به گزارش خبرگزاری شبستان از رشت، تالاب عینک یکی از تالابهای طبیعی ارزشمند درون شهری است که در رشت واقع شده و بزرگترین تالاب شهری ایران و دومین تالاب بزرگ استان گیلان است. این تالاب که در عکسهای هوایی شبیه عینک است از مناطق گردشگری مهم شهر رشت محسوب میشود که امروزه در وضعیت نامناسب زیستمحیطی قرار دارد. خشک شدن تالاب بر اثر سوءمدیریت و رشد مخربگونه غیر بومی سنبل آبی سبب ایجاد فاجعه زیستمحیطی در نیمه غربی این تالاب شده و بخشی اعظم تالاب در آستانه نابودی کامل است.
انقراض گونه نیلوفر آبی به علت رشد گونه مهاجم سنبل آبی، تخلیه روزانه و شبانه نخالههای ساختمانی و صنعتی و لاستیک در تالاب، ساخت و ساز غیرمجاز در حریم قانونی و حاشیه این تالاب طبیعی، ورود مسقیم فاضلاب و پسابهای صنعتی و شهری به تالاب، کاهش شدید پرندگان مهاجر از جملع معضلاتی است که حیات این تالاب را به خطر انداخته اشت و باید با روشن سازی افکار و و پای کار آمدن جهادی مسئولان همراه با گروههای سازماننهاد از مرگ تدریجی این تالاب جلوگیری کرد.
زبان هنر بهویژه هنر هفتم یکی از ابزار مهم در آشنایی مردم با این تالاب و مشکلات موجود در آن به عنوان بزرگترین تالاب شهری ایران است که یک گروه مسنندساز به کارگردانی محمدی در حال تهیه مستندی با عنوان « زندگی زیر پوست تالاب عینک» برای به تصویر کشیدن جایگاه این تالاب و لزوم احیای آن با رفع مشکلات موجود با دغدغهمندی تک تک شهروندان است.
«سعید محمدی بفراجرد» بازیگر، فیلمنامهنویس، تهیه کننده و کارگردان جوانی است که با پشتکار بسیار در این حوزه حضور یافته و در این روزهای کرونایی مشغول تهیه مستند «تالاب عینک» است. فیلم مستند «عطر خوب خوشبختی» تهیهکننده و کارگردان، «معضل» تهیهکننده و کارگردان، «دوستی با غول چراغ جادو » کارگردان، نویسنده فیلمنامه «سوء تفاهم» که به دلیل بحران کرونا ساخت این فیلم متوقف شد، نویسنده مستند «فقر و فحشا در قرن حاضر» از جمله آثار وی در این حوزه است.
این کارگردان جوان گیلانی با موسسه خیریه شفای گیلان نیز جهت جمعآوری کمک مالی برای بیماران سرطانی همکاری داشته و مشارکت در این کار خداپسندانه را در ارتقای شغل هنریاش بسیار تاثیرگذار میداند و میگوید: طی پنج سال فعالیت در این خیریه با چهرهها و رفتارهای گوناگون و گاها عجیب آشنا شدم که این ارتباطات در شخصیتپردازی پروژههای هنریام بسیار موثر بوده است.
با وی که عاشق هنر است و هنر سینما به ویژه مستند را در پیش گرفته تا شاید بتواند با بیان معضلات و مشکلات اجتماعی به زبان هنر گامی هرچند کوچک در راستای توسعه و آبادانی استان بردارد به گفتگو نشستیم که در زیر میخوانید؛
- از خودتان بگویید و اینکه چگونه به سمت هنر فیلمسازی گرایش پیداکردید ..؟
- متولد سال ۷۶ در روستای بفراجرد خلخال هستم اما در شهر رشت بزرگ شدهام و به کشورم عشق میورزم. نمیتوانم بگویم فقط گرایش به هنر فیلمسازی یا سینما دارم. در کل عاشق هنر هستم و از میان همه هنرها، عشق اصلی من هنر سینما و فیلمسازی است.
یک هنرمند علاوه بر حوزه تخصصی خود، باید دیگر هنرها را هم تجربه کند تا بتواند درک بهتری از دنیای هنر داشته باشد. علاوه بر فعالیت در حوزه سینما، در اوقات فراغت به نگارش رمان و کتاب مشغول هستم که جدیدترین کتابم با عنوان «به کام عروسک گردان» در قالب رمان ۱۲۰ صفحهای با همکاری انتشارات تسلیمی در مرحله نشر است.
در امر پژوهش نیز فعالیت دارم و معتقدم که یک نویسنده و فیلمساز باید یک پژوهشگر هم باشد چون پژوهش رکن اصلی هنر است.
- در میان آثاری که ارائه دادهاید بیشتر به مستند پرداختهاید، آیا سینمای مستند را بیشتر از سینمای داستانی میپسندید؟
تفاوتی میان فیلم مستند یا فیلم داستانی نمیبینم. چراکه فیلم چه مستند باشد چه داستانی هر دو بالهای قدرت سینما هستند و باید به یک اندازه به آنها اهمیت داده شود.
متاسفانه به سینمای مستند متناسب با شأن و جایگاه این حوزه اهمیت داده نمیشود و همین باعث شده تا خیلیها بر این باور غلط باشند که سینمای مستند طرفداران کمی دارد. اما اینگونه نیست و من این باورم که طرفداران مستند کم از فیلم داستانی نیست.
- در مورد مستند جدیدتان « زندگی زیر پوست تالاب عینک» توضیح دهید.
در حقیقت هدف از ساخت این مستند، معرفی و شناسایی این تالاب ارزشمند درون شهری است. رشت جزء معدود شهرهایی محسوب میشود که دارای تالاب درون شهریست و طی مراحلی میتوان با بسترسازی مناسب و زیرساختهای لازم، زمینه را برای جذب سرمایهگذار و گردشگر داخلی و خارجی فراهم ساخت، اما ابتدا باید جایگاه این تالاب بین مردم و مسئولان شناسانده شود.
تالاب عینک نعمت بزرگی است که خدای متعال به شهر زیبای رشت و مردمش اعطاء کرده است، اما متاسفانه در واقعیت این تالاب مهم رو به نابودی است و گونههایی از گلها و گیاهانی که در تالاب بود از بین رفتهاند و این غم انگیزست. من چه یک مستندساز باشم یا یک مسئول یا در قالب یک شهروند، باید بر خود وظیفه بدانم که برای نجات تالاب عینک قدمی برداشته و در روند بهبود وضع بحرانی تالاب تاثیرگذار باشم. من و عوامل مستند زندگی زیرپوست تالاب عینک وظیفه خود دانستیم که وظیفه خود را در این امر بخصوص ادا کرده و با به تصویر کشیدن حال و روز آن، صدای تالاب را به گوش همه برسانیم.
تهیه کنندگی و کارگردانی این مستند بر عهده بنده بوده و دستیار کارگردان «احمد پاک عقیده»، دستیار دوم کارگردان «بهناز دولتی»، مدیر تصویربرداری «وحیدشعبانی» هیتند.
- کارکرد سینمای مستند در جامعه امروز ایران چیست و سینمای مستند ایران تا چه اندازه به این مهم دست یافته است؟
تعاریف متعددی در این باره وجود دارد. عقیده من بر این است که کارکرد سینمای مستند از بعدهای مختلفی است، ابتدا باید دید مستندی که وجود دارد چه مبحثی را به تصویر کشیده است. مستنداتی وجود دارد که جدای از واقعیت عینی که به تصویر کشیدهاند، راهکارهایی را هم برای رفع بحران داده است. اما مستنداتی هم هستند که فقط حقیقت را به تصویر کشیدهاند.
نه فقط در هنر بلکه در جهان هستی همواره به همان اندازه که مفید بوده به همان اندازه مضر نیز است که همان تضاد بین خیر و شر هست. در واقع میتوانم بگویم سینمای مستند در روند جامعه امروزی تاثیر بهسزایی داشته است و دارد. همین که یک شهروند را در مسائلی خاص هوشیار ساخته است یعنی اینکه سینمای مستند در این باب نقش خود را به خوبی ایفا کرده است.
- رسالت مستندساز در مقابل مسائل اجتماعی و فرهنگی که در کشور در جریان است، چیست و این رسالت تا چه اندازه در سینمای ایران برآورده شده است؟
این رسالت کمی نیست چراکه یک مستندساز بر اساس حقیقتها و حوادثی که رخ داده، فیلم میسازد و هنرپیشههای آن اغلب افراد واقعی جامعه هستند که نقش خودشان را دارند. در اصل این مستندساز است که این رسالت بر اوست تا سنتها، فرهنگها، آداب و رسوم یک قوم یا هر شهری بیان کرده و دیگران را بدان آشنا سازد. همینکه مستندساز بتواند چنین روند خاصی در دوربین خود ثبت و به دید همگان برساند، قابل ستایش و احترام است و این رسالت به اندازه قابل توجهی برآورده شده است.
-سینمای مستند در چه شرایطی میتواند منشأ اثر یاتغییرات در جامعه باشد؟
در واقع هر آن چیزی که در جهان هستی وجود دارد در حال تغییرات لحظه به لحظه است. یک فیلم مستند هم تاثیرات خود را دارد چه منفی چه مثبت، چراکه بیننده وقت یک فیلم مستند را تماشا میکند، سعی برآن دارد تا موضوع اصلی را دریابد، پس صددرصد منشا اثر یا تغییرات در جامعه در حیطه خود است.
نظر شما