خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ لابه لای صدای دستفروشانی که در ابتدای پیاده راه اعلم الهدی در مرکز شهر رشت، بساط روزی خود را پهن کردهاند، زیر یکی از طاق ضربیهای کتابخانه ملی رشت، میایستم. میخواهم ببینم میشود از زیر این طاقها انعکاس صدای «دکتر محمد معین، سعید نفیسی، استاد ابراهیم پورداود، ایرج افشار» و دیگر چهرههایی که سالها رخ در نقاب خاک کشیدهاند، شنید؟ دیرزمانی نیست که یکی از مغازههای زیر همین طاق ضربی، پاتوق اهالی ادب و فرهنگ بود، آن هم بر نیمکت سادهای که صاحبش در کتابفروشی گذاشته بود.
«غلامرضا طاعتی» اگرچه تحصیلات چندانی نداشت، اما پیشهای در پیش گرفت که باعث و بانی تحصیلات عالیه خیلی از دانش آموزان شد. کتابفروشی طاعتی هنوز با نام «غلامرضا طاعتی» میگردد. اعتبار «طاعتی» است که سه نسل از این خاندان، کتابفروشی را اداره میکنند که از سال ۱۳۱۳ خورشیدی دایر شده است.
با اینکه گذر سالها بر چهره کتابفروشی طاعتی نشسته است، اما دکور این کتابفروشی زیر کتابخانه ملی رشت، همان هست که بود. طرحی که خود غلامرضا طاعتی چیده بود؛ مدادهای رنگی با قامت افراشته و نوکی که تیز شده و روبه بالا اوج گرفته، ستونهای ویترین مغازه است. درهای چوبی قدیمی کرم رنگ کتابفروشی را باز می کنم و داخل کتابفروشی می روم، یک رادیوی قدیمی در کتابفروشی است و نام و تصویر موسس کتابفروشی بر دیوار نصب شده است و جمله ای از حضرت علی (ع) که غلامرضا طاعتی خیلی دوست داشت، بر ترازه کتابفروشی حک شده است؛ «الکتب بساطین العلما».
«فریدون طاعتی» پسر دوم غلامرضا طاعتی، می گوید: پدرم این جمله را خیلی دوست داشت و من هم وقتی در سال ۱۳۵۸ کتابفروشی را تعمیر کردم، دکور پدر را تغییر ندادم. وی که از سال ۱۳۴۲ خورشیدی در کتابفروشی کار میکند، میگوید: درحال حاضر من و فرزندانم کتابفروشی را اداره میکنیم.
او درباره زندگی پدرش اینگونه توضیح میدهد:«غلامرضا طاعتی، نخستین فرزند بانو عزت آقایی و اسماعیل طاعتی بود. وی در سال ۱۲۸۸ در محله چمارسرای رشت به دنیا آمد. پدرم فقط در دوره مکتب درس خوانده بود. در همان دوره نوجوانی، پدربزرگم فوت میکند و او مجبور میشود برای کمک به معاش خانواده کار کند. با این حال همه عمرش با کتاب سپری شد.»
آنگونه که در کتاب «مشاهیر نشر کتاب ایران» آمده است؛ «غلامرضا طاعتی (۱۳۵۵ـ۱۲۸۸ش) در رشت به دنیا آمد. او از دوازده سالگی با کتابداری در کتابخانه انجمن اخوت با کتاب آشنا شد. طاعتی در همین انجمن با عبدالرحیم خلخالی آشنا شد و پس از انحلال انجمن، به همکاری با او در «کتابفروشی کاوه/ همایون» پرداخت. پس از درگذشت خلخالی، کتابفروشی او به طاعتی واگذار شد و نام کتابفروشی به «کتابخانه طاعتی» تغییر یافت.»
البته به گفته احمد ادارهچی، علاقه وی به حوزه کتاب و فرهنگ اتفاقی نبوده است: «سالهای نوجوانی و جوانی طاعتی... با کتاب و کتابداری گذشت، پس اگر به کتابفروشی روی آورد، از بد حادثه نبود، عشق و بستگیاش به کتاب بود، کارگزاری به فرهنگ بود، و این همه نشانی از فرهنگ، فرهیختگی و دانشی بودن خود و خاندانش است.»
به گفته فریدون طاعتی، پدرش ۴۰سال در همین کتابفروشی بود. وی در باره انجمن اخوت هم توضیح میدهد: «این انجمن، جزو نخستین محافل ادبی و فرهنگی رشت بود و کلاسهای پیکار با بیسوادی، کتابداری و اجرای نمایش داشت. پدرم در ۱۲سالگی کتابدار انجمن بود. البته این انجمن دوام زیادی نداشت و با فشارهای دولت، انجمن فعالیتهای خود را تعطیل میکند. پس از آن، پدرم با «عبدالرحیم خلخالی» همکاری میکند. در سال ۱۳۱۳خورشیدی و همزمان با جشن هزاره فردوسی، کتابخانه ملی رشت افتتاح میشود و طبق صورتجلسه تاسیس، یکی از مغازههای کتابخانه ملی در اختیار عبدالرحیم خلخالی بهعنوان کتابفروشی قرار میگیرد. البته پدرم بارها به من گفته بود، پنج یا ۶سال قبل از تاسیس کتابفروشی، با آقای خلخالی همکاری داشته است. خلخالی که فوت کرد، پدرم کتابفروشی را از وراث خلخالی میخرد و بعد از آن نام طاعتی بر سر در کتابفروشی نصب میشود.»
مدیر فعلی کتابفروشی طاعتی با اشاره به رفت و آمد اهالی فرهنگ به این کتابخانه یادآور میشود: «این کتابفروشی از زمانهای دور تاکنون، محل رفت و آمد شخصیتهای فرهنگی و انجمنهای ادبی بوده و هست. پدرم نیمکتی در کتابفروشی تعبیه کرده بود و اساتید علم و ادب در این کتاب فروشی گردهم میآمدند و حضور آنها موجب شده بود، جوانهای اهل علم نیز به کتابفروشی طاعتی رفت و آمد کنند. اساتیدی همچون؛ استاد ابراهیم پورداود، دکتر محمد معین، ملک الشعرای بهار، سعید نفیسی، پرویز ناتل خانلری، ایرج افشار، حبیب یغمایی، هوشنگ نهاوندی و... .»
کسانیکه به دنبال کتابهای حوزه گیلان شناسی بوده و هستند، میدانند که بسیاری از کتابهای گیلان شناسی بهویژه کتابهای مرجع همچون ولایت دارالمرز گیلان، توسط انتشارات طاعتی چاپ شده است. طاعتی، توانست در سال ۱۳۶۹ مجوز انتشارات بگیرد و یکی از انتشارات معتبر در حوزه کتابهای گیلان شناسی و مشاهیر ادب گیلان طاعتی است و تاکنون بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب منتشر کرده است.
اما، مردی که تنها تحصیلات مکتبخانه داشت و توانست چراغ قدیمیترین کتابفروشی رشت را زنده نگه دارد، ۱۰تیر ۱۳۵۵ بر اثر عارضه سکته قلبی، زندگی را بدرود میگوید. «چند روز پس از درگذشت غلامرضا طاعتی، روزنامه «کیهان» نوشت که هنرمندان گیلانی در مرگ یک حامی به سوگ نشستند، و این «برای هنرمندان و جامعه کتابخوان و فرهنگی رشت، ضایعهای بزرگ بود»، و روزنامه «اطلاعات» خبر درگذشت را اینگونه نوشت: «پیر کتابفروشان رشت درگذشت. حاج غلامرضا طاعتی مدت نیم قرن به گسترش ادب و فرهنگ در این سامان همت گماشت. کتابفروشی وی پر از طنین سخنان استاد معینها، پورداودها و سعید نفیسیها است.»
نظر شما