خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ ۲۱سال از ثبت ملی عمارت تاریخی منجم باشی در لنگرود می گذرد. بنایی بهجامانده از اوایل دوره قاجار که خاندان منجم باشی، حاکم لنگرود و رانکوه در آن زندگی می کردند. این بنا شاخص ترین خانه تاریخی ثبت شده شهر لنگرود است. پس از آتش سوزی زمستان نشین خانه تاریخی دریابیگی در محله راه پشته، خانه منجم باشی، تنها خانه تاریخی ثبت شده شهری است، که در زمان نادرشاه افشار، بهخاطر وجود بندر و ساخت کشتی، رونق زیادی داشت.
از بازار سماکان لنگرود به فشکالی محله می روم و از آنجا به باغ سبزه میدان. باغی قدیمی که متاسفانه با بازپیرایی های مکرر و قطع درختان تنومندش، تبدیل به بوستان درون شهری شده است. این باغ در گذر سالها کوچک شده و ادارات دولتی نظیر اداره برق و ساختمان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از آن سربرآورده است. روبروی باغ، بقایای عمارت بزرگ منجم باشی قرار دارد. اگر به تصاویر و منابع مکتوب چند دهه پیش مراجعه کنیم، این عمارت آنقدر بزرگ بود که بعد از بازار لنگرود، تا ابتدای خیابانی که معروف به ایستگاه چمخاله است، ادامه داشت. این را می توان از نامگذاری کوچه های اطراف هم دریافت که شهرداری، کوچه ها را به نام منجمی نامگذاری کرده است.
این عمارت تا حوالی رودخانه لنگرود هم ادامه داشت. زیرا حمام میراثی منجم باشی در شرقی ترین بخش این عمارت هنوز پابرجاست. بخشی از ضلع غربی این عمارت بزرگ، روزگاری مدرسه دخترانه «پرتوی» بود. اکنون علاوه بر این بخش، سردر گچبری شده، حیاط، اسطبل و بخش شمالی عمارت نابود شده و ساختمان های مسکونی و تجاری از آن سربرآورده است. بخش باقیمانده عمارت در طول زمان بین وراث تقسیم شده و با دیوار کشی بین آنها هربخش سرنوشت ناگواری یافته است. بازدیدهای میدانی نشان می دهد، دیوار عمارت در ضلع شمالی تخریب شده و به دلیل متروک ماندن بنا، اشیای تاریخی بنا به سرقت رفته است. تنها بخش سالم مانده، جبهه رو به باغ سبزه میدان است. این بخش نیز عملا خالی از سکنه است و تنها یک سرایدار، از بنایی مراقبت می کند که مالکانش خارج از ایران زندگی می کنند.
زمستان سال ۱۳۹۳ با هماهنگی، خانم منجمی، یکی از نوادگان این خاندان و سرایدار این خانه، که پیرمردی ۸۰ساله و با لهجه گالشی بود، توانستم از تنها بخش سالم مانده این عمارت بازدید کنم. خانم منجمی از وعده مسئولان محلی و نمایندگان شهرستان لنگرود برای خرید این عمارت و تغییرکاربری فرهنگی آن می گفت. وعده ای که مانند هزار وعده مقامات، پس از هفت سال، تنها در حد شعار باقی مانده است.
مشاهده نگارنده نشان می دهد، بخش باقیمانده به دلیل مرمت های غیر اصولی بسیار آسیب دیده است. درب و پنجره های چوبی طبقه اول را کنده و بجایش پنجره های آلومینیومی گذاشته اند. به گفته خانم منجمی، طبقه نخست، نقاشی های دیواری و گچبری های نفیسی داشته که برای کاهش رطوبت روی آن را سیمان سفید کشیده اند. طبقه دوم نیز دچار فرسایش و رطوبت شدیدی بود. وقتی از راه پله های میانی بنا که با کاشی های استخری دوره قاجار کف پوش شده، به پاگرد طبقه دوم رسیدم، بوی نم شدید و بوی چوب به مشام می رسید. در این طبقه، تصاویری از اعضای خاندان منجم باشی، وسایل قدیمی و کاشی های منقش کنده شده در طاقچه ها و روی رف ها قرار داشت.
سرایدار از ۱۵سالگی در این خانه زندگی کرده و خاطراتی را از این خاندان به یاد دارد. وی، تصویری از شوکت خانم، همسر منجم باشی را نشان می دهد و از او و مهربانی هایش به نیکی یاد می کند. در شاه نشین این عمارت، پنجره ارسی بزرگی است که نظیر آن در دیگر خانه های تاریخی گیلان دیده نمی شود. پنجره ای بسیار پرکار با شیشه های رنگی که تلالو رنگارنگ نور خورشید را بر کف چوبی عمارت و فرش های قدیمی منعکس می کند. دهه ۴۰، وقتی دکتر منوچهر ستوده از این بنای باشکوه دیدن کرده بود، عمارت هنوز سرپا بود. اما اکنون حتی سردر زیبای عمارت را – که موسی منجم باشی، سردار بزرگ نبرد پیله دار بن ساخته بود- تخریب کرده و جزئی از خیابان شده است.
ستوده، تصاویر بخشی از عمارت را که آن زمان تبدیل به مدرسه شده را هم در کتابش چاپ کرده است. ستوده حتی فرمان های حکومتی خطاب به اعقاب این خاندان را که در قابی نفیس در تالار پذیرایی نصب بوده، شرح داده است. فرمان هایی از طرف؛ فتحعلی شاه، محمد شاه و ناصرالدین شاه و متن فرمان ها را در کتابش نوشته است. ستوده درباره این بنا می نویسد: «ساختمان اصلی این منزل را حاجی آقا بزرگ منجم باشی برپا کرد. در آتش سوزی قبل از سلطنت فتحعلی شاه در لنگرود، بنای مذکور نیز طعمه حریق شد و خرابه های آن اکنون در صحن بنای کنونی است. حاجی آقا بزرگ پسری به نام میرزا عبدالباقی منجم باشی داشت. این مرد داماد فتحعلی شاه بود و یکی از دختران او را به حباله نکاح درآورده بود. از این ازدواج، میرزا مهدی خان منجم باشی پای به عرصه حیات گذاشت. قسمتی از بنای کنونی را پس از آتش سوزی همسر میرزا عبدالباقی یعنی دختر فتحعلی شاه ساخت و قسمت دیگر آن را میرزا مهدی خان بنا نهاد، این دو قسمت متصل بهیکدیگرند. این بنا، بنائی عظیم و دو طبقه است. در اطاق شمالی طبقه دوم آن دو در ارسی ظریف در دیوار شمالی و شرقی است. این دو ارسی آلت های ظریف و شیشه های رنگین بسیار زیبا دارد. سردر ورودی این خانه را میرزا منجم باشی که رئیس قشون و منجم باشی نایب السلطنه عباس میرزا ساخت. قسمتی از بنای خانه منجم باشی نیز به دست میرزا عیسی خان – پسر میرزا مهدی خان منجم باشی- ساخته شده است. این قسمت از بنا که در طرف دست راست کوچه میان دو بنا قرار می گیرد، پس از میرزا عیسی خان به حسین فرشود و سپس به دخترش ایران خانم فرشود می رسد. خانم نامبرده این قسمت از بنا را به اداره آموزش و پرورش فروخت. آن اداره این بنا را اختصاص به دبستان دخترانه پرتو داد و خانم نامبرده فعلا مدیره این دبستان است. این بنا نیز دو طبقه است و در طبقه دوم آن سه اتاق است. این اطاق ها دارای آلتهای بسیار ظریف و شیشه های رنگین زیبا هستند که باقیمانده پنجره های ارسی قدیمی آنها است. یکی از اطاق های شمالی و پنجره های ارسی با شیشه های رنگین زیبایی دارد. سقف این اطاق قاب بندی ده سانتی متر در هفده سانتیمتر تقریب است که بر هر یک نقش گلی است. در مستطیل وسط طاق، قابی جداگانه به درازای ۱۳۵ و پهنای ۸۰سانتیمتر است که نقوش تکراری دارد.»
۴۰سال بعد از انتشار کتاب «از آستارا تا استرباد»، «کتاب گیلان» به سرپرستی، اصلاح عربانی منتشر می شود. توصیف و تصاویری که در این کتاب منتشر شده، گویای حجم عظیم تخریب این عمارت باشکوه است. در این کتاب آمده است:« این خانه در اصل شامل بیرونی، اندرونی، خلوت خانه، مسجد، حمام و اصطبل بوده است. ورودی اصلی ساختمان بیرونی که به «مهتابی» مشهور و مشرف بر معبر عام است از جبهه غربی است. سردر ورودی هلالی شکل و حاوی گچ بری ساده است. مابین ورودی اصلی و سرسرا یک هشتی قرار دارد که بوسیله چند پله به طبقه فوقانی بنا ارتباط می یابد. طبقه فوقانی از یک سالن پذیرایی و سه اطلاق تشکیل شده است. سالن اصلی از داخل با گچبریهای استادانه و قاب بندیهای متعدد بین درها و پنجره ها تزیین یافته است . این سالن و تزیینات آن یکی از نمونه های هنرمندانه گیلان در دوره قاجار به شمار می رود. جلوی اطاقها ایوانی به عرض یک متر و طول ۱۰ متر وجود دارد که چهار ستون چوبی سقف آن را سرپا داشته اند. نمای این قسمت ساده و فاقد عناصر تزیینی است. اندورنی نیز در دو طبقه ساخته شده و ۲ورودی از جبهه جنوبی به آن راه پیدا می کند. آنچه که به اندرونی این بنا ارزش و اهمیت داده، درها، و ارسیهای مشبک، زیبا و شیشه های الوان و گچ بریها و نقاشی های رنگ و روغنی روی دیوارها ، چه در داخل ساختمان و چه در نمای بیرونی آن است. ازاره دیوارها در طبقه همکف با کاشی های الوان و لعابدار حاوی تصاویر زنان و مردان دوره قاجار تزیین یافته است... . بنا به شیوه ی سنتی گیلان واشن ریزی شده و چوب یا سفال پوش است و لبه به شیوه سربندی سه پوش و چکش برگردان است.»
تجربه نشان داده ثبت خانههای تاریخی کمکی به نگهداشت آنها نمی کند. شاهد مثال زیاد است بنایی بدون رضایت مالک ثبت شده یا وراث بعدی از عدم تغییر ملک خود ناراضی هستند. در چنین شرایطی یا راه قانونی را انتخاب کرده و با طرح شکایت در دیوان عدالت اداری بنا را از فهرست بناهای میراثی کشور خارج و اقدام به نوسازی می کنند و یا با تخریب عمدی یا آتس سوزی عمدی ملک، شرایط را به این سمت سوق می دهند. نمونه آن تخریب بخش تابستان نشین خانه دریابیگی و آتش سوزی در بخش زمستان نشین این بنای زیبا بود. میراث فرهنگی، بالاخره قبای وزارت پوشید. بنابراین انتظار می رود، راهکارهای عملی برای حفظ خانه های تاریخی ارائه دهد. خرید این بناها توسط نهادی که حالا بودجه وزارت خانه دارد، پیش پا افتاده ترین راهکار است.
نظر شما