امام حسن (ع) از حاملان و عاملان سنت و سیره نبوی هستند

حجت الاسلام حسنلو با بیان اینکه امام حسن(ع) از حاملان و عاملان سنت و سیره نبوی هستند؛ گفت: پس از پیامبر(ص) و امیرمومنان (ع)، هرکس خواست پیامبر(ص) را ببیند و سیره اش را بنگرد به امام حسن(ع) می نگریست.

خبرگزاری شبستان- مشهد؛ مرضیه وحدت؛

تمام سیره ورفتارهای امام حسن (ع) چونان نام مبارکش زیباست چون مربی و الگوی آن حضرت پیامبر (ص) است و قرآن سیره نبوی را بهترین الگو معرفی می کند، امام حسن (ع) از حاملان و عاملان سنت و سیره نبوی هستند، پس از پیامبر (ص) و امیرمومنان (ع) هرکس خواست پیامبر (ص) را ببیند و سیره اش را بنگرد به امام حسن (ع) می نگریست؛ مردم برای تماشای حضرت در مقابل آستانه درش صف کشیده و ازدحام می کردند؛ امام حسن (ع) دارای خلق بسیار نیکو و جذابیت ظاهری و رفتاری فوق العاده بود و هر بیننده را به خود جذب می کرد، به مناسبت شهادت امام حسین محتبی (ع) این خبرگزاری گفتگویی با حجت الاسلام «امیر علی حسنلو» استاد سطوح عالی حوزه و مدیر گروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات وپاسخ گویی به شبهات حوزه های علمیه داشته که در ادامه تقدیم می شود:

در خصوص  سیره عبادی امام حسن مجتبی(ع) توضیح بفرمایید؟ 
امام حسن (ع) دارای خلق بسیار نیکو و جذابیت ظاهری و رفتاری فوق العاده بود و هر بیننده را به خود جذب می کرد، سیره عبادی اجتماعی و فرهنگی و سیاسی حضرت دارای جاذبه ها و مولفه های الهام بخش و زیباست، به اتفاق تاریخ نویسان اسلامی حسن بن علی (ع) عابد ترین و زاهد ترین مردم بود.  پیاده به حج می رفت و گاهی نیز پای برهنه راه می رفت. اما در توضیح دلیل این كار می فرمود: «من شرم دارم خداوند را ملاقات كنم در حالی كه پیاده به خانه او نرفته باشم»، بنابر نقلی بیست بار و در نقل دیگری ۲۵ بار با پای پیاده به سفر حج رفت. 


خوف از خدا: امام حسن (ع) وقتی یاد مرگ می كرد می گریست و چون یاد قبر می كرد می گریست، و چون ازقیامت و بعث و نشور یاد می كرد می گریست، و چون متذكر عبور از صراط می شد می گریست و هرگاه به یاد توقف در پیشگاه خدای تعالی در محشر می افتاد، فریادی می زد و روی زمین می افتاد ... و چون به نماز می ایستاد بند های بدنش می لرزید... و پیوسته در هر حالی كه كسی آن حضرت را می دید به ذكر خدا مشغول بود. 
به یاد خدا در هر حال: رسم امام حسن (ع) وقتی به بستر خواب می رفت، سوره مبارکه «كهف» را می خواند و می خوابید، حسن بن علی (ع) چنان بود كه چون از وضو فارغ می شد رنگش تغییر می كرد و می فرمود: «حق است بر كسی كه می خواهد به محضر خداوند وارد شود، این كه رنگ چهره اش تغییر كند.»

نمونه ای از سیره ی اجتماعی امام (ع) را بیان بفرمایید؟
 سیوطی در كتاب تاریخ «الخلفا» روایت كرده كه روزی امام حسن (ع) در مكانی نشسته بود و چون خواست از آن جا رود فقیری وارد شد، امام به آن مرد  فقیر خوش آمد گفت و با او ملاطفت كرد و سپس به او فرمود: «ای مرد تو وقتی نشستی كه ما برای رفتن برخاستیم، آیا اجازه رفتن به من می دهی؟» مرد فقیر عرض كرد: «آری ای پسر رسول خدا». 


روزی گذر امام به جمعی از گدایان افتاد كه چند پاره نان خشك در پیش داشتند و مشغول خوردن بودند. چون نظر آنان به حضرت افتاد، تعارفش كردند. امام حسن (ع) از اسب فرود آمدند و فرمودند: «خدا متكبران را دوست نمی دارد.»، آن گاه با آنان نشست و از غذایشان تناول كرد، به بركت وجود آن بزرگوار چیزی از غذا كم نیامد، آن وقت، حضرت آنان را به مهمانی دعوت  كرده و ضمن دادن غذای خوب، لباسهای فاخری نیز به آنها هدیه داد.


حلم و بردباری امام حسن(ع): حلم و بردباری امام چنان بود كه گاه دشمن كینه توز را كه به قصد كشتن آمده بود، به دوستی مخلص و هواداری مؤمن تبدیل می كرد. امام حسن از نمونه های مشهور، به بردباری و نیكی در برابر بدكاران است. و الگوی حقیقی در مكارم اخلاق است. موفق بن احمد خوارزمی روایت كرده كه امام حسن (ع) گوسفندی داشت كه به آن علاقه داشت، روزی مشاهده كرد كه پای آن گوسفند شكسته شده، به غلامش فرمود «چه كسی پای این گوسفند را شكسته؟» پاسخ داد: من! فرمود چرا؟ گفت: می خواستم شما را غمگین كنم! امام فرمود: «اما من تو را خوشحال خواهم كرد و تو در راه خدا آزادی!» مردی از شامیان گوید: روزی در مدینه شخصی را دیدم با چهره ای آرام و بسیار نیكو و لباسی در بر كرده كه به طرز زیبایی آراسته و سوار بر اسب. درباره او پرسیدم. گفتند حسن بن علی بن ابیطالب (ع) است، خشمی سوزان سرتاپای وجودم را فرا گرفت و بر علی بن ابیطالب (ع) حسد بردم كه چگونه او  چنین پسری دارد. پیش او رفته و پرسیدم آیا تو فرزند علی هستی؟ وقتی تأیید كردم، سیل دشنام و ناسزا بود كه از دهان من به سوی او سرازیر شد. پس از آن كه به ناسزاگویی پایان دادم از من پرسید آیا غریب هستی؟ گفتم: آری. فرمود: «با من بیا اگر مسكن نداری به تو مسكن می دهم و اگر پول نداری به تو كمك می كنم و اگر نیازمندی، بی نیازت می سازم.» من از او جدا شدم درحالی كه در روی زمین محبوب تر از او نزد من كسی نبود. 


امام حسن(ع) از لحاظ اجتماعی به گونه ای رفتار می كرد كه همسایگان و شهروندان و هیچ كس به خاطر شأن والای ایشان از دست یابی به ایشان و دست یابی به حقوق خویش محروم  نشوند؛ یعنی آثار جلالت امام بر مردم تحمیل نمی شد و از جبروت آنی امام ضرری به نظم جامعه و حقوق مردم نمی رسید. 


امام حسن (ع) یکی از مهربان ترین پیشوای انسانیت است که نه تنها انسان دوستی حضرت ومهربانیش زبان زد بود بلکه در محبت ومهربانی با همه موجودات شهره بود ؛ اتم و اکمل مهر بود حضرت واین از اوصاف انسان کامل است؛  مردی به نام نجیح می گوید: دیدم امام حسن (ع) دارد غذا می خورد. در این حال سگی آمد و پیش روی آن حضرت ایستاد. امام مجتبی (ع) یك لقمه غذا كه می خورد یك لقمه هم به سگ می داد. گفتم یابن رسول الله! اجازه می دهی این سگ را دور كنم؟ فرمود نه! زیرا دوست ندارم كه جانداری به من بنگرد كه غذا می خورم و من چیزی به او ندهم. بگذار باشد وقتی سیر شد خودش می رود. 


ابن كثیر از علمای اهل سنت در كتاب البدایه و النهایه روایت كرده كه امام (ع) غلام سیاهی را دید كه گردة نانی در پیش خود نهاده وخودش لقمه ای از آن می خورد و لقمه ای دیگر را به سگی كه آن جا بود می دهد. امام (ع) كه آن منظره را دید به او فرمود: انگیزه تو در این كار چیست؟ پاسخ داد من از او شرم دارم كه خود بخورم و به او نخورانم! امام (ع) به او فرمود از جای خود بر نخیز تا من بیایم! سپس به نزد مولای آن غلام رفت و او را با آن باغی كه در آن زندگی می كرد از وی خریداری كرد، آن گاه آن غلام را آزاد و باغ را نیز به او بخشید! 


از كرامت های حضرت برای خوانندگان بفرمایید؟
مردی نامه ای را به دست امام حسن(ع) داد كه در آن حاجت خود را نوشته بود، امام بدون این كه نامه را بخواند به او فرمود: حاجتت رواست! شخصی عرض كرد: ای فرزند رسول خدا خوب بود نامه اش را می خواندی و می دیدی حاجتش چیست و آن گاه بر طبق حجتش پاسخ می دادی؟ امام فرمود: بیم آن دارم كه خدای تعالی تا به این مقدار كه من نامه اش را می خوانم از خواری مقامش مرا مورد مؤاخذه قرار دهد.. 
كنیزی آمد و شاخه گلی را به آن حضرت هدیه داد. حسن بن علی (ع) به او گفت: تو در راه خدا آزادی! من كه آن ماجرا را دیدم به آن  حضرت عرض كردم: كنیزكی شاخه گلی بی ارزش به شما هدیه كرد و تو او را آزاد كردی؟ ایشان در پاسخ فرمودند: این گونه خدای تعالی ما را ادب كرده كه فرمود: «وقتی تحیتی به شما دادند، تحیتی بهتر بدهید» و بهتر از آن گل آزادی اوست. 


شجاعت یکی ازویژگی های امامان ما است در خصوص امام حسین محتبی (ع) نمونه ای را مطرح بفرمایید؟ 
شجاعت بعنوان یکی از ملکات روحی اهل بیت (ع) است؛ امام حسن (ع) در دوران كودكی هم از بیان حق و اعتراض به حق كشی ابایی نداشت. در یكی از روزها در حالی كه كودكی هفت یا هشت ساله بود خود را به مسجد رسول خدا رسانده و ابوبكر را كه در جایگاه جدش پیامبر (ص) نشسته بود مخاطب ساخته و با همان لحن كودكانه، ولی پرمعنی و كوبنده، به  او فرمود: «انزل ... و أذهب الی منبر ابیك»! (فرود آی و فرود آی از منبر پدرم و به سوی منبر پدرت برو!) امام حسن (ع) همه آن چه را كه ممكن بود به صورت مناظره و استدلال بیان دارد، با همین ۲ جمله كوتاه و پرمعنی اظهار فرمود، خلیفه كه غافلگیر شده بود در پاسخ فرزند رسول خدا (ص) گفت: «راست گفتی به خدا سوگند كه آن منبر پدر توست نه منبر پدر من». امام حسن (ع) تنها كسی بود كه در جنگ «جمل» حامیان شتر سرخ موی را كه در حمایت جاهلانه از یك شتر فتنه انگیزی و لجاجت می كردند، پراكنده ساخته و نیزه خود را در شكم بت سرخ فرود آورد. 


در جنگ «صفین» هم وقتی امیر المؤمنین (ع) تاخت بی باكانه امام حسن (ع) را دید با نگرانی متوجه اطرافیان شده فرمود: «این پسر را نگه دارید ... كه من از آمدن این دو (حسن و حسین) دریغ دارم مبادا به خاطر (آمدن) این دو نسل رسول خدا (ص) قطع شود.»

در خصوص شهادت جضرت و زمان آن بفرمایید؟ 

درباره روز شهادت امام حسن (ع) چند قول وگزارش نقل شده است که معروف ترین آنها شهادت در ماه صفر است؛ روز هفتم و روز بیست وهشتم صفر که سزاوار است در هر ۲ روز در تکریم و تعظیم این امام همام این دوروز به یاد حضرت وذکر فضایلش اقامه عزا کرد و به بیان و تبیین سیره وزیبایی های زندگی و شرح سخنان زیبایش پرداخت.

 

کد خبر 1212385

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha