به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، در فرهنگ امامان، حفظ دين و احياي معارف اهل بيت (ع) محوريترين عنصر است. به همين دليل تشكيل حكومت، قيام، صلح و سكوت آنها همه در جهت حفظ اسلام و احياي سنّت شكل ميگيرد. اگر در شرايطي اسلام به واسطه قيام حفظ شود، آنان قيام ميكنند و اگر در مقطعي ديگر سكوت آنها موجب حفظ اسلام شود، سكوت ميكنند، هر چند اين سكوت، باعث از دست رفتن حقّ مسلّم آنان شود. امام علي (ع) فرمود: «سلامة الدين احبّ الينا من غيره» بر اين اساس، يكي از علل مهم صلح امام حسن (ع) را ميتوان «حفظ دين» بيان كرد، زيرا وضعيت جامعه اسلامي در شرايطي قرار داشت كه ممكن بود جنگ با معاويه، اصل دين را از بين ببرد. مضافاً اينكه اوضاع بيروني جامعه اسلامي نشان ميداد كه روم شرقي آماده حمله نظامي به مسلمانان بود. لذا در این خصوص با حجت الاسلام «غیاث الدین بهزاد قاسمی»، استاد حوزه و دانشگاه گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
چرا حضرت امام حسن مجتبی (ع) به کریم اهل بیت معروف بودند؟
روایت است، فردی نزد امام حسن مجتبی (ع) آمد و پرسید: یابن رسوالله بخشنده کیست و کریم به چه کسی می گویند: حضرت فرمودند: آن فردی که اگر تمامی دنیا از آن او بود و آن را در موارد لازم و واجب انفاق می کرد و احساس می نمود که دیگران حقوقی نسبت به گردن او ندارند او بخشنده است. این کلام خود امام حسن مجتبی (ع) نسبت به بخشندگی، بخشش و کرامت است، فردی می گوید: در مدینه خدمت حضرت رسیدم، سائلی به حضرت مراجعه کرد و درخواستی کرد،حضرت فرمودند: مقداری از ثروت خود را به این سائل بخشیدند. او چندین بار مراجعه کرده بود، حضرت باز هم همان مقدار را بخشیدند و فردی نسبت به امام اعتراض کرد و گفت: یابن رسول الله این فرد چندین بار به شما مراجعه کردند، حضرت فرمودند: من اصلا به صورت این شخص نگاه نکردم که ببینم چه کسی است؛ بنابراین کرامت و بخشندگی از صفات وجود مقدس امام حسن مجتبی (ع) است که در سیره حضرت به طور محسوس مشاهده می شود. چندین بار خود حضرت نیز ذکر کردند که تمامی ثروت و دارایی خود را بین فقرا و نیازمندان تقسیم کردند به طوری که نوشته اندحتی نعلین و کفش خود را نیز بخشیدند.
