واجب‌ترین حقی که بر گردن انسان است/جلوه اصلی سیاست در اسلام

اسلام مکتبی است که عقاید و سیاستش به هم آمیخته است. اطاعت از رسول(ص) و ولی امر که امری سیاسی است، با ایمان به خدا و قیامت که امری اعتقادی است، آمیخته است: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ».

به گزارش خبرنگار گروه غدیر و مهدویت خبرگزاری شبستان، با توجه به آنکه دعای ندبه از ادعیه سفارش شده برای روز جمعه منتظران امام مهدی(عج) است در سلسله مطالبی مروری داریم بر شرح فرازهای نورانی این دعا و آموزه های مهدوی آن. در ادامه شرح فراز پنجاه و پنجم از این دعا مرور می شود:

 

«وَ أَعِنَّا عَلَی تَأْدِیَهِ حُقُوقِهِ إِلَیْهِ وَ الاجْتِهَادِ فِی طَاعَتِهِ وَ اجْتِنَابِ مَعْصِیَتِهِ وَ امْنُنْ عَلَیْنَا بِرِضَاهُ؛ و ما را بر پرداخت حقوقش و کوشش در فرمانبرداری اش و دوری از نافرمانی اش کمک کن و بر ما به خشنودی اش منّت نه.»

 

این فراز نیز به برخی دیگر از تکالیف ما در برابر امام عصر(عج) اشاره دارد و توفیق انجام آن را از خداوند متعال درخواست می کند. رعایت حقوق امام و فرمانبرداری از او از مهمترین تکالیفی است که بر عهده ماست و این موضوع مهم مطالب فراوانی را در آیات و روایات به خود اختصاص داده است.

 

یکی از بهترین آیات در این باره آیه ۵۹ سوره نساء است که می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْ ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلًا؛ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را اطاعت کنید و از رسول و اولی الامر خود (جانشینان پیامبر) اطاعت کنید. پس اگر درباره چیزی نزاع کردید، آن را به حکم خدا و پیامبر ارجاع دهید، اگر به خدا و قیامت ایمان دارید. این (رجوع به قرآن و سنت برای حل اختلاف) بهتر و پایانش نیکوتراست».

 

نکته ها

 

۱. این آیه به وظیفه ی مردم در برابر خدا و پیامبر اشاره می کند. با وجود سه مرجع «خدا»، «پیامبر» و «اولی الامر» هرگز مردم در بن بست قرار نمی گیرند. آمدن این سه مرجع برای اطاعت، با توحید قرآنی منافاتی ندارد؛ زیرا اطاعت از پیامبر و اولی الامر نیز، شعاعی از اطاعت خدا و در طول آن است، نه در عرض آن و به فرمان خداوند اطاعت از این دو لازم است.

 

۲. در تفسیر نمونه به نقل از ابن عباس آمده است که وقتی پیامبر اسلام(ص)، هنگام عزیمت به تبوک، علی عليه‌السلام را در مدینه به جای خود منصوب کرد و فرمود: «انت منّی بمنزله هارون من موسی» این آیه نازل شد.

 

۳. تکرار فرمانِ «أَطِیعُوا» رمز تنوع دستورهاست. پیامبر گاهی احکام الهی بیان می کرد، گاهی دستور حکومتی می داد و دو منصب «رسالت» و «حکومت» را برعهده داشت. قرآن گاهی خطاب به پیامبر می فرماید: «أَنْزَلْنا إِلَیْكَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ؛ آنچه را نازل کرده ایم برای مردم بیان کن». و گاهی می فرماید: «لِتَحْكُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ؛ میان مردم بر اساس قوانین الهی، حکومت و قضاوت کن».

 

۴. قرآن درباره مفسدان، مسرفان، گمراهان، جاهلان، جبّاران و ... دستور «لا تُطِعْ» و همچنین «لا تَتَّبِعْ» می دهد. بنابراین موارد «أَطِیعُوا» باید کسانی باشند که از اطاعتشان نهی نشده باشد و اطاعتشان با اوامر خدا و رسول تضاد نداشته نباشد.

 

۵. در این آیه اطاعت از اولی الامر؛ ولی هنگام نزاع، مراجعه به آنان مطرح نشده بلکه تنها مرجع حل نزاع، خدا و رسول معرفی شده است و این نشانه آن است که اگر در شناخت اولی الامر و مصداق آن نیز درگیری شد، به خدا و رسول مراجعه کنید که در روایات نبوی، اولی الامر اهل بیت پیامبر معرفی شده اند. حسین بن ابی العلاء گوید: «من عقیده ام را درباره اوصیای پیامبر و اینکه اطاعت آنها واجب است، بر امام صادق عليه‌السلام عرضه کردم، حضرت فرمود: آری چنین است، اینان همان کسانی هستند که خداوند درباره آنان فرموده: «أَطِیعُوا اللَّهَ ...» و همان کسانی اند که درباره ی آنها فرموده: «إِنَّما وَلِیُّكُمُ اللَّهُ ... وَ هُمْ راكِعُونَ».

 

۶. مردم باید نظام اسلامی را بپذیرند و از رهبران الهی آن در قول و عمل پشتیبانی کنند: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ».

 

۷. اسلام مکتبی است که عقاید و سیاستش به هم آمیخته است. اطاعت از رسول و ولی امر که امری سیاسی است، با ایمان به خدا و قیامت که امری اعتقادی است، آمیخته است: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ».

۸. سلسله مراتب در اطاعت باید حفظ شود: «اللَّهَ، الرَّسُولَ، أُولِی الْأَمْرِ».

 

۹. اولی الامر باید همچون پیامبر(ص)، معصوم باشند تا مانند پیامبر(ص) اطاعت از آنان، لازم و بی چون وچرا باشد: «أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ».

 

۱۰. اطاعت از حاکمی واجب است که مؤمن و از خود مردم با ایمان باشد: «أَطِیعُوا ... مِنْكُمْ».

 

۱۱. نشانه ایمان واقعی، مراجعه به خدا و رسول، هنگام بالا گرفتن درگیری هاست و اطاعت در شرایط عادی کار مهمی نیست: «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ».

 

۱۲. یکی از وظایف حکومت اسلامی ایجاد وحدت و حل درگیری ها است: «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ ...».

 

۱۳. دین کامل باید برای همه ی اختلاف ها راه حل داشته باشد: «فِی شَیْ ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ».

 

۱۴. پذیرش فرمان از حکومت های غیر الهی و طاغوت، حرام است: «فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ».

 

۱۵. اگر همه فرقه ها، قرآن و سنت را مَرجع بدانند، اختلاف ها حل شده، وحدت و یکپارچگی حاکم می شود: «فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ».

 

۱۶. مخالفان با احکام خدا و رسول و رهبران الهی باید در ایمان خود شک کنند: «إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ ...».

 

۱۷. برنامه عملی اسلام بر اساس برنامه اعتقادی آن است: «أَطِیعُوا ... إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ» به عبارت دیگر ایمان به خدا و قیامت، پشتوانه ی اجرایی احکام اسلام و مایه ی پرهیز از نافرمانی خدا و رسول(ص) است.

 

۱۸. حضرت علی عليه‌السلام درباره حقوق متقابل امام و امت فرمود: هر یک از من و شما بر یکدیگر حقوقی داریم؛ اما حق من بر شما این است که شما به پیمان و بیعت خود وفادار باشید: «الوفاء بالبیعه»؛ در حضور و غیاب من (در نزد من حاضر باشید یا نباشید) نصیحت کننده و خیرخواه باشید: «والنصیحه فی المشهد والمغیب»، و هر وقت شما را فراخواندم اجابت کنید: «والاجابه حین ادعوکم...». همچنین آن حضرت به مردم می فرمود:و لکم علیّ من الحقّ مثل الّذی لی علیکم؛ شما بر من حق دارید به همان اندازه که من بر شما حق دارم.

 

۱۹. امام سجاد عليه‌السلام در اول رساله حقوق، حق امام را از واجب ترین حقوق معرفی می کند: «و اوجبها علیک حقّ ائمتک».

 

۲۰. امام صادق عليه‌السلام مردم را به مراجعه به فقها سفارش می کرد و می فرمود: کسی که فتوا و قضاوت فقها را رد کند، گویا ما را رد کرده و هر که ما را رد کند، گویا به خدا شرک ورزیده است.

 

۲۱. بر اساس روایات، مردم در برابر امام معصوم سه مسئولیّت دارند:

اول. شناخت امام، آن هم با دلایل روشن و ویژگی های برجسته که یک رهبر معصوم باید داشته باشد: «معرفه الامام».

 

دوم. تسلیم فرمان آن بزرگواران به طوری که سخنان آنان را به دل بپذیرد: «و التسلیم لهم فیما ورد علیهم...».

 

سوم. در اختلافات به آن بزرگواران مراجعه و آنان را حَکم و داور قرار دهند: «و الرّد علیهم فیما اختلفوا».

 

۲۲. امام رضا عليه‌السلام از پدران بزرگوارشان به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر که دوست دارد به دین من متمسّک شود و پس از من در کشتی نجات سوار شود، باید که به علی بن ابی طالب اقتدا کند و دشمنش را دشمن بدارد و دوستش را دوست بدارد که او وصی من و جانشین من بر امتم در حیات و ممات من است، و او امام هر مسلمان و امیر هر مؤمن پس از من است. قول او قول من و امر او امر من و نهی او نهی من است، و پیرو او پیرو من و یاور او یاور من و فروگزار او فروگزار من است. سپس فرمود: هر که پس از من با علی مفارقت کند، مرا نخواهد دید و من نیز روز قیامت او را نخواهم دید، و هر که با علی مخالفت کند، خداوند بهشت را بر او حرام کرده و جایگاه او را آتش قرار داده است و آن بد جایگاهی است، و کسی که علی را فروگزارد، خداوند او را در روزی که بر وی در آید فرو خواهد گذاشت و هر که علی را نصرت کند، خداوند او را در روز قیامت نصرت نماید و حجتش را هنگام بازخواست تلقین وی فرماید، سپس فرمود: حسن و حسین دو امام امت من پس از پدرشان و سید جوانان اهل بهشت هستند و مادرشان سرور زنان عالم و پدرشان سرور اوصیا هستند، و از فرزندان حسین نه تن امامند که نهمین آنها قائم از فرزندان من است؛ طاعت آنان طاعت من و معصیت ایشان معصیت من است، از منکرین فضل و ضایع کنندگان حرمت او به خدا شکایت می کنم و خداوند بهترین ولی و ناصر برای عترتم و ائمّه امّتم می باشد و بهترین منتقم از منکرین ایشان است.

 

منبع: شرح قرآنی دعای ندبه، محسن قرائتی

برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی بنیاد دعا

کد خبر 1161436

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha