به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، دوران امامت امام باقر (ع)،عصر گسترش جریان غلات و نفوذ غالیان بوده است. گروهی که با دادن نسبت هایی غلو آمیز به ائمه، بیشترین آسیب را به مذهب تشیع رساند.لذا در این خصوص با حجت الاسلام «امیر علی حسنلو» مدیر گروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه گفتگویی انجام دادیدم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
امام چگونه با جریان انحرافی غالی مبارزه کردند؟
روشن گری و تبیین درست از دین که امروز نظریه جهاد تبیین از سوی رهبری معظم مطرح شده در سیره همه انبیای الهی و در قرآن و سیره اهل بیت( ع) و بزرگان دین و علمای اسلام وجود داشته است ؛انحراف در هر زمان می تواند در ابعاد مختلف خود را نمایان کند و به دین لطمه بزند و ارزش های دینی را مخدوش نموده و فضا را آلوده و مردم را از دین طرد نماید؛ چنانکه رفتار وهابیت و داعش والقائده وطالبان دراین زمان دیگران را نسبت به اسلام مردد و به رفتار نامناسب تحریک می نماید و به جریان اسلام هراسی که غرب از دیر باز راه انداخته کمک می کند ؛ لذا شبهه وا نحراف گاهی در قالب شبهه نظری و گاهی در ماهیت شبهه عملی نمود می کند ؛ در هر صورت باید با انحرف مبارزه کرد ؛ انحراف فکری اساس همه انحرافات است ؛ انحراف سیاسی تا انحراف فرهنگی و انحراف عقیده وباور از جمله انحرافات در گستره تمدن اسلامی بوده است ؛ امام باقر (ع) در همه زمینه های به حسب شرایط واقتضائات زمان به این شبهات پاسخ داد ودر مقابل انحرافات موضع گرفت تا حق از باطل روشن گردد. جهاد تبیین یعنی همین که رهبری فرمود به جهاد تبیین اهمیت دهید این فرمایش ایشان ملهم از سیره درست اهل بیت (ع) است.
دراین مجال به گوشه هایی از این تلاش ها اشاره می شود.در زمان امام محمّد باقر(ع) از جمله گروههاي خطرناكي كه در جامعه آن روز حضور داشتند، يهوديان بودند كه شماري از احبار يهود به ظاهر مسلمان شده بودند، و گروهي از آنها مرجعيّت علمي قشري از سادهلوحان را به عهده داشتند. تأثيري كه آنها برجاي گذاشتند به صورت احاديث جعلي به نام «اسرائيليات» پديدار گشت،برخی از مورخین اهل سنت نیز تحت تاثیر این اسرائیلیات در کتاب های خود مطالبی علیه ارزشهای دینی وارد کردند که امروزه منشاء شماری از شبهات بوده است .
لذا مبارزة با يهود القائات سوء آنها در فرهنگ اسلامي، بخش مهمّي از برنامة ائمه طاهرين (ع)بود. زراره نقل ميكند: در خدمت امام باقر (ع) نشسته بودم و امام در حالي كه در مقابل كعبه نشسته بود فرمود: نگاه كردن به خانة خدا عبادت است. در همان حال «عاصم بن عمر» از قبيلة بجيله نزد امام آمد و گفت: كعب الاحبار ميگويد: كعبه هر صبحگاهان برابر بيت المقدس سجده ميكند، امام فرمود: نظر تو در مورد گفتة كعب الاحبار چيست؟ آن مرد گفت: گفته كعب صحيح است، امام فرمودند: تو و كعب الاحبار هر دو دروغ ميگوييد. آنگاه در حالي كه به شدّت ناراحت بود، فرمود: خداوند بقعهاي محبوبتر از كعبه روي زمين نيافريده است، ميبينيم يهود ميكوشيدند بيت المقدس را با جعل حديث بر مسلمانان بقبولانند و امامان شيعه با تعابيري نظير «لا تشبهوا باليهود» ميكوشيدند اين رابطة فرهنگي نامطلوب را كه ميان مسلمانان و يهود به وجود آمده بود قطع كنند، و اين در حالي بود كه راويان ديگر فرق اسلامي از اين احاديث استقبال ميكردند، و آنها را در كتب خودشان نقل نموده و فرهنگ خود را با آن آلوده كردند.
مبارزه با غالیان و دروغ پردازان با استفاده از تبیین واقعیت و راه وموضع درست
از جمله جریانی که معاصر ائمه در جامعه اسلامی حضور دارد، جریان غلو است در همه امور دین که لازم بود با آن بر خورد مقابله شود ؛ بنابراین افزون بر رسوخ اسرائیلیات مسئلهاي دیگر و مشکلی كه در اين زمان براي فرهنگ اسلام پيدا شده بود، مشكل غاليان بود که هم در میان اهل سنت و هم در میان شیعه این گرایش پدیدار شده بود ؛ شمار آنها در آن روزگار رو به فزوني گذاشته بود، آنها با سوء استفاده از روايات امام و نسبت دادن احاديث جعلي به آن حضرت ميكوشيدند از حيثيت امامان و شيعيان برخوردار شده و با كشاندن شيعة و عامه اهل سنت پیرو مکتب خلفا را که اغلب سادهلوح به دنبال خود ، به اهداف خود برسند.
زماني كه امام در مدينه بود، اين فرصت طلبي ها هر چه بيشتر شدّت گرفت. وقتي كه امام آنها را از خود طرد كردند، اصحاب آن حضرت نيز غلات را از جمع خود بيرون راندند، «مغيرة بن سعيد» و «بيان بن سمعان» كه از رهبران غاليان بودند، توسط اصحاب امام باقر (ع) طرد شدند. غلات با توسّل به اطاعت امام (ع) خود را از عمل به وظايف اسلامي معاف دانسته و شناخت و معرفت امام را براي فلاح و رسيدن به اهداف عاليه اسلامي كافي ميشمردند و در مقابل، امام باقر (ع) مكرّر به لزوم تكيه بر عمل صالح تأكيد ميفرمودند و تأكيد امام بر عمگرايي شيعيان، به طور غير مستقيم در برابر تمامي فرقههايي بود كه به عمل صالح اعتنايي نداشتند.
انحطاط اخلاقی و عقیدتی جامعه اسلامی در عصر خلفای جائر اموی پیامدهای زیان باری را به همراه داشت که از جمله دو پیامد افراط و تفریط در باورهای دینی بود. این دو آفت در حکومت امویان جامعه را به شدت رنج میداد. اگر در جامعه آن روز گروهی از مردم تحت تأثیر شرایط محیط و تبلیغات زهرآگین اموی اهلبیت (ع) تا آنجا از خاندان رسالت فاصله گرفته بودند که آنان را مورد ناسزاگویی قرار میدادند در مقابل، دستهای از مردم به انگیزههای مختلف، در تعظیم مقام خاندان رسالت زیادهروی میکردند که امامان معصوم (ع) ناگزیر با آنان به مواجهه و مبارزه میپرداختند. عصر امام باقر (ع) از این امر مستثنی نبود. امام باقر (ع) به عنوان هادی و رهبر شیعیان به مبارزه جدی با این تفکرات منحرف پرداختند و با ردّ اعتقادات و لعن و بیزاری جستن از آنان، اندیشة صحیح اعتقادی را در این باره به شیعیان تعلیم دادند.
در متون شیعه ادب ، حدیث و تاریخ برخی از انحرافات غلات و القائات آنها باقی مانده است اين اشعار نشانگر تلاش هاى غلات و اشاعه احاديث دروغ از طريق ائمه براى جذب شيعيان عراق بود. آنها با توسل به اطاعت امام، خود را از عمل به وظايف اسلامى معاف دانسته و شناخت و معرفت امام را براى فلاح و رسيدن به اهداف عاليه اسلامى كافى مىشمردند. در برابر، امام باقر عليه السّلام مكرر به لزوم تكيه بر عمل صالح تأكيد مىفرمود.سخنانى نظير احاديث زير از آن حضرت اقدامى بر نفى موضع غلات و انديشههاى فاسد آنان بود و انگيزه صدور احاديثى از اين قبيل حد اقل از يك زاويه براى خنثى كردن آثار انديشههاى غلات در ميان شيعه بوده است.
در يك مورد حضرت فرمودند: شيعيان ما اطاعت كنندگان خدا هستند؛ و در جاى ديگر فرمودند: شیعه ما اهل ورع و پرهیزگاری و عمل هستند، لذا امام با این مواضع صریح حساب مکتب اهل بیت را با غلات جدا نمودند ؛ موضع گرفتن وروشن گری جریانی است که ائمه در مقابل انحرافات رنگارنگ بعنوان اصل مهم عمل نموده و در حفظ بنیانهای دین بکار بسته اند ؛ این جریان امروز نیز باید مورد توجه باشد از سوی متولیان فرهنگی ونخبگان فرهنگی اعم از حوزوی و دانشگاهی و طلبه و دانشجو فرقی ندارد یک تکلیف مهم دینی و وجدانی است که در مقابل انواع انحرافات باید ایستادگی نمود ؛ مقاله نوشت سخنرانی کرد کتاب نوشت ؛ جلسه علمی گذاشت و موضع روشن داشت.
مواضع ائمه در مقابل انحرافات همیشه بر قرار و جریان مستمر بوده است ؛ جنانکه پس از شهادت امام باقر (ع) اعتقاد به مهدويت امام باقر عليه السّلام از جمله اعتقاد برخى از غاليان بود كه از سوى امام صادق عليه السّلام مورد انكار قرار گرفت. اعتقاد به نبوّت برخى از امامان معصوم (ع) در ميان غلاة وجود داشت. امام صادق(ع) در برابر آن مى فرمود: من قال: «إنّا أنبياء فعليه لعنة الله و من شكّ فى ذلك فعليه لعنة الله»؛ كسى كه بگويد ما پیامبر هستيم، نفرین خدا بر او باد كسى كه در اين امر ترديد كند بر او هم نفرین خدا باد.
برخى از غاليان لفظ «اله» را با «امام» يكى گرفته در تأويل آيه: «هُوَ الَّذِي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الْأَرْضِ إِلهٌ» اظهار مىكردند كه مقصود از اله زمين، همان امام است. اين سخنان بود كه سبب شد تا امام صادق عليه السّلام آنها را بدتر از مجوس و يهود و نصارا و مشركين بخواند. لبه تيز برخورد امام با غاليان عقايدى بود كه ضمن آنها، كوشش مىشد تا جنبهاى از «الوهيت» به امامان نسبت داده شود. آن حضرت مىفرمود: لعنت خداوند بر كسى كه چيزى در حق ما بگويد كه ما خود نگفتهايم، لعنت خداوند بر كسى كه ما را از عبوديت براى خدايى كه ما را خلق كرده و بازگشت ما به سوى او و سرنوشت ما در يد قدرت اوست، جدا سازد.
نظر شما