تاثیر کتابخوانی بر شناخت و اصلاح هویت/کتاب؛ جبرانی برای ضعف های آموزشی و تربیتی

ساسانی با بیان اینکه والدین برای پاسخ دهی درست به کودکان نیاز به مطالعه دارند، گفت: افرادی که در شناخت هویت و شکل گیری آن با مشکل مواجه هستند می توانند با مطالعه کتابهای مناسب این مشکلات را مرتفع کنند.

خبرگزاری شبستان- سرویس فرهنگی – مریم داوری: « بابک ساسانی»، روانشناس، مدرس، پژوهشگر، مولف و مشاور خانواده در مرکز روانشناسی روانبان ایرانیان است. کتابهای «ترک اعتیاد به روش تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای (ترانس کرانیال)» و «کاهش وزن و درمان چاقی به روش مایندفولنس» از جمله کتاب هایی هستند که ساسانی نوشته است. به بهانه هفته کتاب و کتابخوانی در مورد تاثیرگذاری کتاب و کتابخوانی بر هویت شناسی و راه های ترغیب افراد به مطالعه گفت و گویی با وی ترتیب دادیم که قسمت نخست آن بدین شرح است:

 

کتاب و کتابخوانی تا چه اندازه در شناخت هویت موثر است؟

عوامل متعددی در شناخت و اصلاح هویت موثر هستند که یکی از مهم ترین آنها کتاب و مطالعه است. بر این اساس والدین باید تا می توانند برای فرزندان شان کتاب های مناسب و با محتوا بخوانند. از همان کودکی باید عادت کتابخوانی را در بچه ها بوجود آوردند و البته اینکه خود اهل مطالعه باشند باعث می شود بچه ها به کتاب و کتابخوانی علاقمند شوند.

 

چه کتابهایی می تواند به شناخت هویت کمک کند؟

کتاب هایی که برای خواننده سوال ایجاد کند و به قول پیاژه، از نظریه پردازان رشد شناختی، حس کنجکاوی را در وی برانگیزد و او را وا دارد که سراغ جواب سوال ها برود. خواندن کتاب هایی که این سوال ها را ایجاد می کند که من چه کسی هستم، هویت من در این دنیا چیست، فلسفه وجودی چیست، کمک می کند که فرد راه خود را پیدا کند. البته داشتن جامعه ای کتابخوان مستلزم این است که فرهنگ کتاب خواندن را از سنین کودکی با جدی گرفتن  داستان خوانی برای خردسالان توسط والدین، جا بیندازیم.

 

کتاب می تواند به اصلاح شناخت اشتباهی که از هویت ایجاد شده است، کمک کند؟

بله کتاب یکی از چیزهایی است که می تواند به بچه ها اطلاعات درست بدهد و ضعف هایی که در نحوه آموزش و دانش والدین بوده است را جبران کند. یکی از این ضعفها برای مثال این است که والدین در جواب کودکانی که مشکل جسمی دارند و می پرسند «چرا من؟» به اشتباه پاسخ می دهند «به این دلیل که خدا خواسته این طوری شوی». کودک درک نمی کند که چرا خدا بد او را خواسته است. از آنجایی که کودک با آن مشکل فیزیکی اذیت می شود و تفاوت خود با سایر کودکان را می بیند، احساس می کند پس اگر خدا اینطور خواسته، حتما موجود دوست داشتنی نبوده است. همین باعث کاهش عزت نفس و افزایش حس بدبینی در کودک نسبت به زندگی آینده و آدم های اطراف می شود.

 

نحوه برخورد درست والدین در چنین مواقع باید چگونه باشد؟

 والدین بالغ می توانند با همان اسباب بازیها و زبان کودکی برخی از مشکلات و نواقص را برای کودک توضیح دهند، به عنوان مثال بگویند اگر این دو تا ماشین تو در زمان و مسیر درستی رانندگی کنند به هم برخورد نمی کنند و از کنار هم رد می شوند اما اگر هم زمان و در مسیر اشتباه به هم برسند، تصادف می شود. این اتفاقی است که برای تو نیز رخ داده است. ممکن است یک سری چیزها موقع به دنیا آمدن ما در زمانهای مختلف و در مسیر اشتباه شکل گرفته باشد و باعث تفاوت ما با هم شده باشد که البته این مسئله نشانه ضعف ما نیست، نشانه این نیست که موجود بی ارزشی هستیم بلکه تنها نشانه تفاوت ماست. بدین ترتیب به کودک یاد می دهیم که در تمام مراحل زندگی اتفاقاتی رخ می دهد که دست ما نیست و از کنترل ما خارج است.

 

لازمه برخورد درست والدین با فرزندان چیست؟

 متاسفانه ضعف در این گونه آموزشها سبب شده که ما امروز در اتاق درمان افراد زیادی را می بینیم که با این تفکر بزرگ شده اند که باید همه چیز تحت کنترل آنها باشد و والدین به آنها یاد ندادند که برخی چیزها از کنترل انسان خارج است. چنین بچه هایی به احتمال زیاد دچار اضطراب و مشکلات روانی می شوند. والدین برای پاسخ دهی درست به کودکان نیاز به مطالعه دارند تا از دانش و آگاهی لازم برخوردار باشند.

 

افرادی که به دلیل ضعف آموزشی و تربیتی دچار مشکل هستند چطور می توانند  هویت خود را اصلاح کنند؟

 افرادی که در کودکی به دلیل ناآگاهی والدین در شناخت هویت و شکل گیری آن با مشکل مواجه هستند ،  می توانند با مطالعه کتابهای مناسب این مشکلات را مرتفع کنند.

 

 

 

کد خبر 1116118

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha