تک بعدی نیست. باید نگاهی همه جانبه و چند بعدی به مقوله حجاب و عفاف داشت.
— به عقیده حضرتعالی ناکارآمدی در این حوزه به چه علت ایجاد شده است؟ چه کسانی مسئولند؟
در اینجا اگر بخواهیم به ناکارآمدی در حوزه فرهنگ عفاف و حجاب اشاره کنیم باید گفت بخشی از آن به عدم نبوغ، بخشی به عدم مدیریت درست فرهنگی در مسئولان بالادستی و بخشی هم به حلقه میانی که خود اصحاب فرهنگ در کل کشور متشکل از اصحاب فرهنگی، مذهبی و غیرمذهبی در آن دخیل هستند مرتبط میشود.
در روایات داریم الناس علی دین ملوکهم یعنی اینکه مردم به آن روشی که حکمرانانشان هستند روی میآوردند، ما در این مسئله حجاب که یکی از مباحث بنیادین در انقلاب اسلامی بوده دچار تورم فرهنگی یعنی خلق فرهنگ حجاب بدون پشتوانه افکار عمومی شدیم.
—آیا گفتمان حجاب در جامعه ما شکل گرفته است؟!
در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی یک اسلام خواهی همه جانبه را شاهد بودیم که مردم هم با آن همراهی کردند اما بعد از آن دیگر ما برای خلق گفتمان حجاب حرکتی را استمرار ندادیم و گفتمان آن را در جامعه ایجاد نکردیم.
مباحث کلیشهای و تکراری هرساله در هفته عفاف و حجاب، هفته امر به معروف و نهی از منکر و سایر مناسبتهای مرتبط مطرح میشود و مانند موجی است که میآید و میرود اما سؤال اینجاست که آیا علت تمام این ولنگاری بیحجابی و بدحجابی در جامعه سلیقه مردم بود یا به عدم مسئولیتپذیری و الگودهی مناسب از سمت مسئولان مرتبط بر میگردد.
در بحث همین مانتوهای جلوباز و سایر البسه و پوشاکی که در طراحی و دوخت از معیارهای اسلامی تبعیت نمیکنند میتوان گفت اکثریت قریب به اتفاق بانوانی که از این نوع مد استفاد میکنند تا همین چند سال پیش و اوایلی که این نوع پوشش در جامعه باب شده بود از این نوع پوشش منزجر بودند و خودشان آن را تقبیح میکردند.
اما چرا قبح این کار و استفاده از این نوع پوشش شکست، یا سؤال مهمتر اینکه واقعا الان لباس مناسب برای یک بانوی اهل حجاب در بازار وجود دارد که بعد ما بخواهیم معترض بدحجابی شویم، به عقیده بنده مبارزه با بیحجابی و بدحجابی یک مؤلفه پیوست فرهنگی گسترده دارد که تمام اجزای آن باید به یک میزان مورد توجه قرار گیرد.
وقتی یک نوع پوشش خاص غیراسلامی در پشت ویترین و با آن نوع نورپردازی در حال تبلیغ بیحجابی و بیعفتی است و مسئولان ذیربط هیچ توجهی هم به آن ندارند ما هم نمیتوانیم به مردم خرده بگیریم. به طور مثال در بحث لباس مناسب با عفاف و حجاب آیا تنوع رنگی لازم را میبینیم؛ خیر، در حالیکه این مؤلفه را در لباسهای نامتعارف به خوبی مشاهده میکنیم حتی قیمت خرید این نوع از پوشاک هم تفاوت زیادی با لباسهایی دارد که از الگوهای اسلامی اعتقادی پیروی کردهاند.
— چرا افراد به سمت پوشاک غیرمتعارف سوق پیدا میکنند؟ حرکتهای پیشگیرانه در این حوزه چگونه بود؟
وقتی قبح استفاده از پوشاک غیراسلامی در جامعه شکسته میشود لاجرم تعداد بیشتری به استفاده از آن گرایش پیدا میکنند و این امر به دردی بزرگ و غمباد برای اهل اعتقاد و دین تبدیل میشود و همه فریاد وای اسلاما سر میدهند در حالیکه هیچ حرکت پیشگیرانهای در این مسیر اجرایی نشد.
اگر میخواهیم امر به معروف و نهی از منکر کرده و مقوله حجاب را فریاد بزنیم باید هرچه قدر فریاد داریم را بر سر آمریکای داخلی بزنیم که این پوشش را تبلیغ کرده و به وفور و با قیمت ارزان در بازار ریخته است.
— مهمترین فعالیت هایی که برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب انجام دادیم چه بوده است؟
ما برای مصرف کننده پوشاک هیچ کاری انجام ندادیم تا او حق انتخاب داشته باشد و توجیه شود، حوزه، دانشگاه، متولیان فرهنگی، قشرهای حزباللهی بلکه همه و همه در مقوله حجاب واقعا ضعیف عمل کردیم و یک اهمالکاری همه جانبه را در این مسیر شاهدیم.
مسئله امر به معروف و نهی از منکر، حجاب و عفاف و فراهم آوردن اسباب و الزامات آن در جامعه که بخشی از آن در صنعت پوشاک و لباس متبلور است باید به یک مطالبه عمومی تبدیل شود.
به طور مثال میتوان به تولید نوشتافزار اشاره کرد که تا همین چند سال پیش تولید این نوع اقلام که با اصول اسلامی و ایرانی منطبق باشد زیر پنج درصد بود اما همتی در کشور شکل گرفت و هماینک سهم تولیدات ما به حدود 48 درصد رسیده و لازم است همین رویه در حوزه پوشاک اسلامی هم در پیش گرفته شود.
سؤال این جاست سهم ما از تولید پوشاک اسلامی-ایرانی واقعا چقدر است و چقدر توانستیم به نیازها پاسخ بدهیم؛ به نظرم تاکنون در این بخش دغدغه اصلی و واقعی برای حل مشکل شکل نگرفته است.
— به عقیده شما چگونه میتوان وضعیت نابهسامان بازار پوشاک را ساماندهی کرد؟
اگر میخواهیم در مقوله عفاف و حجاب کار واقعی و اثربخش انجام دهیم باید بخش طراحی لباس اسلامی-ایرانی را در کشور فعال کنیم تا مصرف کننده ما حق انتخاب داشته باشد که در اینجا نقش بچه حزباللهیها، بانوان خلاق عفیفه و متولی فرهنگی دغدغهمند بسیار پررنگ است.
کلام آخر اینکه در 42 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی تهاجم فرهنگی گسترده بود و ما هیچ کاری انجام ندادیم بنابراین اگر از همین الان هم برای اصلاح این ناکارآمدیها و آسیبهایی که به جامعه وارد شد کمر همت ببندیم راهی بسیار طولانی را در پیش خواهیم داشت.
نظر شما