به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، به نظر می رسد که میان شخصیت و شیوه رهبری امام خمینی(س) با کرامات انسانی و رعایت آن، مطابقت و تعامل کامل وجود داشته و امام(ره) به عنوان مصداق انسان کامل، نه رهبری کاریزماتیک، به منتهای حد، مراعی این کرامت ها بوده اند و به همین دلیل، رهبری ایشان واجد بیشترین تأثیر عمومی گشته است لذا در این خصوص با حجت الاسلام احمد رضا «یزدانی مقدم»، عضوء هیات علمی پژوهشگده علوم و اندیشه سیاسی گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
در خصوص سبک زندگی امام خمینی (ره) و اینکه چرا نتوانستیم شیوه و منش امام را در جامعه نهادینه و الگوبردای کنیم توضیح دهید؟
متاسفانه نسل جوان ما آگاهی لازم از شخصیت، منش و سخنان امام خمینی ندارد. متولیان امر هم که وظیفه شناساندن شخصیت امام خمینی به جامعه را دارند به وظایف خود در این زمینه به خوبی عمل نکرده اند. برای نمونه بررسی کنیم که با توجه به اینکه هم نظام جمهوری اسلامی ما مبتنی بر ولایت فقیه است و هم در قانون اساسی ما ولایت فقیه جایگاه ویژه ای دارد، چه تعداد از افرادی که ادعای شناخت امام خمینی را دارند، متن کتاب ولایت فقیه امام خمینی را مطالعه کرده اند. تعداد کسانی که کتاب ولایت فقیه امام خمینی را مطالعه کرده اند زیاد نیست.
امام خمینی در زمان خود یک شخصیت روشن اندیش بود. به گفته امام خمینی در مدرسه فیضیه منبع آبی برای آشامیدن گذاشته بودند. مصطفی فرزند امام که در آن زمان کودک بود از آن آب نوشید، بعضی گفتند این لیوان را بشویید، چون مصطفی فرزند خمینی است و خمینی هم یک فیلسوف و عارف است و نجس است، پس فرزندش هم نجس است. این موضوع را خود امام خمینی نقل کرده اند وگرنه باور این قضیه دشوار بود.
امام از چگونه شخصیت و ویژگی ای برخوردار بودند؟
افکار امام خمینی پیشرفته و به روز بود. امام خمینی در اوایل انقلاب گفت: به هر حکومتی که مردم رای دهند، همان را می پذیریم. مردم میتوانند رای دهند که شاه برگردد یا نظام شاهنشاهی حاکم باشد. این در حالی است که امام یک مرجع تقلیدی بود که اهل عبادت های سنگین و نماز شب بود. یک چنین انسان اهل عبادتی می گوید: ما هر چیزی را که مردم بخواهند، می پذیریم و میزان رای ملت است.
متاسفانه برخی افراد نتوانستند فرمایشات امام را درک و هضم کنند، نتوانستند مبانی فرمایشات امام را به درستی بفهمند و این گونه تصور کردند که این آقای خمینی که در مقابل آمریکا، شوروی، اسراییل و شاه ایستاد؛ حالا از ترس غرب حرف ها و مطالبی را مطابق میل آنها بیان می کند. در حالیکه امکان ندارد یک چنین فرد شجاعی برخلاف اعتقادات خود صحبت کند. اعتقاد این مرد بزرگ است که وی را برجسته کرده است. امام خمینی می گفت: هر چیزی را که مردم بخواهند، همان را اجرا می کنیم و می گفت جمهوری به همان معنایی که در دنیا مطرح است.
ساده زیستی و دوری از تجملات از ویژگی های بارز امام (ره) حکومت و زندگی ایشان بودند در این زمینه توضیح دهید؟
زمانی است که شخصی به عنوان اینکه رهبر یک جامعه است باید ساده زیست باشد. به عنوان مثال زمانی که امام خمینی در نجف زندگی می کرد، برایش پنکه ای آوردند ولی وی نپذیرفت و گفت: وقتی مردم عادی پنکه ندارند، لازم نیست که من پنکه داشته باشم و من آن را نمیپذیرم. امام خمینی چنان شخصیت والایی داشت که راضی به استفاده از آن پنکه نشد. آیا اکنون افرادی که مدعی آرمان های امام خمینی (ره) هستند، ادامه دهنده همان مسیر امام و آرمان های وی هستند؟ آیا شرایط زندگی آنان با طبقات پایین جامعه یکی است؟ آیا همان حقوقی را می گیرند که یک شخص عادی می گیرد یا همان غذایی را می خورند که یک شخص عادی می خورد یا از همان امکانات و مراقبتهای پزشکی و بهداشتی و دارویی برخوردارند که یک شخص عادی برخوردار است؟
امام خمینی (ره) در پاسخ نامه آقای قدیری فرمود: لازمه مطالبی که شما می گویید، این است که ما به دوران گذشته برگردیم و از تمدن بشری عقب بمانیم. یعنی امام خواستار امکانات تمدن جدید برای مردم بود. خواستار پیشرفت و توسعه برای مردم و جامعه بود.
یک زمانی در رابطه با توده مردم و جامعه صحبت می کنیم و یک زمانی هم با افرادی که مدعی رهبری جامعه هستند. این دو با یکدیگر متفاوت است. مردم باید از نعمت های الهی استفاده کنند اما شرایط زندگی کسانی که در موقعیت رهبری سیاسی، فکری و اجرایی جامعه قرار دارند، باید متناسب با اقشار ضعیف جامعه باشد. در همین باره امیرالمومنین علی (ع) می فرماید من سطح زندگی خود را مانند نادارترین افراد جامعه قرار داده ام. البته مولا می فرماید شما نمی توانید همانند من باشید اما مرا به ورع و تقوای خود یاری کنید. اگر بخواهیم خود را با همین فرمایش حضرت قیاس کنیم، معلوم نیست چه وضعی خواهیم داشت.
برخی از مسئولان بودند و هستند که نان خالی می خوردند و می خورند اما یک وقتی است که او نان خالی می خورد اما نان مردم را هم تامین می کند، به نیازها، خواسته ها، حقوق و بهداشت مردم هم توجه می کند. اما یک وقتی هم فردی نان خالی می خورد اما در زیر دست همین فرد، حقوق مردم به باد می رود، سوء استفاده های سنگین سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می شود. این مدل ساده زیستی مضر است. اگر همین شخص هر روز و در هر وعده کباب هم بخورد ولی به حقوق مردم رسیدگی کند، بهتر است.
امروزه افراد خوب و متدینی وجود دارند که هیچ درکی از زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بین المللی ندارند، یعنی هیچ اطلاعی از مناسبات و تغییر و تحولات جهان پیرامون خود ندارند و این گونه تصور می کنند که باید همان اقدامات و فعالیت های گذشته را انجام دهند. مثلا حضرت امیرالمومنین علی (ع) شبانه طعام به درب منازل فقرا و نیازمندان می برد. در حالی که اگر امروز یک مسئولی چنین کاری انجام دهد این عمل وی خیانت محسوب می شود زیرا بدین ترتیب از وقت و سهمی که متعلق به همه مردم است می زند. با توجه به جمعیت و شرایط امروز جامعه؛ نیاز است یک سیستم اداری، اقتصادی و سیاسی راه اندازی شود تا به طور یکسان و سامانمند به همه مردم فقیر و نیازمند جامعه رسیدگی شود. بنابراین چنان عملی در مقابل مقصود و روش مولا علی (ع) قرار دارد. چنانکه اگر امروز برای اداره کشور و خدمات رسانی به مردم از ظاهر برخی روش های پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) استفاده کنیم، نتیجه عکس حاصل می شود. از این رو ما باید اقدامات و فعالیت های خود را متناسب با واقعیتها و مناسبات کنونی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، حقوقی و بین المللی انجام دهیم تا به اهداف پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) دست یابیم.
در زمان امام خمینی قوانینی در رابطه با مسایل اقتصادی تدوین شده بود. برخی از بزرگان و مراجع به امام خمینی پیام دادند و گفتند: این کارها و اقداماتی که شما انجام می دهید، پیامبر در مدینه انجام نمی داد، یعنی قوانینی که در زمان شما اجرا می شود غیر از اقدامات و برنامه هایی است که پیامبر انجام می داد و این اقدامات شما غیر از اقدامات پیامبر اکرم (ص) است. امام خمینی پاسخی به آنان داد که بیانگر روشن اندیشی و درک ایشان از تحولات و مناسبات سیاسی، اقتصادی و بین المللی بود. امام گفت: مدینه زمان پیامبر اکرم (ص) مانند یکی از روستاهای امروز ایران بود و ما نمی توانیم اقداماتی را که پیامبر خدا برای یک روستا انجام می داد، امروز برای کشور بزرگی همانند ایران انجام دهیم.
این در حالی است که ما امروزه در انجام برنامه ها و فعالیت های خود اشکال و ظواهر را معیار قرار می دهیم و توجه ای به روح، معنا و مقاصد اصلی اسلام نداریم و نتیجه آن گرفتاری های امروز جامعه است. لازم است ما به معیارها و اهداف پیامبر اکرم (ص) و چگونگی دست یابی به آن اهداف توجه کنیم. اگر امروز از ظاهر روش ها و برنامه های دوران پیامبر اکرم (ص) استفاده کنیم ممکن است نتیجه عکس حاصل شود. از این رو باید به تناسب تحولات صورت گرفته در مناسبات جدید اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، حقوقی و بین المللی عمل کنیم تا ما را به اهداف و مقاصد پیامبر اکرم (ص) برساند. متاسفانه این مسئله از جمله مواردی است که امروزه کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
نظر شما