انتظار عاشورایی یعنی حضور در میدان با همه وجود/ با عرفان و حماسه، زمینه ظهور فراهم می‌شود

حجت‌الاسلام کارگر تاکید کرد: انتظار عاشورایی انتظار در صحنه عمل با تمام وجود و امکانات است. هنر منتظر ، هنر انسان‌ساز و حق‌گرا و عبادت آفرین است نه هنر دجال فسق آفرین. زبان انتظار هم زبان حق‌گویی، حق‌خواهی و حق‌پویی با اخلاق اسلامی است.

به گزارش خبرنگار گروه غدیر و مهدویت خبرگزاری شبستان، اگرچه آنچه در عاشورای حسینی سال 61 هجری رخ داد در ظاهر، روا داشتن مصائب و جنایات بی‌شمار بر خاندان رسالت و حزن و ماتم ابدی شیعه بر آن مصائب است اما اگر در باطن آن تامل کنی زیباترین تصاویر از عرفان را می بینی، عرفانی که به زیبایی تمام در فرموده حضرت زینب کبری (س) یعنی «ما رأیت الا جمیلاً» رخ نمایانده است و چه بسا همین عرفان است که این واقعه را الی‌الابد در قلب ها مانا کرده است. از این رو، به مناسبت فرا رسیدن ایام محرم حسینی و به منظور بررسی جلوه های عرفان منتظرانه و زمینه ساز ظهور در نهضت سالار شهیدان (ع) در سلسله گفتگوهایی با حجت الاسلام دکتر «رحیم کارگر»، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و استاد مرکز تخصصی مهدویت این مسئله را به بحث و بررسی گذاشته ایم که در ادامه مشروح بخش سوم آن تقدیم حضورتان می شود:

 

اینکه گفته می شود نهضت حسینی با ظهور و قیام مهدوی ادامه می یابد به چه معنا است و با چه کیفیتی محقق می شود؟

 

عرفان یکی از ابعاد مهم فرهنگ عاشورا است و هر کس به قافله حسینی می پیوندد گویا به قافله عرفان و معنویت و سلوک حسینی در طول تاریخ پیوسته است. مهم ترین و موثرترین گام های عرفانی برای رسیدن به قرب و رضوان الهی و فانی شدن در حضرت حق ، سلوک با قدم های حسینی و همراه و همراز شدن با اوست. عرفان انتظار هم از این سرچشمه زلال عارفانه سیراب شده و منتظران را با قدم های عاشورایی به عصر ظهور و  معیت و همراه با امام غایب (عج) سوق می دهد. سلوک عرفانی منتظران بر اساس فرهنگ عاشورا در واقع سلوک قلبی و عقلی و عملی و اخلاقی و علمی و بدنی و جسمی به سوی جامعه آرمانی قرآن و تحقق اهداف والای الهی در پرتو نهضت بزرگ و جهانی حضرت بقیه الله الاعظم (عج) است که امروز روح و سرّ عرفان در هستی و عوالم وجودی هستند. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، تداوم بخش، تکمیل کننده، زنده نگاه دارنده و برپادارنده راه و یاد و نام و نهضت و هدف و آرمان و مسیر امام حسین علیه السلام است که بر پایه معرفت و عبودیت و دیانت و عدالت برپا شده و در صدد تحقق حاکمیت حق بر زمین بود.

 

تعبیر اینکه شهید به وجهه الله نظر می کند به چه معنا است و این تعبیر چرا برای شهید به کار می رود؟

 

قيام امام حسين (ع)، انقلابی خدايی و در جهت تحقّق دستورات الهی و «عبوديت» او در جهان و برای جلب رضايت و خشنودی حق بود. سالار شهيدان (ع)، به زيبايی هر چه تمام، حماسه را با عرفان درآميخت و خداباوری و خدامحوری را، با جهاد در راه او تكميل كرد. اين نشان می‌دهد كه قيام عليه باطل، بايد با محوريت، رضايت و دستور خدا همراه باشد و از توكل به او و استعانت از او غفلت نشود. آن حضرت (ع) در آغاز قيام خود، در جوار جدش چنين دعا كرد: «‌‌بحق هذا القبر و من فيه الا اخترت من امري ما هو لك رضي و لرسولك رضي و للمؤمنين رضي»؛  «‌‌به احترام اين قبر و كسي كه در آن هست، از تو درخواست مي‌كنم كه راهی را در پيش روی من بگذاری كه مورد رضا و خشنودی تو و نيز مورد رضاي پيامبر و مؤمنان باشد».

 

رضا بودن به رضای خدا که از مقامات بالای عرفانی است در نهضت حسینی و سیره اباعبدالله (ع) در آن قیام خونین چه جلوه هایی داشت؟

 

امام (ع) سختی‌ها و دشواری‌های مبارزه را آسان می‌ديد و می‌گفت: «هوِّن عليَّ ما نزل بي‌انَّه بعين الله»؛  «تحمل آنچه بر من مي‌گذرد آسان است؛ چون در محضر الهي است». آن حضرت (ع) چنان در وجود باری تعالی غرق شده بود كه به غير از خدا هيچ نمی‌ديد و جز خواسته او، چيزي نمي‌خواست: «قدشاء الله عزوجل ان يراني مقتولا مذبوحاً ظلماً و عدواناً…‌» ؛ «خدا دوست دارد مرا كشته ظلم و عداوت ببيند…‌». همین است که گفته می شود شهید نظر می کند به وجه الله یعنی همه موانع و پرده ها و حجاب ها از میان شهید و معبود برداشته می شود.

در عصر عاشورا هنگامي كه از اسب بر زمين افتاد و مورد تهاجم قرار گرفت، عرض كرد: «صبرا علي قضائك يا رب لا اله سواك يا غياث المستغيثين مالي رب سواك و لامعبود غيرك صبراً علي حكمك يا غياث من لاغياث له‌»؛  «بر قضاي تو صبر می‌كنم ای پروردگاري كه غير تو الهي نيست.‌اي پناه پناه جويان؛ غير از تو پروردگار و معبودی برايم نيست.‌اي پناه بی‌پناهان! بر حكم تو صبر می‌كنم…‌». همه چيز براي اباعبدالله زيبا و خير بود (چه پيروزي ظاهري و چه مرگ و شهادت)؛ زيرا او عامل به وظيفه و سالك الي الله بود: «ارجو ان يكون خيراً ما اراد الله بنا قتلنا‌ ام ظفرنا»؛  «اميدوارم آنچه خدا برای ما اراده فرموده به خير باشد، چه كشته شويم؛ چه پيروز گرديم».

اینها نشان از تجلی و ظهور «عشق پر فروغ» ابا عبدالله (ع) و ياران گرامي اش دارد؛ عشق به محبوب و معبود و ايمان به تمامي دستورات و خواست‌هاي او. امير‌مؤمنان، يك ربع قرن قبل از حادثه عاشورا، هنگام عبور از كربلا، خطاب به همراهانش فرمود: اينجا قتلگاه شهيدان عاشق است (مصارع عشاق شهداء). طبق اين بيان، همه كساني كه در صحنه كار‌زار كربلا، در جبهه توحيد پيكار مي‌كردند و شمشير ايمان و عرفان بر فرق عصيان و طغيان مي‌كوبيدند، عاشق خداوند بودند و امام حسين (ع)  سردار سپاه عشق بود كه درس عشق و عاشقي به پروردگار را به لشكر خود می‌آموخت و آيندگان نيز درس عاشقی را در مكتب آنها فرا گرفتند. هنگام حركت به طرف كربلا، جان‌های شريف را برای نثار و مال‌های نفيس را برای ايثار جمع كرد و وقتي كه به كربلا رسيد، دامن خود را از همه آنها تكان داد و هر چه داشت، خالصانه فدای رضای محبوب كرد و در پايان كار، سر خويش را سخاوتمندانه در طبق اخلاص نهاد و تقديم محبوب و معشوق کرد.

 

با توجه به آنکه امام مهدی (عج) وارث امام حسین (ع) در همه امور است و آنچه در قیام حسینی محقق نشد با قیام جهانی ایشان به دست می آید، در موضوع عبودیت و رضایت الهی و عرافن چه شباهت هایی با جد شهیدشان دارند؟

 

يكي از ابعاد مهم و برجسته قيام مهدوی نیز، الهي بودن آن و تحقق و ظهور كامل عبوديت و حاكميت آيين يكتا پرستی در آن است (عج). حضرت مهدی بقية‌الله، وجه‌الله، وليّ‌الله، خليفة‌الله، عين‌الله، حجّة‌الله، الخاشع لله و القائم بامر‌الله است؛ يعني، وجود آن حضرت (عج) داراي چند بعد عرفانی و اخلاقی بر جسته و آشكار است:  ارتباط و پيوند ويژه با باری تعالی؛  مجلا و مظهر كامل اسماء الله؛  احياگر و برپادارنده دستورات الهی و تعاليم دينی؛ تحقّق بخش عبوديت و يكتاپرستي.

بر اساس اين اشاره، حضرت مهدی (عج)، مظهر نورانيت جهان و زداينده ظلمت و شيطنت است؛ يعنی، ريشه كنی تمامی نمود‌های باطل بر اساس خداگرايی و خدا محوری. در روايات به زيبايی اين مسئله مورد توجّه قرار گرفته است: «مهدی (عج) در برابر خداوند و جلال الهی، بسيار فروتن است؛ همچون عقاب، به هنگامي كه بال خويش فرو‌گشايد (خاشع لله كخشوع النسر لجناحه ) و سر به زير انداخته از اوج آسمان فرود آيد. مهدي  در برابر جلال خداوند، چنان خاشع و قروتن است كه شيشه در برابر آتش خضوع دارد ‌(المهدي خاشع لله كخشوع الزجاجه)  . خدا و عظمت او در وجود او متجلّي است و همه هستي او را در خود فرو برده است. مهدي عادل است و خجسته و پاكيزه. او ذرّه‌ای از حق را فرو ‌نگذارد. خداوند دين اسلام را به دست او عزيز گرداند …‌‌ همواره بيم خداوند را به دل دارد و به مقام تقرّبي كه در نزد خدا دارد، مغرور نمي‌شود .

امام رضا (ع) مي‌فرمايد: «او برای مردم از خودشان اولی‌تر، از پدر و مادرشان مهربان تر و در برابر خدا از همه متواضع تر است. آنچه به مردم فرمان دهد، خود بيش از ديگران به آن عمل مي‌كند و آنچه مردم را از آن نهي كند، خود بيشتر از همگان از آن پرهيز می‌كند». امام كاظم (ع) درباره ایشان  می‌فرمايند: پدرم فدای كسی كه در راه خدا سرزنش ملامت گران در او تأثير نمی‌گذارد. او چراغ هدايت در تاريكی‌های مطلق است. پدرم فداي كسی كه به امر خدا قيام می‌كند (بأبي القائم بأمر الله). او ماه تاباني است كه بر سراسر گيتي غلبه مي‌كند و كلمه توحيد را در سراسر جهان كامل و حاكم مي‌سازد (تمّت كلمة الاخلاص لله علي التوحيد). هنگامي كه قيام مي‌كند، جز خداي تبارك و تعالي پرستيده نمی‌شود (اذا قام القائم، لم يعبد الا الله عزّ و جلّ  ). در زمان او امر خداوند برتري داده شده و دين خدا ظاهر مي‌گردد (يعلي امر الله و يظهر دين الله)؛ به همين جهت آن حضرت نماد و مظهر كامل دين‌خواهي و بر پادارندة شريعت است (هو القائم بالحقّ و المظهر للّدين‌). به يقين با ظهور نور خداوند روی زمين (تشرق الارض بنور ربّها)، تمامی مظاهر و جلوه‌های شرك، كفر، نفاق، فساد، ظلمت و …‌‌ به دست حضرت مهدی (عج) بر چيده خواهد شد.

 

جلوه های عبودیت در جامعه منتظر که از نهضت حسینی و یاران عاشورایی سیدالشهداء (ع) الهام گرفته است، چه بروز و ظهوری دارد؟

 

عرفان انتظار یعنی ذوب شدن در ولایت قدسی برای تحقق عبودیت و ولایت مطلقه الهی در جهان و ریشه‌کَنی هر امر غیر خدایی. تفاوت بارز این جامعه با جوامع دیگر طی طریق الی الله به رهبری ولی خدا و جهت حاکمیت امر خدا بر زمین با بسط فرهنگ انتظار عاشورایی و اخلاق محوری و ارزش گرایی است.  محوریت اصلی در آن ، کسب رضایت خدا و بسط کلمه الله در جامعه در پرتو آمادگی برای یاری حجت خدا و آگاهی و معرفت عمیق نسبت به جایگاه ولایت در هستی و در نتیجه تلاش و جهاد عارفانه برای زدودن چهره فسق و فجور و ظلم به حد توان و فاصله گذاری عمیق با ظالمان و فاسدان و دجالان است. طرفداری و پیروی از حق در هر صورتی و احیای فرهنگ حق مداری با تمام توان امری است که جدای از عرفان و معنویت نیست و امام حسین علیه السلام نیز در عین حال که در اوج عرفان و معنویت بودند در راه تحقق عبودیت و حاکمیت حق جهاد کردند و حماسه ها آفریدند. همین طور نیز حضرت مهدی علیه السلام یک هدف و برنامه اصلی در جهان دارند و آن برپاداشت کلمه توحید و فرهنگ عبودیت در جهان و رساندن بشر به قله عبادت است. به همین جهت رهبری حق طلبان عالم را در دست دارند و جهان را به سوی آن واقعه موعود راهنمایی و راهبری می کنند. منتظران ایشان نیز باید همین مسیر را با بال جهاد و عرفان طی کنند و در راه اتباع از حق و حق گرایی ، متزلزل نشوند و جامعه سراسر خدایی را در عصر جوامع دجالی و یزیدی مسلکی شکل دهند.اگر جامعه منتظر نتواند ذوب در ولایت حجت حق شود، هیچ وقت نخواهد توانست راه و آرمان حسینی را طی کند و تبدیل به یک جامعه الگو و سرآمد شود. اصولا زمانی می توانیم جامعه را منتظر بدانیم که از بعد انتظار فکری و قلبی وارد انتظار عملی و زبانی و قلمی و هنری و نظامی و... بشود. انتظار عاشورایی انتظار در صحنه عمل با تمام وجود و امکانات است. هنر منتظر ، هنر انسان ساز و حق گرا و عبادت آفرین است نه هنر دجال فسق آفرین. زبان انتظار ، زبان حق گویی و حق خواهی و حق پویی با اخلاق اسلامی است. قلم انتظار ، قلم عشق به صلح و عدالت و معنویت و امنیتی است که بدست ولی حق برپا می شود و.... پس می توان گفت جامعه حسینی اگر بتواند انتظار را در صحنه عرفان و حماسه شکوفا کند، تبدیل می شود به جامعه مهدوی زمینه ساز. این جامعه چه عصر ظهور را درک کند یا نکند مانند قیام عاشورا به تکالیف و وظایف دینی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی خود عمل کرده و در اوج اقتدار و شکوه و معنویت بوده است.

 

کد خبر 1084996

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha