به گزارش خبرگزاری شبستان در کرمانشاه ،ماه صفر دومین ماه قمری پس از محرم و یکی از تلخ ترین ماههای سال برای همه مسلمانان است؛ زیرا حوادث ناگوار، دردناک و سختی مانند رحلت حضرت محمد (ص)، شهادت امام حسن (ع) و امام رضا (ع)، ورود سر مبارک امام حسین (ع) و کاروان اسرای کربلا به شهر شام، آغاز جنگ صفین در این ماه برای مسلمانان رخ داده است به همین دلیل این ماه به نحس و سنگین بودن شهرت پیدا کرده است.
هرچه به پایان صفر نزدیکتر می شویم دلتنگی برای کربلا و زیارت امام حسین (ع) و عزاداری و سوگواری در دل ها خانه می کند و دوباره انتطار ها شروع می شود تا ماه محرم و ماه صفری دیگر آیا زنده هستیم تا بار دیگر عزادار امام حسین باشیم.
در برخی از روایات اسلامی آمده است که مسلمانان از انجام کارهای مهم در ماه صفر، پرهیز و برای دفع آفات و بلایای این ماه بسیار صدقه دهند.بهترین راه دعا، پرداخت صدقه و مراقبت در اعمال است.
چون در این ماه رحلت پیامبر اکرم(ص) و چند تن از امامان معصوم(ع) اتفاق افتاده است، در روایات آمده که برای دفع آفات و بلایای این ماه، بسیار صدقه دهند، نه از آن جهت که به آن معنا نحس باشد، بلکه به خاطر از دست دادن پیامبر(ص) برای مردم روزهای خوبی نیست.
در همین راستا خبرنگار خبرگزاری شبستان در کرمانشاه با حجت الاسلام مجتبی فاطمی نسب امام جمعه شهرستان گیلانغرب مصاحبه ترتیب داده که باهم می خوانیم.
علت نامگذاری ماه صفر چیست؟
«واژه صفر »به معنی زمان ، در تعابیر لغوی و در لغت نامه ها به کار رفته به معنای زمان . در موضوع نام گذاری ماه ها ، برمی گردد به دوران جاهلیت و قبل از اسلام سابقه تاریخی نام گذاری ماه های تاریخی مربوط به قبل از اسلام است . راجب کلمه «صفر» ؛ تعابیر و تعریف های مختلفی در کتب لغوی ذکر شده یکی از این تعابیر به معنی خالی بودن ، که همین تعبیر را می بینیم که« ماه صفر» را از این جهت «صفر» نامیدند که در نقل های تاریخی در اثنای این ماه شهر ها از من خالی میشد و مردم چون برای جنگ بیرون میرفتند معنای این را از صفر به معنای خالی گرفتند .
همچنین در موضوع ماه های دیگر هم همینطور، بطور مثال «ماه محرم» اغاز سال قمری است از این جهت محرم می گویند که در اثنای ان جنگ و غارت حرام بوده . پس تعبیر «ماه صفر» سابقه نام گذاریآن برمی گردد به دوران جاهلیت و قبل از اسلام که در تعابیر اسلامی هم از همان عناوین استفاده می شود و ماه صفر هم برگرفته از همان خالی بودن است که شهر ها خالی میشدند ، یا در برخی تعابیر دیگر هم هست ؛در این ماه بازار هایی در برخی از کشورها به پا میشد و مردم میرفتند از همانجا آذوغه تهیه می کردند و هرکس هم به ان بازار ها دسترسی نداشت ، هلاک می شد .
چرا ماه صفر به نحس و شومی شهرت دارد؟
در رابطه با نحس بودن «ماه صفر » مدرک قابل اعتمادی بجز روایتی که در کتاب صفینة البحار که راجب پیغمبر هست می فرماید ، پیغمبر فرمودند ؛ هرکس به من خبر دهد که از «ماه صفر» خارج شدیم من هم به او بشارت بهشت می دهم .غیر از این روایت ما روایت قابل اعتماد دیگه ای نداریم که بتوانیم از ان استفاده کنیم ، صرفاً استفاده ما از این روایت مقبوض بودن این ماه را در ذهن پیغمبر و ذهن بزرگان می رساند . این هم بخاطر حوادثی که در ان واقع شده یا جهات دیگری که ممکن که مورد بحث بوده که ما مدرکی هم برای اون جهات نمیتوانیم داشته باشیم .
در کتاب مفاتیح و الجنان شیخ عباس قمی هم در رابطه با «ماه صفر» ایشان میفرمایند؛ این ماه معروف به نحوست است و برای خارج شدن از این نحوست و رفع این نحوست ، هیچ چیز بهتر از صدقه ، دعا و... نیست .
علت نحس بودن برخی ایام که در برخی از تعابیر داریم که در برخی از سوره های قران هست پس سر بسته ما به صورت کلی در برخی از روایت و آیات استفاده میکنیم که سعد نحس بودن ایام ارتباطی با حوادثی دارد که در ان واقع شده ، سعد نحس بودن بخاطر جریانات و حوادثی بوده که در« ماه صفر »اتفاق افتاده مانند: شهادت پیغمبر اکرم(ص) _ شهادت امام حسن مجتبی (ع) _ شهادت امام رضا (ع) و ائمه دیگه (ع) که این ها می تواند به عنوان سند نحس بودن این ماه از آن ها استفاده کرد.
چه وقایعی در« ماه صفر » اتفاق افتاده است؟
در بحث تاریخی «ماه صفر» قبل از حادثه عاشورا ، وقوع جنگ صفین را داریم ورود کاروان و اسرای اهل بیت (ع) به شام ،ورود اسرای اهل بیت(ع) به مجلس یزید ملعون ، شهادت حضرت زیدبن حسین بن علی (ع) ، شکست قیام زنگیان و کشته شدن صاحب زنگ ، این ها قبل از حادثه عاشورا بود.
طبق نقلی در هفتم «ماه صفر» شهادت امام حسن مجتبی (ع) ، بیستم «ماه صفر» اربعین امام حسین(ع) به نقل جمعی از بزرگان از جمله : شیخ طوسی ، شیخ مفید ، وفات پیغمبر(ص) در بیست و هشتم «ماه صفر» همچنین در همین روز بیست و هشتم صفر سال ۵۰ هجری روز شهادت امام حسن مجتبی که روایت مشهور هم هست ، در روز آخر «ماه صفر» و سال ۲۰۳ هجری شهادت امام رضا (ع)، از جمله رویداد های مهم این «ماه صفر» است.
چرا فقط امام حسین (ع) اربعین دارد و برای دیگر امامان (ع) اربعین نمی گیریند؟ ایا بخاطر آمدن اسیران است یا به علت دیگری است؟
در فرهنگ انبیاء (ع) برای اربعین جایگاه والا و محبوبی در نظر گرفتند .این واژه بسیار اآشنا عرفانی و خاص سبحانی را در خود دارد. اربعین به تعبیری عددی آسمانی است که رمز و راز های فراوانی با موضوعات و مسائل مختلفی در آن نهفته است .
در یک حدیث قدسی داریم که میفرماید؛ « خمّرت طينة آدم بيديّ أربعين صباحاً » یعنی گل حضرت آدم را در چهل صبح سرشته شد . واژه اربعین از اصلاحاتی است که در متون دینی ، حدیثی و تاریخی کاربرد های زیادی برای ان در نظر گرفتند و آثاری هم مترتب شده مانند ؛ آثار چهل روز اخلاص ، بندگی ، حفظ چهل حدیث ، دعای چهل نفر ، قرائت دعای عهد امام زمان (ع) در چهل صبح ، گریه چهل روز زمین و آسمان بر فرشتگان و امام حسین چهل روز گریه کردند ، استحباب زیارت اربعین ، از جمله اموری است که جایگاه این عدد را در تعاریف دینی مشخص می کند و مهم ترین دلیل بزرگداشت اربعین سیدالشهدا ، روایتی از امام حسن عسگری (ع) است که نشانه مومن را در پنج عنوان فرض فرمودند: که یکی از آنها زیارت اربعین است.
یا در تعابیر دیگر دینی میفرمایند؛ انسان در چهل سالگی به بلوغ عقلانی میرسد و مرتبه رشد عقلی قوام نفس در تدبیر و رعایت مسائل و مفاسدی که در اطراف انسان هست که ممکن است شکل بگیرد در سن چهل سالگی به شمار میآید ، پس مفهوم بحث اربعین تعبیر دیگر ان در بحث بلوغ عقلانی و کامل شدن بلوغ عقلانی در همین سنین تعبیر شده است .
در روایتی از امام باقر (ع) نقل شده درباره تاثیر عدد اربعین در کیفیت رشد و ارتقا نفسانی و فعلیت یافتن استعداد ها بحث شده که می فرمایند ؛ هر بنده ای که در مدت چهل روز ایمانش را برای خدای متعالی پاک و خالص گرداند ، مسلما خداوند تعالی او را نسبت به دنیا بی رغبت مینماید و نسبت به درد ها و درمان های روحی اش اگاهی دهد و حمکت و ثواب و راههای صحیح و مطمئن را در دل او استقرار بخشد و زبانش را به حکمت و گفتار و ثواب گویا گرداند .
در رابطه با این که چرا فقط امام حسین (ع) اربعین دارد؟ ما هم روایاتی را در این زمینه داریم و هم مستندات تاریخی درمورد اربعین سیدالشهدا (ع) در منابع تاریخی هست که نخستین کسی که سنت زیارت اربعین امام حسین را پایه گذاری کردند روز بیستم صفر سال ۶۱ هجری یعنی چهل روز پس از واقعه کربلا ، جابر ابن عبدالله انصاری حاضر شدند و این سنت را بنا نهادند .
در رابطه با سند زیارت عاشورا و اعتبار سند آن توضیح دهید ؟
این زیارت نامه توسط امام باقر (ع) به شیعیان تعلیم داده شده و تنها یک زیارت نامه جهت عرض ادب ظاهری در محضر امام حسین(ع) و یاران ایشان نقل ، بلکه خود منشوری است که از هر جهت آن نور جلوه گر است و فراز های مختلف اشاره به اسلام شناسی ، معرفت شناسی و امام شناسی ، جامعه شناسی و انسان شناسی در این زیارت هم است.
در فراز هایی که انسان در طلب معیت و همراهی را از خدای متعال می کند ، در رکاب امام حاضر باشد و در موضوعات که مخالف جبهه اسلام است در همین زیارت اشاره می شود که انسان برخورد کند.در یک فراز می فرماید ؛« اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ » این به عنوان یک درس که انسان مقابله کند با پایه و اساس ظلمی که در هر زمان و شرایطی شکل می گیرد پس توفیق معیت انسان پیدا می کند و در این معیت باید یکسری کار ها و یکسری مباحث را پیگیری کند این که با ظلم مخالفت کند و در فراز ها و مباحث دیگر هم هست از یاری امام ، نصرت امام عصر و همراهی امام عصر گرفته تا مباحث دیگر معرفتی که در این زیارت است.
اما اسنادی که این زیارت را نقل کردند، یکی شیخ طوسی است در کتاب« مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد» این را از سه طریق نقل کرده و یک سند مربوط به سند روایی در «کتاب کامل الزیارات » جعفربن محمد ابن قولویه متوفای سال ۳۶۷ هجری قمری ، سندهای چهاریا پنج گانه مختلفی که عرض شد در کتاب کامل الزیارات و در کتاب شیخ طوسی نقل شده این مطلب را می رساند که هرکدام دیگری را تایید می کند، باعث اطمینان میشود. چه بسا سندی به تنهایی اطمینان آفرین نباشد اما وقتی در کنار سند های دیگر قرار گیرد از قوت بیشتری برخوردار می شود .
مواظبت علمای شیعه بر خواندن این زیارت عاشورا در طول این قرون خود می تواند مایه قوت این حدیث باشد یا مضمون زیارت عاشورا به طور اجمال در دیگر زیارت ها و اسناد هم همگی وارد شده و همه این متن از یک روش و نگرش نسبت به دشمنان حکایت می کند.
نکته ای که در پایان نیاز به یاد اوری است؛ در برخی حدیث عظمت زیارت عاشورا را به حدی دانسته اند که آن را از احادیث قدسیه بر شمردند و یکی از علمای معاصر در این باره نوشتند، دراین باره که زیارت عاشورا از احادیث قدسیه بوده و از سلسله اسناد آن به گفتار خداوند منتهی می شود شکی در آن نیست .
نظر شما