روایت دیگری از حضرت نقل شده است که فردی در حال طواف از امام حسن مجتبی (ع) پرسید معنای بخشنده چیست. حضرت فرمود: «إِنَّ لِكَلاَمِكَ وَجْهَيْنِ فَإِنْ كُنْتَ تَسْأَلُ عَنِ اَلْمَخْلُوقِ فَإِنَّ اَلْجَوَادَ اَلَّذِي يُؤَدِّي مَا اِفْتَرَضَ اَللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ عَلَيْهِ وَ اَلْبَخِيلُ مَنْ بَخِلَ بِمَا اِفْتَرَضَ اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ إِنْ كُنْتَ تَعْنِي اَلْخَالِقَ فَهُوَ اَلْجَوَادُ إِنْ أَعْطَى وَ هُوَ اَلْجَوَادُ إِنْ مَنَعَ لِأَنَّهُ إِنْ أَعْطَى عَبْداً أَعْطَاهُ مَا لَيْسَ لَهُ وَ إِنْ مَنَعَ مَنَعَ مَا لَيْسَ لَهُ ».(فرمود كلام تو دو وجه دارد اگر مقصود تو سؤال از مخلوق است جواد آن كس است كه واجبات خود را ادا كند بخيل كسى است كه بخل ورزد در اداى آنچه خدا بر او واجب كرده و اگر مقصود تو خالق است بدان كه خدا اگر عطا كند جواد است و اگر منع كند جواد است زيرا اگر عطا كند ببنده چيزى باو داده كه حق نداشته و اگر منع كند چيزى از او دريغ داشته كه حقش نبوده)
پس بخشندگی در میان تمام اهل بیت (ع) محسوس است. تمام حضرات معصومین (ع) دارای صفت کرامت بوده اند اما این صفت در وجود مقدس امام حسن مجتبی (ع) بیشتر به چشم می خورد،«عدی بن حاتم» فرزند حاتم طایی (بخشنده معروف) محضر امام حسن مجتبی (ع) رسیدند، تعبیری است که در شان حضرت به کار می برند، من فکر می کردم پدرم خیلی بخشنده است، وقتی که ساحت مقدس امام حسن مجتبی (ع) را دیدم، بخشندگی پدرم از یادم رفت، این کلامی است که فرزند حاتم طایی در مورد امام حسن مجتبی (ع) به کار بردند.
کمک های مومنانه چه جایگاهی در شیوه تربیتی امام حسن مجتبی (ع) داشت؟
بخشی از این بحث تربیتی بر می گردد به کرامت. بخشندگی و از خود گذشتگی ، اینکه فردی چیزی در اختیار دارد و به آن چیز هم احتیاج دارد ولی آن را در راه خدا و برای رضای پروردگار می پردازد این امر نه تنها کرامت بلکه ایثار هم محسوب می شود. اگر این سیره امام حسن مجتبی (ع) در جامعه نهادینه شود، یقینا بسیاری از مسایل و مشکلات ماحل خواهد شد. ما همین فرهنگ بحران کرونا در میان مومنان و مومنات دیدیم که چقدر گره گشایی کرد و چقدر مردم به تاسی از امام حسن مجتبی (ع) در قالب کمک های مومنانه گره از مشکلات همدیگر باز کردند.
اگر معاویه یک کافر بوده پس چرا امام حسن مجتبی (ع) با او صلح کرد و خلافت را به او واگذار کرد؟
روایتی از پیامبر اکرم (ص) است که فرمودند: «الحسن و الحسين امامان قاما او قعدا» امام حسن (ع) و امام حسین (ع) امامند، چه قیام بکنند و چه صلح انجام دهند. بحث صلح وجود مقدس امام حسن (ع) با توجه به شرایط جامعه و اقتضای زمان صورت گرفت،این نرمش قهرمانانه ای که وجود مقدس امام حسن مجتبی (ع) به تعبیر مقام معظم رهبری داشتند، باعث حفظ اسلام شد؛ همان طور که خون مطهر وجود مقدس ابا عبدالله الحسین (ع) باعث احیای دین شد، صلح امام حسن (ع) نیز باعث احیای اسلام شد.
ما در بحث صلح امام حسن مجتبی (ع) شرایط خاص جامعه را می بینیم که یک عده افرادی که کنار حضرت بودند، مانند عبدالله بن عباس فرمانده لشکر امام حسن مجتبی (ع) که نوشتند معاویه پنج تن از فرزندانش را به شدیدترین وجه به شهادت رسانده بود در لحظات آخرخود را به معاویه فروخت.
یکی از یاران حضرت بعد از دیدن این صحنه، خدمت امام رسید و بعد از مشاهده بی وفایی یاران حضرت با آمدن معاویه به کوفه «عبدالله بن حارث بن نوفلبن حارث بن عبدالمطلّب« خواهر زاده معاویه را به سمت حضرت فرستاد و گفت برو از جانب من به معاویه بگو: تو اگر مردم را نسبت به جان ها، اموال، فرزندان و زنان شان امان دهی با تو بیعت می کنم. امام حسن مجتبی (ع) در چنین شرایطی با معاویه بیعت کردند.
در این شرایط سخت ترین و مشکل ترین اتفاقات بر حضرت مستولی شده بود، حتی نزدیک ترین افراد از خانواده حضرت هم مقابل امام ایستادند. فرمانده لشکر امام خود را به دنیا فروخت؛ لذا حضرت برای ابقای اسلام مجبور به صلح شدند تا زحماتی که جد مطهرشان رسول اکرم (ص) برای اسلام متحمل شده بوند به هدر نرود؛ همان طوری که پدر بزرگوارشان امیرالمومنین علی (ع) هم 25 سال خانه نشین شدند. تعبیری که حضرت در نهج البلاغه دارند، استخوان در گلو و خار در چشم، بنابراین حضرت مجبور به پذیرش صلح شدند.
امام حسن مجتبی (ع) در رابطه با بحث پذیرش صلح فرمودند: با این صلح من عزت دهنده مومنان هستم، من خواستم با این صلح اسلام حفظ شود. با صلح امام حسن مجتبی (ع) اسلام احیا شد. روایت است «سفیان بن ابی لیلی» بر امام حسن مجتبی (ع) وارد شد و گفت سلام بر کسی که با صلح اش مومنان را ذلیل کرد حضرت فرمودند: ای سفیان ما خاندانی هستیم که وقتی حق را پیدا کردیم بدان چنگ زدیم. من از علی بن ابیطالب (ع) پدرم شنیدم که پیامبر(ص) فرموند: روزگاری خواهد آمد که این امت به مردی (امام حسن مجتبی) واگذار شود که با صلح اش اسلام را احیا می کند.
لذا صلح امام حسن مجتبی (ع) باعث احیای دین شد. شخصیت معاویه مشخص بود که اسلام ناب محمدی را به سمت سلطنت و حکومت می برد، وجود مقدس پیغمبر که «طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّه..» بود خود شخصا به مردم مراجعه می کردند و مشکلات آنها را حل می نمودند. این صفت نه تنها در سیره امیرالمومنین (ع) بلکه در سیره همه حضرات معصومین (ع) وجود داشته است اما معاویه اسلام را به سمت سلطنت برد،کاخ هایی را بنا کرد و اسلام ناب محمدی را از شیوه تربیتی پیغمبر به سمت سلطنت سوق داد.
روایتی هم از وجود مقدس امام حسن مجتبی (ع) نقل است که در مورد دلیل صلح خود می فرمایند: به خدا قسم من از آن جهت حکومت را به معاویه واگذار کردم که برابر خودم یاری ندیدم تا مرا همراهی کند و اگر مییافتم شب و روز به نبرد با وی میپرداختم تا خداوند بین من و او داوری کند؛ بنابراین من کوفیان را شناختم و آنان را آزمودم و فهمیدم که آنان نه وفادار هستند و نه به کردار و رفتار خود پایبند... من برای حفظ جان شما تن به صلح دادم.
من ابتدا با موضوع صلح مخالف بودم ولی در پایان مجبور به صلح شدم حضرت فرمودند: و تو ای معاویه عهده دار آن شدی یا به خاطر خیری که خداوند در تو سراغ داشت یا به خاطر شری که قصد انجام آن را داشتی، شاید این صلح امتحانی از سوی خداوند برای امت بوده . وجود مبارک امام حسن مجتبی (ع) شاید مجبور به صلح شد برای اینکه خونی از مومنان و مومنات نریخته شود و باز حضرت به مالک چنین می فرمایند: ای مالک نگو وقتی مردم جز اهل این کار یعنی یاران خالص را رها کردند،ترسیدند که از روی زمین برکنده شوند، خواستم که برای دین بر روی زمین دلسوزی بماند.
نظر شما