محتوا در علوم انسانی اسلامی،  حرف اول و آخر را می‌زند

رئیس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی‌ معتقد است که تنوع و تکثر نظریه‌ها در علوم انسانی اسلامی‌ و پرهیز از یکدست سازی باید صیانت شود.

به گزارش خبرگزاری شبستان، دومین جلسه اتاق تحول علوم انسانی با حضور حجت الاسلام لکزایی رئیس اتاق و اعضای آن به صورت مجازی برگزار شد.

حجت الاسلام رضا غلامی‌ در این مراسم گفت: واقعیت این است‌ که نمی‌توان از پیشرفت و تمدن اسلامی‌صحبت کرد، اما نیاز به علوم انسانی اسلامی‌را منکر شد. متأسفانه بخشی از کسانی که با علوم انسانی اسلامی‌مخالفت می‌کنند با نظریه‌های علوم انسانی اسلامی‌آشنا نیستند و میلی به آشنا شدن هم نشان نمی‌دهند. روشن است که ما با طرح علوم انسانی اسلامی‌به دنبال تحمیل علوم انسانی اسلامی‌به همه دانشگاهیان نیستیم. حتی در صورت جاری و ساری شدن علوم انسانی اسلامی‌در بعضی دانشگاهها، نباید آموزش نظریه‌های غیر اسلامی‌ من جمله نظریه‌های غربی و سکولار کنار گذاشته شود. در واقع، ما مخالف تقلید از نظریه‌ها و تابو سازی از آنها هستیم، مخالف کنار گذاشتن نقد هستیم، نه مخالف تعلیم نظریه‌ها. نمی‌توان از پیشرفت‌های علمی‌دنیا در علوم انسانی خود را بی بهره نگهداشت و فرهنگ اسلامی‌نیز چنین دأبی نداشته و ندارد.

این استاد دانشگاه ادامه داد: مطلبی را باید مورد تاکید قرار بدهم که در باب ساخت علوم انسانی اسلامی، دیدگاه واحدی وجود ندارد و این، نه تنها برای گفتمان علوم انسانی اسلامی‌عیب نیست بلکه یک حُسن محسوب می‌شود. اساسا من معتقدم تنوع و تکثر نظریه‌ها در علوم انسانی اسلامی‌و پرهیز از یکدست سازی باید صیانت شود. در بعضی نظریه‌های علوم انسانی اسلامی‌ شاهد گسترده بودن نقش عقل اعم از عقل برهانی و عقل ابزاری هستیم و در بعضی نظریه‌ها کمتر، البته به نظر می‌رسد ما برای شکل گیری علوم انسانی اسلامی، نیازمند بسط عقل ورزی و استفاده گسترده از ظرفیت نظریه‌هایی مانند نظریه اعتباریات مرحوم علامه طباطبایی هستیم که من نام آن را عقلانیت تمدنی می‌گذارم که در جای خود قابل بحث است.

رئیس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی‌ افزود: در بعضی نظریه‌های علوم انسانیِ اسلامی، به روز سازی، کابردی سازی و بومی‌سازی در عرض اسلامی‌سازی علوم نیست و می‌تواند در بطن نظام فکری علوم انسانی قرار داشته باشد. در واقع، این نظریه شما درباره ساخت علوم انسانی اسلامی‌ است که نسبت علوم انسانی اسلامی‌با به روز سازی، کاربردی سازی و بومی‌سازی را تعیین می‌کند اما آنچه مسلم است، قاعده زمان و مکان در فقه، مسیر تطبیق علوم انسانی اسلامی‌با اقتضائات بومی‌ را کاملا هموار می‌کند لذا علوم انسانی اسلامی‌در ایران، البته در فرم و در فروعات، لزوما با علوم انسانی اسلامی‌ در عراق، پاکستان یا مالزی و غیره یکسان نیست.

وی با بیان اینکه نکته کلیدی در بحث علوم انسانی اسلامی‌ این است‌ که در علوم انسانی اسلامی، محتوا حرف اول و آخر را می‌زند، تأکید کرد: بنابراین، تغییر سرفصل‌ها یا برنامه آموزشی بدون وجود محتوای قوی، این حرکت یعنی حرکت اسلامی‌سازی علوم انسانی را به ضد خودش تبدیل می‌کند. البته تغییر سرفصل‌ها لازم است اما بعد از سرمایه گذاری بر روی محتوا. وقتی از محتوا صحبت می‌کنیم، منظور آن محتوایی است که قدرت دفاع از خود در برابر نقدها را دارد، و از تونل‌های نقد عبور می‌کند، و چنین محتوایی خود به خود در متن دانشگاه‌ها حضور پررنگی پیدا می‌کند و کسی نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد. 

وی اضافه کرد: یک مشکل دیگر ما که از دو مشکل قبلی جدی تر است. دریافت‌های به مراتب عمیق تر و سیستماتیک از آیات و روایات در عرصه مباحث اجتماعی است

در ادامه این مراسم حجت الاسلام منصور میراحمدی، استاد دانشگاه شهید بهشتی گفت: با حداقل دو هدف تشکیل این اتاق فکر در دانشگاه‌ها و پژوهشکده‌ها می‌تواند مفید باشد؛ نخست موضوعاتی که قرار است در اتاق فکر بررسی شود شاید اگر به دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌هایی خاصی فرستاده باشد می‌تواند استفاده از این نظرات در تصمیم سازی موثر باشد و با رایزنی‌های به عمل آمده دستور العمل‌های کاربردی متناسب با مسایل جاری ابتدا در صحنه دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها مورد بررسی قرار گیرد و نتایج آن به این اتاق فکر منتقل شود. دومین هدف هم این است که با توجه به اینکه این اتاق فکر در ستاد تشکیل می‌شود هماهنگی بین صف و دانشگاه‌ها و پژوهشگاه حائز اهمیت است و دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها در جریان مصوبات قرار بگیرند و برای اجرایی شدن تصمیم گیری‌ها همفکری کنند. قاعدتا در همه دانشگاه  ها و پژوهشگاه‌ها تجارب ارزنده ای وجود دارد. کارهایی صورت گرفته و حتی رصد این کارها در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها می‌تواند برای ما اهمیت داشته باشد از اینکه بدانیم در چه وضعیتی هستیم و تصمیم گیری‌های ما با موقعیت بیرونی ما هماهنگی داشته باشد.

حجت الاسلام رضا برنجکار هم در این مراسم طی سخنانی گفت: پیشنهاد دکتر میراحمدی پیشنهاد خوبی است. ما اگر بتوانیم این پیشنهاد را عام تر در نظر بگیریم و همه مراکز را درگیر کنیم خوب است. می‌توان برای این اتاق فکر سایتی را راه اندازی کرد و از همه اساتید حوزه و دانشگاه دعوت شود که پیشنهاداتشان را به صورت مکتوب بیان کنند و این پیشنهادات در اتاق فکر بررسی شود.

حجت الاسلام احمد شریفی، سرپرست مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه در این مراسم گفت: از سال 1391 مرحوم علامه مصباح در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفتند:این موسسه هدفش تولید علوم انسانی اسلامی‌است و باید بازنگری شود که کجا هستیم؟ کجا بودیم و اساسا کجا باید قرار می‌گرفتیم؟ به همین منظور کمیته ای با عنوان شورای سیاستگذاری علوم انسانی اسلامی‌تشکیل شد و کار عمیقی روی آثار، رساله‌ها و سرفصل‌های آموزشی موسسه صورت گرفت و در پایان به سندی رسیدیم که مورد تایید علامه مصباح بود، حتی درباره برخی از کلمات سند هم جلسات چالشی داشتیم. به طور مثال درباره واژه اسلامی‌در عبارت علوم انسانی اسلامی‌صحبت‌های چالشی زیادی شد و به نتایجی رسید.

وی افزود: ما تلاش کردیم برنامه عملیاتی برای دستیابی به این هدف در حوزه آموزش و پژوهش تدوین کنیم و از سال 94 به بعد در جلسات با گروه‌های مختلف و همکاری و همفکری، با این سند حدود 80 درصد فضای علمی‌موسسه در خدمت این سند و تحق آن قرار گرفته است و اکنون هم برنامه‌های پژوهشی و آموزشی ما در راستای این سند است و بنابراین ما در موسسه اتاق فکری برای علوم انسانی اسلامی‌شکل دادیم که در نهایت به تدوین این سند رسید. این سند می‌تواند الگویی برای بومی‌سازی آرمان و ارزش‌های ما باشد.

حجت الاسلام حبیب الله بابایی رئیس پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی‌گفت: من به عنوان سوال می‌خواهم مطرح کنم که آیا در فرایند تحول علوم انسانی ما در شرایط کنونی خود باید به یک حرکت منظم فکر کنیم یا یک عملیات نامنظم؟ ما نرم افزار پشتیبانی علمی‌حرکت نظام مند و یک صدا و یگانه را نداریم و ناگزیریم به نقطه زنی‌های چریکی بپردازیم. ما در تحول علوم انسانی ممکن است ده نقطه برای تحول زایی داشته باشیم، ولو اینکه نتوانیم بین این ده نقطه دستگاهی را طراحی کنیم، اما باید این ده نقطه را فعال کنیم و در آنها به فکر ایجاد ارتباط بین نقطه‌ها باشیم.

حجت الاسلام لکزایی، رئیس اتاق تحول علوم انسانی طی سخنانی گفت: ما طرح تشکیل قطب‌های علمی‌را هم داریم و در آن هر مرکز علمی‌مهمی‌که در حوزه علوم انسانی اسلامی‌وجود دارد هر کدام یک قطب علمی‌شود و ما از نظر پسادکتری، مجلات دارای رتبه و ... می‌توانیم آنها را حمایت کنیم، چون در دانشگاه‌های ما چه بسا هر دانشکده بتواند قطب علمی‌شود اما در مرتبه اول می‌شود هر مرکزی که در عرصه علوم انسانی اسلامی‌فعال است حداقل دارای یک قطب علمی‌مبتنی بر ظرفیت‌هایش باشد و بعد پشتیبانی شوند و مراکز هم با این‌ها مرتبط شوند و ما در فاصله یک ساله ببینیم که به طور مثال بیست قطب علمی‌ایجاد کردیم.اگر پیشنهاد شود هر مرکز برای خودش زمینه اصلی فعالیت تعریف کند و تبدیل به قطب علمی‌شود. دوستان اشاره کردند که اتاق فکرهای معین نقش خودشان را در تحول علوم انسانی اسلامی‌مشخص کنند. ما منتظر مرکز علوم انسانی هستیم اگر قطب‌های علمی‌در دانشگاه‌ها شکل بگیرد مبتنی بر رشته‌های تخصصی است و در آنجا تجمیع متخصصان از مراکز مختلف اتفاق می‌افتد و در جه یک‌های هر دانش با قطب‌های علمی‌در ارتباط خواهند بود.

معتمدی، سرپرست دانشگاه علامه طباطبایی هم در این نشست طی سخنانی گفت: ما در قالب برنامه راهبردی دانشگاه‌ علامه طباطبایی محور را تحول علوم انسانی قرار دادیم و بیان کردیم که تا سال 1405 به عنوان جامع ترین دانشگاه علوم انسانی باید چه کارهایی انجام دهیم؟ مهمترین مبحثی که مطرح است این است که وقتی به صورت دستوری بحثی مطرح شود و بگوییم دانشگاه‌ها و گروه‌ها کارهای خاصی بکنند شاید اتفاق خاصی نیفتد اما اگر بتوانیم کار را تبدیل به یک گفتمان کنیم و هر یک اعضای گروه‌های تخصصی ریز مباحث را مطرح کنند آن وقت کار وسیع تر می‌شود. 

وی ادامه داد: اصلی ترین کار ما در دانشگاه علامه طباطبایی این است که این کار را تبدیل به یک گفتمان عمومی‌کنیم و گروه‌های مختلف آموزشی هم به ما بگویند در این مسیر می‌خواهند چه کنند؟ واقعیت این است که تحول در علوم انسانی سخت و طولانی است و مربوط به چند سال است و برنامه راهبردی و جدی را می‌خواهد. 
حجت الاسلام لکزایی در پایان سخنان دکتر معتمدی گفت: در جلسه بعدی طرح تحول علوم انسانی دانشگاه علامه طباطبایی را می‌توانید تشریح کنید. اکنون بحث جلسه ارائه نظرات درباره پیشنهاد آقای دکتر میراحمدی است.

شهاب اسفندیاری رئیس دانشگاه صدا و سیما هم گفت: تجربه تحصیل من این است که ما علوم انسانی‌مان در ایران غربی تر از غرب است. در غرب محیط فرو ریختن بت اندیشه‌های بزرگ مطرح است اما اینجا فرایند بر مبنای بت سازی است. این را می‌شود چگونه شکست؟ باید کار گفتمانی صورت گیرد. اگر علوم انسانی ما به روز شود و بدانند که در دانشگاه‌های غربی چه گونه کار می‌شود این بهت نسبت به غرب وجود ندارد.

وی با بیان اینکه باید ببینیم نهادهای موجود در تحول علوم انسانی مانند شورای تدوین کتب و متون درسی چه نقشی در این اتاق فکر دارند، بیان کرد: به هر حال در این نهادهاست که متون تغییر می‌کنند و سرفصل‌ها تعیین می‌شوند. بنابراین نباید وقتی ساختار جدید به وجود می‌آید از روندهای موجود و پیش از این غافل شویم. باید حواسمان باشد که واکنش بدنه استادان این رشته این گونه نباشد که آنها در حال ساختن نهادهای اضافه و گرفتن بودجه هستند. بنابراین ما باید متوجه این باشیم که اگر صرفا ساختارهای بزرگ درست کنیم اما در تحول نتیجه خوبی نداشته باشیم خودش یک آفت است. در حالی که گاهی ساختار‌های کوچک بهتر می‌توانند در تحول نقش آفرینی کنند. خواهش من این است درباره موضوع هنر و رسانه که بسیار اهمیت دارد و آقا هم در روز پرستار به جنگ روایت‌ها اشاره کردند به مقوله تحول در هنر و رسانه هم توجه کنیم.

ابراهیم برزگر هم طی سخنانی به ارائه نظرات خود پرداخت و گفت: یک مسأله ابهاماتی است که درباره تلقی از علوم انسانی وجود دارد. در این باره افراط و تفریطی وجود دارد که لازم است درباره آن ذهنیت واحد شکل بگیرد. برخی معتقد بودند علوم انسانی کفر است و مفید نیست و باید آن را به سطل زباله ریخت. تلقی دیگر بت سازی می‌شود و گرایش اثبات گرایی غالب می‌شود. ما از این موضوع سیلی خوردیم  و بسیاری از مشکلات ما به دلیل این تلقی منفی نسبت به علوم انسانی است در حالی که علوم انسانی می‌تواند مشکلات جامعه را حل کند. بنابراین باید تلقی معمولی از علوم انسانی ایجاد کنیم.

این استاد دانشگاه گفت: حلقه ارتباط ما با جامعه هم مهم است. دانشجو، استاد، دانشگاه و جامعه اضلاع علوم انسانی هستند. دانشجو و استاد و دانشگاه هر کدام متولی دارند اما بخش جامعه بی متولی است و به همین دلیل می‌بینیم که در مقالات ISI در منطقه اول هستیم اما در کف جامعه جهان سومی‌هستیم و نود درصد مشکلات ما مربوط به علوم انسانی است پس این مقالات کجا می‌رود؟ این آن واقعیت تلخی است که نود در صد مشکلات ما در جمهوری اسلامی‌مربوط به علوم انسانی است و هنوز حل نشده است. این نشان می‌دهد ما ضعف نهادی داریم و باید این در تک تک موسسات و نهادها حل شود. ما نیازمند دفتر ارتباط با جامعه در دانشگاه‌ها در حوزه علوم انسانی هستیم. ما نیاز داریم در این حوزه نهادسازی شود و مشکلات رصد شود و مشکلات در رشته‌های متناسب با خودش متولی پیدا کند. مشکلات علوم انسانی مانند حوزه صنعت نیست، چون به صورت مستمر نیاز دارد که این مشکلات به روزرسانی و بررسی شود.

حجت الاسلام لکزایی در پایان سخنان برزگر اظهار کرد: ما به رییس جمهوری نامه نوشتیم که معاونت علوم انسانی تشکیل شود. من نکاتی هم در جمع بندی بگویم. اساتید با اکثریت آرا موافقت کردند اتاق فکر در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها تشکیل شود اما اولویت با دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌هایی است که ما از آنها در این اتاق فکر عضو داریم. به طور مثال ما موافقت می‌کنیم به عنوان پایلوت اتاق فکر تحول علوم انسانی در دانشگاه شهید بهشتی تشکیل شود. هر کدام از اعضای دیگر هم علاقه مند باشند می‌توانند این طرح را اجرا کنند. اما نمی‌خواهیم برایش ساختار در نظر بگیریم.

وی افزود: از سوی دیگر هر اتاق فکری بیاید دانشگاه و پژوهشگاه خودش را بررسی کند و نقاط قوت را مشخص کرده و متولی آن بخش شود تا اگر وزارت علوم بخواهد متولی شود بداند که هر موسسه و مرکز علمی‌در چه بخشی می‌تواند قطب علمی‌باشد. سایت را پیگیری می‌کنیم چون پیشنهاد خوبی بود. برخی از مقالات و ایده‌ها را در ارزیابی تحول علوم انسانی داریم که می‌شود آنها را در گروه قرار داد.

محمدجواد هراتی دبیر اتاق فکر تحول در علوم انسانی هم در پایان این نشست گفت: فرصتی پیدا شده که وزیر محترم علوم می‌گوید تمام اختیارات آموزشی و پژوهشی را می‌خواهد به علوم انسانی‌ها واگذار کند. این مرکز که درست می‌شود یک ابلاغ هست و چند تا کارشناس. وزارت علوم کار ستادی دارد و نمی‌تواند کار پژوهشی و میدانی کند بلکه می‌تواند مجوز بدهد و یا مجوزی را بگیرد. کمیسیون‌ها مشخص می‌کنند چه نشریاتی مجوز بگیرند یا نه. با ایجاد این مرکز ساختار جدیدی به وزارت علوم اضافه نمی‌شود. نهایتا دو معاونت و چند گروه علمی‌تاسیس می‌شود. درخواست من این است که اقدامات در این مرکز به بحث گذاشته شود.

وی تصریح کرد: وزیر علوم پیشنهادهایی برای ابلاغ مرکز ارائه دادند و دوستان می‌توانند نظر بدهند که اگر این ابلاغات کافی است برای رئیس مورد نظر گرفته شود.

کد خبر 1127311

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha