خبرگزاری شبستان – مشهد- مرضیه وحدت؛ عید قربان در زمره اعیاد بزرگ ما مسلمانان شمرده می شود و قربانی کردن و فلسفه عید قربان، به مسلخ بردن شهوات نفسانی است که باید آن را به قربانگاه ببریم و در پیشگاه معبود آن را از بین ببریم. ما در نهم ذیالحجه با خواندن دعای عرفه منسوب به دعای امام حسین (ع) در روز عرفه به شناخت خود نزدیک تر می شویم و از خدا آمرزش طلب می کنیم، تا در دهم ذیالحجه نفس و آمال دنیوی خود را قربانی کنیم و به خدای متعال نزدیک تر شویم. حجت الاسلام امیر علی حسنلو استاد حوزه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه در گفتگو با این خبرگزاری از فلسفه عید قربان و غلبه برای هوای نفس می گوید:
فلسفه عید قربان در نگاه قرانی چیست؟
«إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ» قرآن دیرینه و تاریخچه قربانی را به زمان حضرت آدم بر می گرداند که فرزندان او مامور شدند وامتحان شدند به قربانی کردن واین امتحان شباهتی به قربانی ابراهیم نیز دارد قربانی آنکه قبول شد نبوت در نسل او قرار گرفت وآن یکی از امتحان پذیرفته نشد و از حسادت دست به قتل حابیل زد وخون ریخت ؛
قرباني در قرآن به عنوان نمادی است که خداوند برخی از انسانها و پیامبران را بدان سخت آزموده است ؛سخت ترین آزمون ها متوجه حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ است یکی از این آزمونها قربانی است كه ابراهیم براي ذبح و قرباني كردن فرزندش اسماعيل مامور گردید سختی این آزمون به این بود که ابراهیم فرزند نداشت خداوند به دعائی در کهنسالی به او از هاجر کنیز ساره فرزندی می دهد بنام اسماعیل و او را مامور می شود از بیت المقدس به سرزمین بی آب و علف و بیابان هجرت داده و مسکن دهد و برگردد به پیش همسرش ساره پس از سالها به همسر و فرزند مهاجرش سر می زند و با جوانی برومند مواجه است که برایش بسیار عزیز است اما مامور می شود به ذبح او در راه خدا این آزمون بزرگ دیگر است در پیش روی ابراهیم ؛ او از اين امتحان الهي سربلند بيرون آمد؛ خداوند پس از امتحان ها به ابراهیم فرمود « انی جاعلک للناس امام » از این آزمونها قبول وسربلند در آمدی به رتبه امامت نایل شدی ؛ داستان قربانی او در سوره صافات است.
به نظر می رسد فلسفه قربانی در قرآن آزمون بزرگ و گذشتن از خواسته ها وشیرین ترین امیال و تعلقات برای رسیدن به مراتب و منزلت های بزرگ معنوی و اخلاص دربندگی است.
عبودیت خدا در تکامل اخلاقی بشر چقدر تاثیرگذار است؟
رسیدن به رتبه عبودیت واقعی سخت است ؛ انسانهای بزرگ به آزمونهای سخت مبتلا بوده اند؛ مسیری که انبیا واولیاء پیموده اند همه با مصائب و سختی ها بوده است ؛ خداوند قبل از رسیدن به مراتب نبوت وامامت آنان را سخت آزموده و تربیت نموده است ؛ آنان پس از آزمونهای سخت به رتبه معرفت خدا و عبودیت راه یافته اند؛ ابراهیم به اندرون آتش نمرود نیز رفت این آزمون دیگر او بود؛ موسی نیز در آزمونهای سخت مبتلا بود، آزمون موسی با قومی چون بنی اسرائیل همانان که حسادت در میان آنان از توطئه بر علیه یوسف جلوه یافت وآزمون یعقوب فقدان یوسفش بود و آزمون برادران یوسف نیز همان یوسف که از آزمون سربلند نیامدند و نسل آن برادران همین بنی اسرائیلند که موسی را آزرده اند وجریانش مفصل در قرآن ذکر شده است.
همین این آزمونها که در سرگذشت همه انبیا بوده تمرین رسیدن به عبودیت است که برخی از این آزمون عبودیت به مشکل افتاده اند ؛ از سیاق آیات قرآن چنین مستفاد است که همه انسانها در معرض آزمون عبودیت اند ؛ پیامبر خاتم(ص) وامت او نیز آزمون های بزرگی داشته اند وپس از حضرت نمادهای آزمون مختلف بوده است رها کردن پیروی وصی رسول وتمرد از نص ودستور حضرت ، همانند تمرد بر وصی موسی یعنی هارون تشبیه شده در سیاق آیات قرآن ، اینجا عبودیت در معرض آزمون بزرگ است که امت از تکامل باز مانده اند و به قهقرا و نوعی جاهلیت گرفتار شده اند ؛ هرگاه عبودیت واقعی لطمه دیده بشر از تکامل معنوی و به تبع آن مادی و تمدنی باز مانده است. تفرقه و فرقه فرقه شدن لطمه ای است به عبودیت خالص که امت اسلام با دوری از فرمان عبودیت غدیر خم به آن مبتلا شده ودر سقیفه این عبودیت را باختند واز آزمون مردود شدند ؛ بنابراین عبودیت خداوند در تکامل اخلاقی وهمه مراتب کمال تاثیر دارد همه ابعاد زندگی انسان در سایه عبودیت به تکامل می رسد ؛ تجلی روشن این حقیقت و بهترین گواه آن این است که غالبا انسانهای به کمال رسیده و تاثیر گذار در تاریخ و تاریخ سازان از میان افرادی بر خاستند که پای بند به عبودیت بودند .
غلبه بر هوای نفس چه کارکردی در تعالی بیشتر انسان دارد؟
قرآن کریم در آیات مختلف غلبه بر هوای نفسانی را در نماد قربانی و آزمونهای دیگر تمثل می زند ؛ سرگذشت امم مختلف از جمله قوم موسی در قرآن به جهت آزمونهای مختلف بسیار درس آموز است و همه اینها را قرآن ذکر نمود تا امت اسلام با پیروی از هوای نفسانی پیرامون قارونها وسامری ها و فرعونها اجتماع ننمایند تا راه عبودیت و تعالی وتکامل گم نشود ؛ همه اینها تمثیل عینی است که انسانها از ضابطه الهی و فرامین حق با پیروی از هوای نفس تمرد ننمایند با نمادهای جعلی و دروغین و نسبت های اعتباری فریب نخورند همسر لوط بودن و همسر و فرزند نوح بودن کافی نیست و اینها نمی تواند نماد عبودیت وراه درست باشد قرآن بوضوح به امت اسلام اعلام می نماید به دنبال انتسابات و منسوب و نسب نباشید نماد حق چیزی است که خداوند بیان می کند نه نسبت داشتن با نبوت معیار نجات و تکامل است و نه مال و ثروت نشانه تکامل و عبودیت و غلبه بر هوای نفس نمودن یعنی تبعیت محض از پیامبر (ص) نه نسبتهایی که پیشتر مایه هلاکت اقوام انبیا شده است پیروی اینها مصداق غلیه هواست که باید به قربانگاه برده و ذبح شوند علی (ع) در جنگ جمل دستور می دهد تا آن جمل که نماد انحراف و فریب و مصداق پیروی از نفس بود به آتش سوزانده شود چون گوساله سامری؛ هرگاه غلبه بر نفس و هوا و امیال رنگارنگ نفسانی بوده انسان در سقوط بوده و از تکامل باز مانده است؛ داستان اصحاب کهف داستان قوم لوط که امروز این داستانها برای عبرت باید باز گفته شود تا انسان از آنجه در گذشته روی داده و گرفتار هوای نفس و به سقوط کشیده شده و از تکامل باز مانده درس عبرت بگیرد؛ برهنگی یکی از مصادیق سقوط انسان و ایستایی او از کمال است؛ حریم ها اگر رعایت نشود راه پیشرو سقوط و انحطاط است نه کمال .
به نظر شما با چه راهکارهایی می توان ،قابلیتهای بندگی را ارتقا داد؟
اولین و مهمترین راه کار غلبه بر هوای نفس و ارتقای رتبه بندگی مبارزه با نمادهای هواهای نفسانی است؛ علی(ع) وقتی برادرش عقیل سهم بیشتر از بیت المال می خواهد او را به حقیقت آنچه در پیشروی اوست می ترساند و به آتشی که سوزاناک تر از آن خواهد بود تربیت و می ترساند ؛ خویشاوندی نماد باطل و هوای نفسی است که با آن امویان بیت المال را غارت کردند و زمین ها را تیول خود و خویشاوندان نمودند ؛ مناصب سیاسی و دینی را به آنان بدون داشتن لیاقت و تهعد و تخصص به آنان واگذار نمودند و دین با اعمال و رفتار آنان وارونه شد؛ نمازی که بنیان گذار دین آموخته بود به فراموشی سپرده شد و نماز های رنگارنگ به مردم آموخته شد که رنگی از نماز رسول خدا در آن نبود.
ثروت و مال اندوزی نماد دیگر است که صحابه در طول 25 سال پس از رحلت رسول خدا (ص) به آن مبتلا شدند و به کاخ نشینی و ثروت اندوزی پرداختند نوشته اند طلای طلحه و زبیر را با تبر خرد می کردند همین ثروت اندوزی نامشروع آنان را به مقابله با نماد حق امیر مومنان (ع) که به گفته فخر رازی عالم ومفسر اهل سنت رسول الله فرمود:« علی مع الحق والحق مع علی ... » جنگیدند ؛ و سرانجام پیروان نماد باطل مردم را به کشتن حسین که رسول خدا او را نماد اهل جنت نامیده بود وادار کرد و جنایتی مرتکب شدند که در تاریخ بشر سابقه نداشت.
پس اولین گام و راه کار رسیدن به بندگی شناخت نماد های باطل و حق و پیروی از نماد حق است؛ قربانی کردن هوی نفس با شناخت دقیق از نمادهاست ؛ شیطان نماد باطل است که نمادهای ظاهری را در نفس انسان جلوه داده وآنرا به سوی آن نمادهای باطل سوق می دهد .
آیا می توان در دنیای ماشینی امروز معرفت و بندگی را در زندگی اجتماعی نهادینه کرد؟
امیر مومنان(ع) فرمود وقتی شبهات به سوی شما هجوم آورد در پناه سنگر قرآن در آیید ؛ در معرفت به قرآن و علوم قرآنی می توان تضاد بین معرفت و عبودیت وصنعت را از میان برد ؛ از نگاه قرآن مبنای معرفت دانایی و زدودن آثار جهل و نادانی است ؛ قرآن انسان را به دانش و معرفت فرا می خواند ؛ صنعت و ماشین بر خاسته از معرفت است ؛ لذا معرفت و بندگی مقوله ای نیست که با ماشین و صنعت ناکار آمد باشد؛ همان صنعت و ماشین و تکنولوژی اختراعات و ابداعات همه محصول علم و معرفت و شناخت است ، پس از منظر قرآن و اسلام هیچ تضادی بین آن دو وچود ندارد که صنعت و ماشین مانع معرفت و بندگی باشد ؛ بلکه هردو از یک منبع هدایت شده و سر چشمه می گیرند و مبنای واحد دارند ؛ لذا در عصر صنعت و ماشین زمینه معرفت و بندگی بیش از گذشته فراهم تر است ؛ ابزار های معرفت در این عصر فراهم تر از گذشته است؛ صنعت و ماشین را می توان در خدمت معرفت و عبودیت بکار گرفت ؛برای نمونه تحصیل علوم دین و احکام شریعت یکی از اسباب رسیدن به عبودیت و بندگی است که امروز سهل تر و آسان تر از گذشته و اسباب آن فراهم تر است ؛ رفتن به زیارت از خانه خدا تا اماکن مقدس که یکی دیگر از اسباب اظهار بندگی و عبودیت است که در گذشته به سختی و مرارت و گاهی به قیمت جان آدمی تمام می شد اما امروز در عصر ماشین و صنعت این این راه بندگی در نهایت سرعت و سلامت محقق است ؛ بهداشت و پاکیزگی نیز یکی از اسباب بندگی و عبودیت است که با صنعت و ماشین امروزین این امکان فراهم تر است تا انسان با استفاده از دست آورد صنعت به پاکیزگی وبهداشت که به فرموده رسول الله نصف ایمان است دست یابد ؛ اگرچه صنعت و ماشین و ابزارها بی زیان نیستند ؛ تبلیغ و ابلاغ دستور دین به دیگران یکی از اسباب عبودیت و گستراندن بندگی در جهان است که در سایه صنعت و ماشین این مولفه به آسانی صورت می گیرد ؛ بنابراین هیچ منافاتی بین عبودیت و بندگی و عصر صنعت وماشین وجود ندارد .
انتهای پیام/
نظر شما