به گزارش خبرگزاری شبستان از رشت، مهری شیرمحمدی؛ چند روزی است که رهگذران، شاخصترین بنای تاریخی مرکز شهر رشت را میبینند که سقف آن برداشته شده. حالا یال شرقی بام، حلب و شیروانی ندارد و چوبهایی که حدود ۱۰۰سال پیش برای ارتفاع و شیب بندی گذاشته بودند، برچیده شده است. کلنگ احداث ساختمان اداری بلدیه در سال ۱۳۰۲ خورشیدی به زمین زده شد و چهارم اردیبهشت ماه سال ۱۳۰۵ افتتاح و اول تیرماه ۱۳۰۵ اداره بلدیه رشت به ساختمان جدید منتقل شد. مجموعه بناهای مرکز رشت، در۲۶آذر ۱۳۵۶ به شمارهی ۱۵۱۶ در فهرست بناهای میراثی کشور ثبت شده است.
اگر در خاطره جمعی مانده باشد، این دومین بار است که عمارت بلدیه رشت مرمت میشود. دفعه قبل، پس از زلزله ویرانگر ۱۳۶۹ بود. زلزلهای که باعث شد، برج ساعت فرو بریزد. اگرچه این روزها هنوز برج ساعت استوار است، ولی برخلاف سری قبل، که مرمت با سرعت و ظرف ۲ماه انجام شد، این بار، مرمت عمارت به کندی صورت میگیرد. مطالعات مرمت این بنا از اردیبهشت ۱۳۹۷، در حوزه بازآفرینی سازمان عمران آغاز شد و آذرماه سال ۱۳۹۸ ، گمانه زنی باستان شناسی در ۱۰ نقطه از این عمارت انجام شد. این گمانهزنی به منظور نمونهبرداری از بخشهای مختلف ساختمان در لایههای مختلف از سقف تا کف با نظارت اداره کل میراث فرهنگی صورت گرفت تا فشارها و نیروهایی که به ساختمان تحمیل میشود و مقاومت مصالح، بررسی شود.
حالا پس از این بررسیها، الوارهای چوبی سقف برداشته شده تا بخشهای پوسیده تعویض شود. این روزها، عمارت سفید بلدیه رشت، با درب و پنجرههایی که ابتدای سال تعویض شد، در حصار داربستها قرار گرفته است. داربستهایی که نشان میدهد فضا کارگاهی است. از درب بزرگ و چوبی عمارت به داخل میروم، دری که پیش از این مرمت شده بود و «مسعود همتی» استادکار مرمت میگفت؛ بررسی لایههای رنگی زیرین نشان میدهد، درب و پنجرههای چوبی عمارت به رنگ فیروزهای بوده است.
وقتی داخل میروم، درست زیر طاقی برج، رطوبتی که موجب تبله کردن گچ دیوارها و سقف شده، توجهم را جلب میکند. ریزش لایههای گچ نشان میدهد، رنگ زیرین دیوارها هم آبی فیروزهای بوده است؛ رنگ نوستالژیکی که خاطره خانههای مردم در گیلان بود. از پله مارپیچ، زیر بام میروم. برخلاف بازدیدهای قبلی، دیگر فضا تاریک نیست. با برداشته شدن حلب بام و واچینی الوارهایی که به شیبدار شدن سقف کمک میکند، حالا آفتاب تند نیمه شهریور ماه، آزار دهنده است. کارگرها زیر آفتاب داغ، الوارهای پوسیده را به حیاط پشتی عمارت پرتاب میکنند. مدیر پروژه الوارهای سالم را جدا کرده و در گوشهای برای استفاده مجدد دپو کرده است. الوارهایی که برای تعویض بخشهای پوسیده خریداری شده، در حیاط پشتی و نزدیک به قبر «استاد ابوجعفر الثومی» تل انبار شده است. جایی که روزگاری قبرستان عمومی شهر رشت بود و مزار فردی که مردم غرب گیلان را به اسلام دعوت کرد، حالا با نوارهای خطر کارگاهی مسدود شده است.
لابه لای سقفی که پوسیده و خاکش به سالن طبقه دوم نفوذ می کند، الوارهای سرشیری توجهم را جلب میکند. الوارهایی که بخش انتهایی آن تراش خورده و در معماری بومی گیلان این ستونها برای استحکام بخشی سربندی قرار میگرفت. ولی چرا الوارهایی با تزئینات،لاچ لنگری، چکش گردان و کله شیری- که عناصر نمادین و تزئینات بیرونی و ایوان در معماری گیلان است- بجای الوارهای پوشاننده زیر سقف استفاده شده است. تا جاییکه الوارها کنده شده، شروع به شمردن میکنم، تعداد زیادش میگوید، بعید است بهصورت اتفاقی زیر بامی قرار گرفته که حدود ۱۰۰سال پیش ساخته شده است.
«سارا ارجمندی» پیمانکار پروژه از کارگرها میخواهد که این ستونهای قدیمی را حتی اگر پوسیده هستند، جداگانه در گوشهای قرار دهند. وی درباره حضور این ستونهای لاچ لنگری میگوید: باتوجه به رنگ آنها و موقعیت قرار گیری، بنظر میرسد در زمان ساخت این عمارت، این ستونها را از تخریب یک بنای قدیمی خریداری و در زیر بام استفاده کردهاند. این ستونهای کنده کاری شده، جزئی از معماری بومی گیلان بود و دیگر تکرار نمیشود و معدود خانههای تاریخی که در حال مرمت هستند، گاه نیازمند همین الوارها هستند که پیدا نمیشود. نمی دانم آیا این الوارهای کله شیری، پس از ۱۰۰سال خفتن در زیر بام بلدیه، دوباره در ایوان یک خانه تاریخی دیگر، بکار گرفته می شود و یا به عنوان ضایعات معدوم می شود؟!
برج ساعت همچنان استوار ایستاده است. و حالا که چوبهای بام برچیده شده، میتوان دودکشهای بنا را بخوبی دید. دودکشهایی که سالهاست کاربری نداشت. ولی از آجرهای قرمز خاک گرفتهاش میتوان قدمتش را حدس زد. متاسفانه پیش از انقلاب و در زمان تغییر گرمایش ساختمان، این دودکشها مسدود شده و حالا باید دید پس از مرمت به شکل اولیه بازگردانده می شود؟!
برج بلدیه در زمان زلزله سال ۱۳۶۹ بطور کامل فروریخت. آنگونه که مهندس روبرت واهانیان، مرمتگر عمارت در سال یاد شده گزارش میدهد، برج ساعت در ابتدا برج دیدبانی بود. در سال ۱۳۰۸ به دستور رضا شاه برج تغییراتی یافته و تبدیل به برج ساعت میشود. در همان سالها طی فراخوانی، یک طراح شکل جدیدی را طراحی و چهار ساعت بالای برج قرار میگیرد و به جای نشان شیر و کلید، تنها دو کلید متقاطع به سمت پایین همراه با دو گلدان بر روی عمارت شهرداری نقش میبندد و همین سمبل، در سال ۱۳۰۸ وارد اداره بلدیه شده بود. نزدیک به راه پله برج، انبوهی از سیمهای برق تل انبار شده است.
ارجمندی، چند نمونه از فیوزهای قدیمی برق عمارت را هم بهمن نشان میدهد و میگوید: ظاهرا این قدیمیترین فیوزهای برق موجود است ولی نمیدانم مربوط به چه سالی است؟ یک آن به یاد «یان کولارژ» میافتم. تکنسین چک تباری که سال آخر جنبش جنگل به عنوان مامور تعمیر اسلحه به جنگلیان پیوسته بود. وی پس از پایان جنبش جنگل به عنوان مهندس برق و مکانیک در بلدیه رشت خدمت میکرد. ولی آن زمان هنوز عمارت بلدیه رشت ساخته نشده بود.(نک بیگانه ای در کنار کوچک خان)
سوالم را از روبرت واهانیان می پرسم که سالهاست درباره بلدیه رشت پژوهش میکند. وی در این باره میگوید: «بعید است این فیوزهای برق مربوط به زمان یان کولارژ باشد. یان کولارژ در زمان افتتاح این بنا در چهارم اردیبهشت ۱۳۰۵ از رشت رفته بود و در زمان وی، اداره بلدیه در انتهای خیابان برق قدیم، هفده شهریور کنونی، مکان فعلی برزن شهرداری قرار داشت. واهانیان به استناد روزنامه پرورش چاپ رشت، میگوید: در شب افتتاح، ساختمان جدید، مراسم جشن و چراغانی برگزار شد. این بدان معناست که ساختمان جدید از همان ابتدا به برق شهر، که موتورش در خیابان برق قدیم، روبروی بیمارستان قرار داشت، وصل بوده است. در اسناد هزینه بلدیه رشت، از همان ابتدا هزینه برق مصرفی ماهانه، ثبت شده است. در این اسناد به واژه روسی اشچوتچیک بر میخوردیم که به معنی کنتور امروزی است.» بزودی بارندگیهای نیمه دوم سال شروع می شود و معلوم نیست یال غربی بام چه زمانی برچیده می شود. بامی که ممکن است باز هم ناگفته های جدیدی از شاخص ترین بنای تاریخی رشت واگویه نماید.
نظر شما