وقتی نوروزی خوانان با کوله باری از بهاریه در گیلان می گشتند

در گذشته، اسفندماه که می شد، نوروز خوانان در محلات می گشتند و با خواندن اشعار بهاریه و اجرای آئین های نمایشی، خبر می دادند که سال دارد نو می شود.

خبرگزاری شبستان_رشت، مهری شیرمحمدی؛ نوروز و آئین‌های مرتبط به آن در سراسر ایران وابستگی خاصی با فرهنگ کشاورزی و ساختار معیشتی دارد. در گذشته، اسفندماه که می‌شد، نوروزخوانان در محلات می‌گشتند و با خواندن اشعار بهاریه و اجرای آئین‌های نمایشی، خبر می‌دادند که سال دارد نو می‌شود. مردم رشت پیام آوران نوروزی را عموما با نام «نوروزی نو سال» می‌شناسند و آنان نیز در گذشته خود را با همین نام می‌شناساندند. در تالش آن‌ها را با نام «نوروزنامه خوان» می‌شناسند. گاه آنان خود را شیرخان می‌نامیدند و به همین نام معروف می‌شدند که گویا سرخوان گروه بوده است.

 

نوروز خوانان از اول اسفندماه تا شب چهارشنبه سوری و گاهی تا آغاز شب سال نو در محلات اشعار نوروزی می‌خواندند. با کمرنگ شدن این رسم، نوروزخوانان به کهولت سن رسیده و بسیاری از اشعار و آداب و رسوم نوروزخوانان نیز با فوت این هنرمندان به نسل جدید نرسید.

 

به گفته محمد بشرا، پژوهشگر و مردم شناس، نوروزی خوانان افراد شناخته شده و انگشت شمار باسواد جامعه روستایی بودند و نوروزی خوانی بخشی از کارشان را تشکیل می‌داد زیرا در زمان‌های مختلف سال، مرثیه، تعزیه و شبیه خوانی هم می‌کردند. گاهی هم یالانچی، لافند باز(ریسمان بازی)، و یا عضوی از گروه خوانندگان مراسم «عروسه گولی» بودند. گروه نوروز خوان، بین ۲ تا پنج نفر عضو داشت. غالبا در روستاها- که از روشنایی معابر خبری نبود- با خود فانوس و چماق (چوب دستی) حمل می‌کردند تا با سگان ولگرد و خانگی مقابله کنند.

 

 

بشرا یادآور می شود: در هر گروه یک نفر مسن‌تر و باتجربه‌تر که اشعار اصلی نوروزی را از بر داشت- «سرخوان» محسوب می‌شد. گاه او را «محتشم خوان» هم می‌گفتند. مراسم‌های نوروزی خوانی، تعزیه‌خوانی و مرثیه‌خوانی نیز با محتشم خوان آغاز می‌شد. وی بداهه خوان و بداهه‌گوی هم بود و با توجه به شناختی که از مردم روستا داشت و یا با پرس و جو کردن درباره آنها به‌دست می‌آورد و به ذهن می‌سپرد، در وصف افراد خانواده‌ها اشعاری در بداهه می‌سرود و همین بداهه‌گویی‌ها بر میزان و مقدار هدایا می‌افزود و درآمد بیشتری نصیب گروه نوروزی خوانان می‌شد.

 

همراهان نوروزی خوان، ضمن برخورداری از صدای خوب، سرخوان را در تکرار اشعار یاری می‌کردند و چون تکرار کننده بندهای اشعار نوروزی بودند، آنان را «واگیرکون» و در تالش «جیگرکر یا واگیرکر» می گفتند. الکساندر خوچکو که در زمان محمد شاه قاجار کنسول روسیه در رشت بود، درباره مراسم‌های پیش از نوروز می‌نویسد: «ازچند روز پیش از آغاز سال نو، عده ای از کودکان هفت تا دوازده ساله با هم جمع شده، گروهی را تشکیل می‌دهند و بعد در کوچه ها و محله ها راه افتاده دم در خانه ای می ایستند و با خواندن ترانه هایی، سال نو را به صاحب خانه تبریک می گویند و مژدگانی می خواهند.» اما اشعاری که وی ذکر می کند، درباره مراسم عروس گوله است.

 

 

اجرای آئین عروس گولی، شاخص ترین مراسم نوروز خوانی در گیلان است. اما تنوع اقلیمی و فرهنگی در مناطق مختلف گیلان، باعث شده، آئین‌های متفاوتی در نقاط مختلف گیلان اجرا شود؛رابرچره، بره اندازی، شال اندازی، آئینه طاق دونی، کتم خوانی، چهارشنبه خاتون و خرس بونی برخی از این موارد است.

 

حالا سرپرست اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گیلان وعده داده برای نوروز ۱۴۰۱ در بناهای تاریخی نوروزخوانی برپا می‌کند. به گفته یک پژوهشگر و مردم شناس، «عروس گولی» در جلگه گیلان اجرا می شد و «رابچره» ویژه مناطق کوهستانی بویژه منطقه رودبار بود.

 

هوشنگ عباسی می‌افزاید: عروسه گولی مبتنی بر فرهنگ برنج کاری و رابچره مخصوص دامداران کوه‌نشین بود. اما در همه این آئین‌ها شاهد یک ساختار نمایشی طنز همراه با اجرای موسیقی و شعر هستیم.

نویسنده کتاب «آیین‌های سنتی نوروز در گیلان»، درباره سنت نمایشی «عروس گولی» اضافه می‌کند: اعضای نمایش شامل؛ یک غول و یک پیرمرد و دو نوجوان بودند که خود را به شکل «کاس خانم» و «ناز خانم» در می‌آوردند و ترانه‌های عروس گولی را در حین اجرا می‌خواندند. این نمایش با موسیقی سرنا و نقاره و بعد از غروب خورشید آغاز می‌شد و گروه نمایشی، در محلات مختلف به راه می‌افتادند و یک عده تماشاچی هم معمولا همراهیشان می‌کردند. «غول» کلاه حصیری به سر داشت و صورتش را سیاه می‌کرد و با رقیب خود که پیرمرد بود، می‌جنگید. این نمایش، با بن مایه اسطوره‌ای، در باور مردم پرشگون و مبارک بود و اغلب با برگزاری این آئین نمایشی به نیت سلامتی، بارآوری محصولات کشاورزی و دامی و پایان یافتن غم و مشکلات در استقبال از نوروز صورت می‌گرفت.

 

به گفته وی در نمایش عروسه گولی مبارزه غول و پیربابو یا غول و کوسه شاید نماد و یادگاری از مبارزه ایزد باران آوری و اهریمن خشکسالی است و نازخانم عروسه گولی هم می تواند جلوه ای دیگر از ایزدبانوی آب با الله باروری باشد.

کد خبر 1151797

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha