به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» ، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه، «لی کرکپاتریک» روانشناس آمریکایی معتقد است که انتخاب مذهبی افراد تحت تأثیر روابط فرزند و مادر در سنین اولیه مدرسه است. او بعد از انجام مصاحبه با صدها نفرمتوجه شد کسانی که در کودکی مورد علاقه مادرانشان بودند، تمایلی به تغییر دین نداشتند امّا 44 درصد کسانی که رابطه سردی با مادرشان داشتند به دین دیگری گرویدند.
«آناستازیا پوگونتسوا»، نویسنده تحقیق «تأثیر تغییر مذهبی بر دگرگونی هویت اجتماعی در مثالی از گرویدن مسیحیان به اسلام» معتقد است که تغییر دین از سوی نوکیشان به منزله مداخله قدرت های برتر تلقی میشود.
این جامعهشناس در جمعبندی کلی از مصاحبههایش با نوکیشان میگوید: «من بیش از دهها مصاحبه جدی با روسهای تازه مسلمانشده که از مسیحیت به اسلام گرویدهاند انجام دادهام. فرضیه این بود که تغییر مذهب یک فرآیند بلندمدت دگرگونی شخصیت همراه با تغییر در نظام ارزشی و خودشناسی است. نتایج نشان داد که این افراد واقعاً شروع به شناخت خود به عنوان بخشی از یک ایده جمعی کردند. همچنین ايمان و رعايت آداب هم در ميان آنها از درجه اول اهمیت برخوردار است.»
به طرز عجیبی، همه مصاحبه شوندگان اظهار داشتند که قبل از پیوستن به جامعه اسلامی، خود را مؤمن میدانستند و جهانبینی مسیحی نقش ویژهای در گرویدن آنها داشته است. این نگاه، آگاهی دینی اولیه را شکل داده و مبنایی برای درک خودشان از دریچه دین شده است. پسزمینه عاطفی که آنها را در گذار از دینی به دین دیگر همراهی میکرد را میتوان از نوع اضطراب، عدماطمینان، شکبهخود و ترس توصیف کرد.
همچنین مشخص شد توحید، تغییرناپذیری و سنت، جهان شمولی و اینکه اسلام چه نقشی برای زن قائل میشود، عوامل جذب آنها به دین اسلام بوده است.
یک جنبه فکری نیز در گذار به دین دیگر وجود دارد: شرکتکنندگان در مصاحبه، اعتراف کردند که آنها جذب ادبیات اسلامی شدند و پس از پذیرش اسلام، علاقه آنها به متون خاص مذهبی و فلسفی چندین برابر افزایش داشته است.
علاوهبراینها، آنها غالبا تمایل دارند تحول مذهبی را که برای آنها اتفاق افتاده است، مداخله قدرتهای خاص و عالی بدانند. اغلب نوکیشان توضیحاتی مانند الهام، سپیدهدم، احساس آرزو، شنیدن صدا را در حرفهایشان دارند.
وقتی یک مسلمان نوکیش تعهد خود را به دین جدید محکم میکند، به دنبال مشارکت فعال تر در زندگی جامعه اسلامی است و درعینحال روابط خود را با دوستان غیرمسلمان قبلی کمرنگ میکند. قاعدتا دوستان و آشنایان نسبت به والدین و اقوام با اغماض بیشتری پذیرای این تغییر دین میشوند.
اغلب در جامعه روسیه تصویری منفی از اسلام شکل میگیرد و مفهوم منفی «مساله مسلمانان» مترادف شده است با: ارجاعات مداوم به تروریسم بینالمللی اسلامی، انفجار منازل و در متروی مسکو، سایر حوادث تلخ و همچنین استفاده از عبارات مشخص: «آیا روسیه یک کشور مسلمان خواهد شد؟» ، «دختران روس در نقشههای وهابیها» و...
برای درک اینکه چرا احساسات افراطی در محیط مسلمانان ظاهر میشود و ریشه اسلام رادیکال از کجا پا میگیرد، باید به تفصیل این موضوع بررسی شود که چگونه محیط به یک فرد مؤمن کمک میکند تا به سوال «من کیستم» پاسخ دهد؟
در زندگی یک مسلمان، جامعه دینی نقش مهمی دارد. یک مسلمان مؤمن همیشه میداند که خانواده را چگونه اداره کند، چطور با مردم ارتباط برقرار کند و در یک موقعیت خاص چه رفتاری داشته باشد. زندگی دینی یک مسلمان مبتنی بر رعایت «پنج رکن اسلام» است و زندگی روزمره به دستورات موجود در سنت (نمونههایی از زندگی پیامبر اسلام به عنوان الگو) بستگی دارد. گویا نظام دینی زبان تازهای به نوکیشان میدهد که با آن میتوانند به اهمیت اعمال خود پی ببرد. میتوان گفت گذار به دینی دیگر به فرد کمک میکند تا از بستر فرهنگی که بحران فردی او را تقویت میکند فاصله بگیرد.
نظر شما