به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، نشست خبری رونمایی آلبوم «عصیان»روز جمعه سوم تیر ماه با حضور "میدیا فرجنژاد "، نوازنده تار و آهنگساز موسیقی ایرانی در موزه ارتباطات برگزار شد .
در این نشست «میدیا فرجنژاد»، نوازنده تار و آهنگساز موسیقی ایرانی درباره روند ساخت آلبوم موسیقی «عصیان» گفت: چهار و نیم سال پیش به این فکر افتادم که اثری را مطابق استانداردهای آلبوم «طغیان» که دوزاده سال پیش آغاز کرده بودم بسازم؛ در عصیان می خواستم روایتی از دوره های مختلف زندگی خودم به صورت بداهه ارایه دهم؛ در واقع عصیان روایتگر قصه هایی است که از سال ۹۴ تا ۹۹ اتفاق افتاده و من به شکل موسیقی به رشته تحریر درآورده ام.
میدیا فرج نژاد درباره آواز خوانی یک قطعه در آلبوم عصیان و روی آوردن آهنگسازان به خواندن توضیح داد: سالهاست که بر روی خوانندگی کار کردم و علاقه ای به اینکه خواننده شوم نداشتم ؛ در این اثر چون قطعه خیلی شخصی است خواستم خودم قصه را روایت کنم،نه اینکه ادعای خوانندگی داشته باشم. اما باید بگویم در بین آهنگسازان بهترین خواننده ام.
این آهنگساز تصریح کرد: برای من مولف تالیف ارجحیت دارد و جایگاهی متفاوت از خوانندگی دارد.
وی درباره اینکه آیا «عصیان» در تکمیل آلبوم «طغیان» ساخته شده است، گفت: ما در کشوری زندگی می کنیم که انواع و اقسام اتفاقات در آن می افتد؛در دهه هفتاد هر سال دو سه بار حالمان بد می شد از دهه هشتاد تا کنون اتفاقات بیشتر شده اند و حجم این اتفاقات خفقانی را ایجاد می کند که موزیسین در موسیقی اش طغیان و عصیان می کند؛ هر شهروند نسبت به جامعه ای که در ان زندگی می کند وظایفی دارد و موزیسین هم از این قاعده مستثنی نیست؛ البوم عصیان در ادامه البوم طغیان است.
میدیا فرج نژاد درباره برگزاری کنسرت آثارش گفت: در حال حاصر چون درگیر پروژه «تار و تاریخ» هستم نمی توانم کنسرت برگزار کنم ؛ قطعا برای آلبوم عصیان و آلبوم بعدی ام کنسرت برگزار میکنم.
او درباره قطعه آوازی که در البوم عصیان خوانده است، گفت: این قطعه غزلی از «علیرضا کولیایی» است که به دلیل حس و حال ان که با حال و هوای خودم نزدیک بود آن را خواندم و خوانندگانی هم این غزل را خوانده بودند اما علیرضا کولیایی گفتند که با صدای تو جذاب تر است .
میدیا فرج نژاد درباره پروژه «تار و تاریخ» و شباهت آن با پروژه «تار ایرانی» علی قمصری توضیح داد: اردیبهشت سال ۹۹ سیف الله شکری پور، پژوهشگر موسیقی پروژه ای بنام «صدای تاریخ» را با حمایت وزارت میراث فرهنگی و گردشگری و ایکوم آغاز کرد؛ هدفشان این بود که آثار موسیقیایی را بر اساس بافت و مکان های تاریخی مثل تخت جمشید، پاسارگاد و زیگورات و...اجرا کنند؛ همانطور که می دانید ذات موسیقی پژوهشی از پروپگاندای رسانه ای به دور است من این رویداد را رصد می کردم و دیدم چه ایده جذابی است و بر همین اساس کار را پیش بردم و ترکی را با ذکریای عباسی در تخت جمشید کار کردم و دوست دیگری ایده را ادامه داد ؛ اوایل سال ۱۴۰۰ اقای قمصری دوست خوبم این کار را شروع کرد و کار جالبی بود اتفاقی که افتاد این بود که می شود به گونه دیگری به ایده سیف الله شکری پور پرداخت و من دیدم این مانیفست دیگری غیر از ایده شکری پور نیست؛ اینکه چه چیزی به موسیقی تو اضافه می شود ؛ نوازندگانی که در این فضاها اجرا می کنند با هر استاندارد پایینی اینکار را انجام می دهند که این در شان ان مکان و بنای تاریخی نبود ؛ باید شان مکان تاریخی حفظ می شد؛ در این میان هر کسی شروع کرد که این ایده من بوده است در واقع هیچ کس شروع کننده ماجرا نبود در واقع در دهه گذشته سیف الله شکری پور اینکار را شروع کرده بود. من احساس کردم در بناها و فضاهای تاریخی می شود حرف بهتری زد و حتما اثر هم باید با کلام باشد و در همین راستا در یکسال گذشته ۲۷ تصنیف منتشر و تا کنون هم ۴۰ تصنیف ساخته شده است.
وی تاکید کرد: در پروژه تار و تاریخ هدفمان روایتگری بخشی از تاریخ کشورمان است ؛ در واقع اینکه هر بنایی قصه خودش را دارد و فرصتی ایجاد شود که مسئولان میراث فرهنگی متوجه آن شوند و تا جای ممکن جلوی تخریب مکان های تاریخی گرفته شود . من بارها و بارها در پروژه تار و تاریخ از اقای شکری پور نام بردم و از ایشان کمک خواستم و از دوستان و همکاران گرامی هم می خواهم از تجربیات ایشان کمک بگیرند.
وی درباه استفاده از صدای بانوان در پروژه تار و تاریخ و ممنوعیت صدای بانوان گفت: من اولین صدایی که شنیدم صدای لالایی مادرم بود و نمی توانم ان صدایی که شنیدم برایم ممنوع باشد.
میدیا فرح نژاد افزود: من تا امروز که پروزه تار و تاریخ را جلو بردم جز یک مورد مجوز ی از جایی نگرفتم؛ هر کاری هم که تا الان انجام شده بر اساس تعامل و دلسوزی بوده است.
وی درباره وضعیت بحرانی آواز و موسیقی در کشور گفت: من می گویم آواز نمرده است؛ وقتی پروژه «آواز معاصر» را آغاز کردیم ۷۵۰ نفر در این پروژه آواز می خوانند صداهایی که کمتر شنیده شده اند؛ موسیقی ما حالش بد است چرا که حال مملکت بد است موسیقی جزیی از یک کل است؛ موسیقی ما نیاز به ناجی ندارد و قرار نیست که من یا دوست دیگری معجزه کند ؛ رسالت ما این است که از زاویه دید خودمان روایت خودمان را ارایه کنیم و نسلی را تربیت کنیم همانطور که نسل پیش ما را تربیت کردند؛ باید کمک کنیم که این رودخانه ساری و جاری بماند .موسیقی ما بزرگتر از این است که در ۵۰ یا ۷۰ سال باشد موسیقی ما وضعیت از این بدتر را هم از سرگذرانده است من برای موزسین ها ناراحت هستم چون موسیقی رودخانه ای نیست که با چهار اتفاق جلوی ان گرفته شود موسیقی مسیر خود را پیدا می کند پیشنهادم به شما این است دنبال ناجی و منجی برای موسیقی نگردید اینها برای موسیقی سم هستند.
نظر شما