امر به معروف و نهی از منکر عنصر محوری قیام اباعبدالله(ع)/ نهضت عاشورا باید زنده نگه داشته شود

امر به معروف و نهی از منکر عنصر محوری قیام اباعبدالله(ع) است از طرفی اگر امام حسین(ع) و سایر اهل بیت(ع) نبودند، از اسلام نام و نشانی باقی نمی‌ماند بنابراین نام امام حسین(ع) همچون نام انبیاء(ع) باید زنده نگه داشته شود.

به گزارش خبرگزاری شبستان از رشت، فریضه امر به معروف و نهی از منکر عنصر محوری قیام اباعبدالله(ع) محسوب می‌شود و با توجه به اتفاقات و سیر تاریخی که اتفاق افتاد بی گمان اگر امام حسین(ع) و سایر اهل بیت(ع) نبودند، از اسلام نام و نشانی باقی نمی‌ماند، بنابراین نام امام حسین(ع) همچون نام انبیاء(ع) باید زنده نگه داشته شود.


فریضه امر به معروف و نهى از منکر تنها در تذکرات افراد عادى نسبت به بعضى گناهان جزئى خلاصه نمى‌شود، بلکه قیام بر ضد حکومت ستمگر و تلاش براى اصلاح ساختار سیاسى جامعه و تشکیل حکومتى بر اساس حق و قرآن نیز از مصادیق امر به معروف و نهى از منکر است؛ هرگاه در جامعه‌اى این فریضه مهم اجرا نشود و افراد در قبال پیاده شدن این امر خطیر احساس مسئولیت نکنند، مرگ آن جامعه حتمى خواهد بود.

 

امام حسین (ع) در ضمن بیان انگیزه‌هاى قیام خویش، به این عنصر مهم اشاره مى‌فرماید و آن را از اهداف قیام خود مى‌شمارد، امام (ع) قبل از حرکت از مدینه وصیت‌نامه‌اى نوشت و آن را به بردارش محمد بن حنفیه سپرد که در آن موقع دستش معیوب بود و قدرت بر جهاد نداشت در آن وصیتنامه چنین آمده است: «اِنّى ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فى اُمَّهِ جَدّى، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهى عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّى وَ اَبى عَلىَّ بن اَبى طالبٍ (ع).»


در همین راستا و با توجه به اینکه هر ساله دهه اول محرم به عنوان دهه احیا امر به معروف و نهی از منکر نامگذاری شده و قیام ابا عبدالله الحسین(ع) هم با همین محور بوده است است؛ گفت‌وگویی را با حجت‌الاسلام «علیرضا عاشوری» از اساتید حوزه انجام دادیم که در آن به بررسی ابعاد واقعه عاشورا، اهمیت امر به معروف و نهی از منکر و موارد مرتبط دیگر پرداخته شده است.

 

-  عنصر محوری قیام اباعبدالله(علیه السلام) چه بود؟

همانطور که می‌دانیم دهه اول محرم به نام دهه امر به معروف و نهی از منکر معروف است از طرفی عنصر محوری قیام اباعبدالله(علیه السلام) هم همین امر به معروف و نهی از منکر بوده که فرمود:« اَوَلا ترون انَّ الحق لایعمل به و ان الباطل لایتناهی عنه؟» یعنی «مگر نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل نهی‌نمی گردد؟!». «اُریدُ أن آمُرَ بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیرة جدی و ابی». یعنی «می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرة جدّم و پدرم عمل نمایم.»

امام حسین(ع) در واقع اوضاع فرهنگی و اجتماعی زمان خود را ترسیم می‌کند؛ یعنی مردم نسبت به حق و باطل بی‌اعتنا شده‌اند و حاکمان نیز به آن دامن می‌زنند. در چنین شرایطی، تکلیف من این است که حق را که همان ارزش‌های الهی است زنده کنم؛ شرایطی که حق و باطل آن‌چنان به هم آمیخته‌اند که جدا کردنشان کار هر کسی نیست.

 


- آیا شرایط زمان حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) از حیث شناخت مردم از حق و باطل با شرایط زمان انبیاء الهی متفاوت بود؟

شرایط اباعبدالله(علیه السلام) از شرایط بسیاری از انبیاء سخت‌تر بوده است، انبیاء همیشه در صف ایمان ایستاده بودند و در مقابلشان هم کفر مطلق بود؛ و کسی در ماهیت این دو گروه تردیدی نداشت اما تشخیص حق و باطل در میان امام حسین(علیه السلام) و اصحابش با طرف مقابل او، برای بسیاری از مردم دشوار بود.

از سویی جنگیدن حضرت با گروهی که نمی‌دانند بر باطل‌اند، سخت‌تر بود، به همین جهت است که فرموده‌اند: «لایوم کیومک یا اباعبدالله»، یعنی «هیچ روزی مثل روز تو نیست یا حسین». نه اینکه فقط مصیبت تو از همه مصیبت‌ها سخت تر بوده، بلکه آن فضای تاریک فرهنگی و خفقان سیاسی و شبهه نفاق زمان تو، از همیشه تاریخ بیشتر بوده است. 

 


- در مورد جریان نفاق آن دوران و اینکه چرا مامور هستیم همچون نام انبیاء(ع)، نام امام حسین(ع) را هم زنده نگه داریم، توضبح دهید؟


به طور مثال ما اینجا بنی امیه‌ای را داریم که تا قبل از اسلام، کافر مطلق بودند و بعد از اسلام، منافق مطلق شدند. 

از طرفی به فرمایش امیرالمؤمنین علی(ع): «فو الذی فلق الحبة و برأ النّسمة، ما اسلموا و لکن استسلموا، و اَسَّرُوا الکفرَ فلما وجدوا اعوانا علیه اظهروه»،(نهج‌البلاغه/ نامه 16). یعنی« به خدایی که دانه را شکافت و پدیده‌ها را آفرید آن‌ها (بنی‌امیه ـ در صفین) اسلام را نپذیرفتند، بلکه به ظاهر تسلیم شدند و کفر خود را پنهان داشتند و آنگاه که یاورانی یافتند آن را شکار کردند.» 

این فرمایش حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) که به عنوان سند در نهج‌البلاغه و سایر کتاب‌ها است شواهد زیادی هم در تاریخ دارد. «مغیرة بن شعبه ثقفی» از نزدیکان دربار خلافت معاویه بود کسی که پیشنهاد جانشینی یزید را به معاویه داده است.

پسرش می‌گوید، (مطرف‌بن‌مغیره) که شبی پدرم را بسیار اندوهگین دیدم، پرسیدم چه شده؟ گفت: الآن از نزد نابکارترین مردم می‌آیم، به معاویه گفتم الآن که قدرت داری و به پیری هم رسیدی، بهتر است با فامیل بنی هاشم خود آشتی کنی، آن‌ها دیگر خطری برای تو ندارند.

در جواب گفت: ابوبکر و عمر و عثمان هرسه قدرت داشتند، نیکوکار هم بودند ولی مردند، نامشان هم مرد اما نام این مرد هاشمی را هر روز، پنج بار در مأذنه‌ها می‌برند، با این وجود، چه نامی از من می‌ماند. تا نام او هست، من به حساب نمی‌آیم!. 

آیا با وجود چنین حاکمانی، اگر امام حسین(ع) و سایر اهل بیت(ع) نبودند، از اسلام نام و نشانی باقی می‌ماند؟! خداوندی که در قرآن کریم می‌فرماید: «واذکر فی الکتاب ابراهیم، اسماعیل، موسی، ادریس، مریم!» آیا اگر قرآنی بعد از کربلا نازل می‌شد، نمی‌فرمود: «واذکر فی‌الکتاب حسینا و زینبا؟». مگر ائمه بعدی نفرمودند: ذکر اباعبدالله را زنده نگه دارید. مگر کلام ائمه طبق نصّ «و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی»(نجم/4-3). عین کلام قرآن نیست؟ پس ما مأموریم همچون نام انبیاء(ع)، نام امام حسین(ع) را هم زنده نگه داریم.

 

- امر به معروف و نهی از منکر یکی از اهداف مهم قیام عاشورا بود در  مورد اهمیت این فریضه هم مواردی را تشریح بفرمایید.

در این‌جا قبل از هر چیزی کلامی را از نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین(ع) نقل می‌کنم، امام علي(ع) فرمودند: به خدا قسم! پرهیزکاری را نديده‌ام که تقوايش برای او سودمند باشد، مگر اينکه زبان خویش را حفظ کرده بود و همانا زبان مؤمن در پس قلب او؛ و قلب منافق از پس زبان اوست.

همچنین در همین باب فاطمه(‏سلام الله علیها) هم می‌فرمایند: «فَرَضَ اللَّهُ... الأمرَ بِالمَعُروفِ مَصلَحَةً لِلعامَّةِ» یعنی «خداوند امر به معروف را براي اصلاح مردم قرار داد».

در اسلام برای ضمانت اجرای قوانین دو راه پیش‌بینی شده است که یکی حکومت اسلامی و دیگری امر به معروف و نهی از منکر است، حکومت اسلامی باید مجری احکام دین باشد و بر حسن اجرای نظارت کرده و حتی‌المقدور امکانات لازم را هم برایش فراهم کند.

همچنین در صورت تخطی و تخلّف هر کسی، آن‌ها را مجازات کند، کما اینکه برخی از دستورات دین جز در سایة حکومت قابل اجرا نیست،  همچون اخذ زکات، رسیدگی به انفال، تجهیز سپاه و حراست از نوامیس مسلمین و مانند این‌ها.


و امّا «امر به معروف و نهی از منکر» که دومین و بلکه مهم‌ترین ضامن اجرای احکام الهی است در روایات ما از آن، چنین تعبیر شده که «بماتقام الفرایض» یعنی تمام واجبات الهی به وسیلة همین دو امر، پا برجا می‌مانند. 

این اصل از امتیازات خاص اسلام بوده و در دنیا بی‌نظیر است و به عنوان یک ناظر عمومی همیشه و در همه جا ضامن اجرای دستورات اسلام است از طرفی به هیچ زمان و مکان خاصی هم محدود نمی‌شود.

 

- چه شیوه‌هایی باید برای ادای فریضه امر به معروف و نهی از منکر به کار برده شود؟

ما موظف نیستیم که گناهان دیگران را در همه جا اعلام کرده و فریاد بزنیم، بلکه وظیفه داریم آنرا بپوشانیم و تا جایی‌که امکان دارد مانع تکرار آن شویم، ولی متأسفانه اکثراً برعکس عمل می‌کنیم، نه تنها آنرا نپوشانده و مانع تکرارش نمی‌شویم بلکه آنرا به صورت هرچه شفاف‌تر در انظار دیگران قرار می‌دهیم و این یعنی تخطی و تخلّف از دستورات الهی، که خداوند همة ما را از چنین لغزشی حفظ فرماید.

 

- اجرای احکام دین خدا در عصر غیبت امام معصوم(ع) چگونه باید انجام شود؟

در عصر غیبت امام معصوم(ع) تنها حکومت مشروعی که قادر است احکام دین خدا را در زمین جاری کند، ولایت فقیه است که استمرار همان حکومت امام معصوم(ع) و انبیاء مرسل(ع) محسوب می‌شود. 

بنابراین هدف این است که برنامه‌های خداوند در زمین اجرا شوند و این برنامه‌ها هم، چون عهد الهی هستند پس انسان‌های ظالم و گناهکار نمی‌توانند عهده‌دار اجرای آن باشند. 

طبق نص صریح امام معصوم(ع) بر عهدة فقیه عالم و آگاه و جامعِ شرایطِ حکم و فتوی گذاشته شده است و ما امروزه به حمدالله در سایه چنین حکومتی به سر می‌بریم و دوام توفیقاتش را از خداوند منّان و متعال خواستاریم.

 

 

کد خبر 1087616

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha