ه گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، امام حسن عسگري (ع) در زمان خلافت سه خليفه عباسي زندگي و امامت مي كرد كه اولين خليفه به نام معتز بالله بود كه فرزند متوكل عباسي است كه پس از بركناري مستعين در سال 252 هـ.ق زمام امور را به دست گرفت.در آن زمان تركان تسلط زيادي بر امور كشور داشتند و به جاي اين كه آنان مطيع خليفه باشند، خليفه مطيع آنان بود. كه به طور خلاصه بايد بيان داشت، دوران معتز، دوران درگيري او با تركان بوده است. تركان وقتي ديدند كه معتز به قتل عام آن ها فكر مي كند و در پي كشتن سران آن هاست، تصميم گرفتند كه دسته جمعي به نزد او بروند و او را ملامت كنند و از او پول بگيرند. ولي او از اين كار امتناع ورزيد، تركان بر سرش ريختند و در نتيجه او را كشتند. لذا در این خصوص با حجت الاسلام والمسلمین دکتر«محمد الله اکبری» عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) گفتگویی انجام دادیدم که درادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
هر شخص بزرگی در زمانه ای که زندگی می کند، نسبت به وقایع و اتفاقاتی که رخ می دهد واکنش عملی نشان می دهد، بیش از 1200 سال از زمان حیات امام حسن عسکری (ع) می گذرد هر فرد و گوینده ای که بخواهد در مورد حضرت سخن بگوید ابتدا باید شرایط زمان امام یعنی شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن دوره را خوب بشناسد، سپس در مورد شفارش ها ، توصیه ها و اقدامات او صحبت کند. با نگاه به دوره حکومت عباسی متوجه می شویم که این حکومت تا سال 232 هجری یعنی تا زمان امام هادی (ع) پدر گرامی امام عسکری (ع) یک رویکرد فرهنگی سیاسی داشته است .
در خصوص شرایط سیاسی و فرهنگی دوران امام حسن عسکری (ع) توضیح دهید؟
اگر نگاهی به وضع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی حیات ائمه(ع) (از امام جواد(ع) تا غیبت) بیندازیم، از ابتدای حکومت عباسی تا حدود ۲۳۲ هجری یک تفکری بر دستگاه خلافت عباسی حاکم است که بیشتر عقلگراست. منظور از این سخن این نیست در دوران حکومت عباسی نقلگراها وجود نداشتهاند و یا تعقیب شوند. هر دوی این گروهها هستند، اما تفکر عقلگرایی در دستگاه خلافت غلبه دارد. طی سالهای ۱۹۸ تا ۲۱۸ که نوبت به خلافت مأمون میرسد، تفکر عقلگرایی خیلی مطرح میشود و فضای قلمروی عباسی تفکر عقلگرایی میشود. مأمون به این موضوع دامن میزند و نقلگراها را از مناصب عزل میکند و عقلگراها را سر کار میآورد؛ قضات و استانداران، را از میان عقل گرایان انتخاب میکند. این مسئله از سال ۲۰۰ تا ۲۱۸ که مامون از دنیا میرود ادامه مییابد.
از حدود سال ۲۱۰ یک مسئلهای کلامی در قلمرو خلافت طرح میشود که اصطلاحاً به آن «محنت القرآن» گفته میشود. این اصطلاح از این جهت است که نزد عقلگرایان مسئلهای طرح میشود، مبنی بر اینکه کلام خداوند قدیم است همانطور که وجود او قدیم است؟ یا نه، هر زمان خداوند بخواهد حرفی بزند، کلام همان زمان ایجاد میشود و اصطلاحاً حادث است؟ حادث یا قدیم بودن کلام خدا، معرکه آرا بین عقلگرایان و نقلگرایان میشود، اما خود مأمون و دستگاه خلافت به این سمت میروند که بگویند کلام خدا حادث است و نقلگرایان تأکید دارند کلام خدا قدیم است. در این زمان یک چالش علمی عقیدتی به وجود میآید و برخی از افرادی که حادث بودن قرآن را قبول ندارند از مناصب عزل شده و آنهایی نصب میشوند که حادث بودن کلام خدا را قبول دارند. نزدیک به ۲۲ سال و تا سال ۲۳۲ که متوکل روی کار میآید این چالش ادامه داشته است.
متوکل که روی کار میآید، یک بخشنامه حکومتی صادرمیکند که محتوای آن این است که هر گونه بحث، تدریس، نوشته و مناظره درباره حادث یا قدیم بودن قرآن و کلام خدا ممنوع است و به این چالش فکری، عملی و عقیدتی خاتمه میدهد و این کار ممنوع میشود. از این زمان به بعد تفکر عقلگرایی دستگاه خلافت به طور عموم و غلبه عقل گرایان از زمان مأمون به طور خاص، تغییر جهتی میدهد و از این زمان به بعد بازار نقلگرایی داغ میشود. متوکل عقلگراها را از مناصب عزل میکند و والیان و استانداران و قاضیانی که همراه با تفکر خلیفهاند، نصب میشوند. از این زمان به بعد هم تفکر خلیفه و هم فضای فکری دستگاه خلافت و جامعه علمی، فرهنگی و اجتماعی تغییر پیدا میکند و نقلگرایان غلبه پیدا میکنند و عقلگرایان کنار زده میشوند. در این دوران، امامت امام هادی(ع) را داریم. ایشان از سال ۲۲۰ که پدر بزرگوارشان به شهادت میرسند به امامت میرسند تا حدود سال ۲۵۵ که به شهادت میرسند. دوران امامت ایشان در حدود ۳۴ سال دوام دارد که نیمی از این سالها در مدینه و مابقی را در سامرا حضور داشتند. گروهی نظامی ایشان را تحت الحفظ به سامرا میبرند و تا پایان عمر ساکن سامرا بودهاند.
امام حسن عسگري (ع) در زمان خلافت سه خليفه عباسي زندگي و امامت مي كرد كه اولين خليفه به نام معتز بالله بود كه فرزند متوكل عباسي است كه پس از بركناري مستعين در سال 252 هـ.ق زمام امور را به دست گرفت.در آن زمان تركان تسلط زيادي بر امور كشور داشتند و به جاي اين كه آنان مطيع خليفه باشند، خليفه مطيع آنان بود. كه به طور خلاصه بايد بيان داشت، دوران معتز، دوران درگيري او با تركان بوده است. تركان وقتي ديدند كه معتز به قتل عام آن ها فكر مي كند و در پي كشتن سران آن هاست، تصميم گرفتند كه دسته جمعي به نزد او بروند و او را ملامت كنند و از او پول بگيرند. ولي او از اين كار امتناع ورزيد، تركان بر سرش ريختند و در نتيجه او را كشتند. كه بعد از او «مهتدي» دومين خليفه معاصر امام يازدهم ـ عليه السلام ـ و چهاردهمين خليفه عباسي بود كه بر مسند خلافت تكيه زد.
مهمترین اقدام امام حسن عسکری (ع) چه بود؟
به تعبیر دیگر زمان شناسی امام حسن عسکری (ع) یکی از اقدامات برجسته ایشان بود که هم زمان خود را خوب می شناختند و هم مشکلات و مسایل زمانه را خوب درک می کردند. در واقع سیاست امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) راه نجاتی برای همه مسلمانان به ویژه شیعیان جهان است لذا در چنین فضایی که ثبات سیاسی وجود نداشت و مسایل فرهنگی و فکری با مسایل سیاسی گره خورده بود، خطر جدی جان شیعیان را تهدید می کرد که در چنین شرایطی امام حسن عسکری (ع) با استفاده از راهبرد و استراتژی خود جان بسیاری از مسلمانان به ویژه شیعیان را نجات دادند.
مهمترین درس و الگوگیری از شخصیت و رفتار حضرت برای جامعه امروز ما چیست؟
با از الگوگیری از شخصیت امام حسن عسکری (ع) ما می توانیم زمان شناس خوبی باشیم ،یعنی شرایط سیاسی و مشکلات سیاسی و فرهنگی زمان خود را به خوبی تشخیص دهیم ،سپس با استفاده از راهکارهای مختلف، راه حل های خوبی برای حل مشکلات جامعه ارایه دهیم و جان مردم به ویژه جوانان جامعه را به دلیل مشکلاتی که هیچ ارتباطی به آنها ندارد به خطر نیتدازیم.
امام حسن عسکری (ع) در نوجوانی به امامت رسیدند. طول امامت شان بسیار کوتاه بود و وضعیت سیاسی و فرهنگی حکومت عباسی هم در دوره ایشان بسیار پیچیده و بغرنج بود. ایشان در میان امامان شیعه بسیار مظلوم واقع شدند. بر همین اساس نیاز است که در خصوص این امام بزرگوار بیشتر تحقیق و بررسی کنیم.
نظر شما