تناقض در مواضع مولوی عبدالحمید تا کجا ادامه دارد؟ / وحدت در سایه تناقض از بین می‌رود

مولوی عبدالحمید که از او با نام رهبر معنوی گروهی از اهل سنت ایران یاد می شود، با وجود تلاش برای نمایش چهره‌ای وحدت گرا و دوستدار ایران، به دلیل برخی اظهارنظرهای عجیب و غیرقابل باور به نماد تناقض در رفتار و عمل و چرخش‌های عجیب سیاسی تبدیل شده است.

به گزارش خبرگزاری شبستان از استان گلستان:

 

ریشه اظهارات غیرهمسوی مولوی عبدالحمید با وحدت طی هفته های اخیر که ناآرامی ها در سیستان و بلوچستان را شعله ور تر کرد را باید از جنبه های دیگر و از چند سال قبل جستجو کرد. جایی که او ابتدا از مدافع حقوق زنان می شود اما به زنان اجازه حضور در نماز جمعه اش را نمی دهد، از طالبان به عنوان یک جریان کاملا زن ستیز حمایت کرده و حکمرانی آن ها را تبریک می گوید و در انتها هم از آشوبگرانی که به اسم حمایت از زنان در حال اغتشاش در کشور هستند پشتیبانی می کند.

 

عبدالحمید در این سال ها از این گونه رفتارهای متناقض و عجیب کم نداشته است که تعدادی از آن را در این گزارش مرور می کنیم.

 

عبدالحمید اسماعیل‌زهی امام جماعت مسجد مکی زاهدان معروف به مولوی عبدالحمید متولد سال ۱۳۲۶ در روستای مکسان شهرستان ایرانشهر و مدیر شورای هماهنگی مدارس اهل‌سنت سیستان و بلوچستان است.

 

او علوم ابتدایی را در زاهدان فرا گرفت و برای ادامه تحصیلات دینی به مدرسه دینی «دارالهدی» در ایالت «سند» پاکستان رفت و سپس علوم تفسیر و حدیث را نزد «عبدالله درخواستی»، رئیس «جمعیت علمای اسلام» و «عبدالغنی جاجروی» موسس مدرسه بزرگ «جامعه اسلامیه بدرالعلوم حمادیه» فرا گرفت.

 

اسماعیل زهی که با دستور عبدالعزیز ملازاده بانی مرکز «مدیریت دارالعلوم زاهدان» از سال ۱۳۵۶ تاکنون ریاست این نهاد را بر عهده دارد عضو اتحادیه جهانی علمای مسلمان، عضو مجمع فقهی مکه، امام جمعه اهل سنت مقیم شهر زاهدان و سرپرست شورای هماهنگی مدارس اهل سنت استان سیستان وبلوچستان است.

 

کانون مدافعان حقوق بشر جایزه تلاش‌گر حقوق بشر سال ۱۳۹۳ خود را به خاطر تلاش «برای برقراری روابط آشتی‌جویانه بین اقوام و گرایش‌های مختلف مذهبی در استان سیستان و بلوچستان» به او اهدا کرد.

 

با این وجود برخی مواضع مولوی عبدالحمید به خصوص در سال های اخیر به جای آن که روایتگر وحدت میان اقوام ایرانی باشد، عامل دمیدن بر آتش تفرقه و جدایی آن ها و در معنایی دیگر، اختلاف افکنی به خصوص میان شیعه و سنی و در مداری دیگر، موافقان نظام با معترضین به برخی سیاست های کشور است که تداوم این اختلافات، آنان را در مقام عصیانگر و آشوبگر در مقابل نظام و حکومت قرار خواهد داد.
 

مولوی عبدالحمید به عنوان رهبر معنوی گروهی از اهل سنت ایران شناخته می شود و او در دوران فعالیت سیاسی خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی به خصوص در سال های اخیر با وجود گسترش دامنه فعالیت اهل سنت در اجتماع و سیاست به خصوص در اختیار گرفتن مسوولیت های مهم و حساس به خصوص از طرف جامعه زمان مانند حمیرا ریگی به عنوان سفیر ایران در برونئی، مواضع جنجالی اتخاذ کرده که به گمان برخی ها به جای آرام کردن اوضاع در میان اهل سنت و به طور اخص در سیستان و بلوچستان، به بروز درگیری ها و ناآرامی ها دامن زده است.

 

مواضع این روزهای عبدالحمید فارغ از درستی یا نادرستی این مواضع با سخنان پیشین او هم در تعارض و تناقض است. سوال مهمی که عبدالحمید باید به آن پاسخ دهد این سوال است که چه عامل یا عواملی منجر به این تغییر مواضع شده است. در ادامه برخی از این مواضع بازخوانی شده است.

 

زنان

یکی از متناقض ترین موضعگیری های مولوی عبدالحمید مربوط به زنان است. در شرایطی که گفته می شود زنان در مسجد جامع مکی که مولوی عبدالحمید در آن خطبه نماز جمعه می خواند حق شرکت ندارند، همچنین زنان بلوچ با کمترین فعالیت اجتماعی به دلیل سخت گیری های بی مورد، در کنج خانه ها روزگار سپری می کنند و از حقوق اولیه زندگی اجتماعی محروم هستند و سیستان و بلوچستان دارای پایین‌ترین سن ازدواج در میان زنان ایرانی است و کودک‌همسری امری بسیار شایع در این استان است و مسائلی مثل چند همسری نیز هرگز از طرف او تقبیح نشده، حمایت از آشوبگرانی که به بهانه آزادی زنان به دنبال ایجاد ناامنی در کشور هستند، غیرقابل باور است.

 

برخلاف تصویری که رسانه‌های غربی از مولوی عبدالحمید نشان می‌دهند، او در مسائل مرتبط با زنان، رویکردی تندرو دارد و با نواندیشی‌های علمای شیعه در موضوع زنان نیز مخالف است.

 

از طرف دیگر نباید از یاد برد که ریشه اعتراضات در زاهدان و دیگر مناطق استان ارتباطی به موضوع مهسا امینی نداشت اما در ادامه تلاش شد به این آشوب ها پیوند داده شود و آشکار است که جریانات نفاق در داخل و دشمنان در خارج با نفع حداکثری از این ارتباط، به دنبال بهره برداری برای وارد کردن آسیب به جمهوری اسلامی هستند.

 

چرخش به راست

مولوی عبدالحمید را یک روحانی اصلاح طلب می شناسند و وی در طول چند دهه فعالیت سیاسی در ایران با رفتارها و تحرکات خود این موضوع را به اثبات رساند.

 

عبدالعزیز ملازاده مشهور به مولانا عبدالعزیز مؤسس؛ مدیر و مدرس حوزه مکی زاهدان بود و با توجه به سابقه مبارزاتی مانند دیدار با حضرت امام (ره) در نجف و ارتباط نیرو‌های انقلاب در جریان پیروزی نهضت، به عنوان عضو مجلس تصویب قانون اساسی انتخاب شد.

 

پس از فوت مولانا عبدالعزیز، مولوی عبدالحمید جانشینی او شد. سال ۷۶ اتفاق مهمی افتاد و با توجه به شعار‌ «ایران برای همه ایرانیان» که از سوی اصلاح طلبان داده شد، ائتلافی قدرتمند میان اهل سنت و اصلاح‌طلبان برقرار شد و مولوی عبدالحمید به عنوان چهره مقبول اهل سنت سردمدار این جریان شد و کار تا جایی پیش رفت که نظر و حرف او مورد پذیرش همگان قرار گرفت.

 

نکته جالب توجه آن است که از سال ۷۶ تاکنون و بدون استثنا، هر نامزدی که از حمایت مولوی عبدالحمید برخوردار بوده، رای اول را در استان سیستان و بلوچستان به دست آورده است.

 

چنانچه سال ۷۶ و ۸۰ از خاتمی، ۸۴ از معین و سال ۸۸ هم از میرحسین موسوی حمایت کرد. سال ۹۲ در رقابت قالیباف و روحانی و جلیلی، مولوی عبدالحمید از روحانی حمایت کرد و سال ۹۶ هم در رقابت روحانی و رئیسی از حسن روحانی حمایت کرد. سال ۱۴۰۰ هم مولوی عبدالحمید از ابراهیم رئیسی حمایت کرد.

 

یکی از نمونه های همراهی مولوی عبدالحمید با اصلاح طلبان، پیام تسلیت وی برای میرحسین موسوی به مناسبت درگذشت پدر وی در 10 فروردین سال 90 بود.

 

عبدالحمید در این اطلاعیه خطاب به میر حسین موسوی نوشت: بدون تردید، زحمات شایان حضرتعالی در زمینه پیشرفت و اعتلای کشور بر کسی پوشیده نیست و مدیریت شایسته امور اجرایی کشور در دوران دفاع مقدس، شاهدی بر این مدعا است. خانواده مرحوم موسوی بر همه ایرانیان حق دارند و إن شاءالله نام نیک وی در اذهان جاودانه خواهد ماند.
 

 

مولوی عبدالحمید در حالی این پیام تسلیت را صادر کرده بود که در ایام انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و فتنه بعد از آن همواره در راستای مواضع دشمن پسند موسوی حرکت می کرد.

 

برخی تحلیلگران سیاسی معتقد بودند متن پیام تسلیت مولوی عبدالحمید نشان می دهد که وی یکبار دیگر به صورت تلویحی از میرحسین موسوی که در انزوای شدید سیاسی و نفرت مردمی قرار دارد،حمایت کرده است.

 

تحلیلگران معتقدند مولوی عبدالحمید با صدور این پیام به سران اصلاح طلب پیغام داده است که همچنان می توانند در وفاداری وی به اصلاحات حساب کنند.

 

همراهی مولوی عبدالحمید با اصلاح طلبان در دولت روحانی هم ادامه داشت. او در سال ۹۲ از نامزدی روحانی حمایت کرد، اما اوج حمایت او صدور بیانیه در سال ۹۶ بود. مولوی عبدالحمید، با تاکید بر حمایت اهل سنت از تکرار ریاست جمهوری روحانی، او را برنده قطعی انتخابات پیش‌بینی کرد. او تاکید داشت با وجود تمامی گلایه‌ها، اهل سنت از روحانی حمایت می‌کنند.

 

دوستی و نزدیکی میان او با دولت روحانی، در اواخر دوران دولت دوازدهم به انتقاد تبدیل شد. در شهریور ۹۹ در جریان خطبه نماز عید فطر، مولوی عبدالحمید با تاکید بر این که مقام معظم رهبری در جواب یک نامه او تاکید کرده، بین اقوام و مذاهب تفاوت نباشد و همه به‌صورت یکسان دیده شوند، خطاب به دولت مستقر گفت: «جناب آقای روحانی! ما تا به‌حال نمی‌دانیم که منشأ مشکل خواهران و برادران دینی و وطنی اهل‌سنت شما در کجاست؟ آیا سیاست‌گذاری برای اهل‌سنت در جای خاصی تعریف می‌شود؟ و از کجا برای اهل‌سنت چنین سیاست‌هایی تعیین می‌شود که چه مسئولیت‌هایی به اهل‌سنت داده شود یا نشود؟ این یک معماست که مشکل اهل‌سنت در کجاست؟»

 

پس از آن بود که مولوی عبدالحمید به چند دهه فعالیت خود در جبهه اصلاح طلبان پشت کرد و در انتخابات 1400 به آیت الله رییسی متمایل شد. اتفاقی که اصلاح طلبان در ابتدا آن را شایعه دانسته و پس از تایید رسمی دفتر مولوی عبدالحمید تا مدتها نسبت به آن تشکیک قائل می شدند.

 

برای پایان دادن به شایعات، کانال تلگرامی دفتر مولوی عبدالحمید، نوشت: درپی انتشار شایعاتی درخصوص موضع مولوی عبدالحمید نسبت به تصمیم «شورای هم‌اندیشی اهل سنت»، دفتر امام‌جمعه اهل‌سنت زاهدان طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد، جمع‌بندی و بیانیه این شورا مورد تایید مولوی عبدالحمید است.

 

در این اطلاعیه آمده بود: بدینوسیله باستحضار مردم شریف ایران به‌ویژه اهل‌سنت می‌رساند، با توجه به شایعات و سوءاستفاده برخی از طرفداران کاندیداها و پخش و نشر اطلاعیه‌های جعلی منسوب به شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید حفظه‌الله، جمع‌بندی و بیانیه شورای هم‌اندیشی که به موافقت و امضای اکثر اعضای این شورا رسیده است، مورد تایید و حمایت شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید می‌باشد.

 

بیانیه شورای هم‌اندیشی بر اساس مذاکرات و رایزنی برخی از اعضای این شورا با کاندیداها به‌ویژه آیت‌الله رئیسی و نیز گفتگوی تلفنی ایشان با شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید و وعده‌های آیت‌الله رئیسی و اعضای ارشد ستادشان مبنی بر اجرای عدالت و رفع مشکلات، تبعیض و نابرابری، صادر شده است.

 

برگزاری رفراندوم

یکی از عجیب ترین اظهار نظرهای مولوی عبدالحمید، تقاضای او برای برگزاری رفراندوم در ایران بود.

 

وی که 8 آبان 94 در خطبه های نماز جمعه چابهار گفته بود: "الحمدلله امروز در کشور ما شرایط بسیار خوبی حاکم است. همان‌طور که نگاه رهبر معظم انقلاب نگاهی ملی است، ریاست محترم نیز نگاهی ملی دارند" در تازه ترین اقدام تحریک آمیز خود روز ۱۳ آبان امسال در نماز جمعه اهل سنت زاهدان خطاب به نظام گفت: «رفراندومی فوری با حضور ناظران بین‌المللی برگزار کنید.»

 

عبدالحمید، در خطبه های نماز جمعه 13 آبان زاهدان با بیان اینکه الان اکثریت مردم ایران ناراضی اند، گفته بود: «اگر قبول ندارید با حضور ناظران بین المللی یک رفراندوم بگذارید و نتیجه آن را بپذیرید.»

 

پیشنهاد رفراندوم از سوی عبدالحمید همخوانی عجیبی با تلاش های پشت پرده دشمنان در طراحی اغتشاشات اخیر دارد.

 

اطلاع اندک هر فرد از سواد سیاسی گویای آن است که دشمنان از آغاز اغتشاشات و آشوب های اخیر به بهانه فوت مهسا امینی، تلاش برای تجزیه کشور را آغاز کرده و اندک توجهی به خواست و مطالبه مردم ندارند. آنها با پوشیدن لباس ایران دوستی به دنبال کاستن از قدرت ایران یکپارچه هستند و به هر ترفندی می خواهند ما را از رسیدن به ایران قوی و قدرتمند باز دارند.

 

پیشنهاد برگزاری رفراندوم با حضور ناظران بین المللی دقیقا در همین راستا است. نکته دیگر آن است که آیا آقای عبدالحمید که به راحتی و بدون دردسر پیشنهاد رفراندوم را برای ایران تجویز می کند می تواند این طرح را برای عربستان سعودی به عنوان خاستگاه دینی و معنوی خود نیز پیشنهاد دهد؟ مگر ایشان نمی دانند این کشور آزادی به مراتب کمتری از ایران دارد و به عنوان نمونه یک روحانی شیعه مانند شیخ نمر در اعتراض به کشتار شیعیان در این کشور اعدام شد؟

 

مولوی عبدالحمید در شرایطی به ضرورت برگزاری رفراندوم تاکید می‌کند که پس از ماجرای اهانت مولوی گرگیچ به اهل‌بیت(ع) با تاکید بر اینکه «مصلحت و خیر مملکت در پایان دادن به قضیۀ نماز جمعۀ آزادشهر است»، تهدید به محاکمه و عزل امام‌جمعۀ آزادشهر «پس از عذرخواهی بابت تلقی توهین» را بی‌معنا دانست و در خطبه های 26 آذر پارسال گفته بود: مسائل زیادی برای اهل سنت در ایران پیش آمده و به مقدسات اهل سنت توهین شده و برخی تندروی کرده‌اند؛ ما انتقاد و اعتراض کردیم، اما وقتی کسی عذرخواهی کرده، پذیرفتیم و صرف نظر کردیم. بعضا مسئولین پیگری کرده‌اند و گاهی هم توهین‌کنندگان عذرخواهی هم نکرده‌اند، اما ما صبر پیشه کردیم تا وحدت به خطر نیفتد. ما فقط دنبال اصلاحیم.

 

وی در این خطبه گفته بود: وحدت برای بزرگان نظام هم استراتژی است. رهبر معظم انقلاب همواره توصیه می‌کنند که شیعه و سنی باید به مشترکات چنگ بزنند. مشترکات ما خیلی بیشتر از مسائل اختلافی است. وحدت یعنی چنگ زدن به مشترکات و پرهیز از توهین به مقدسات یکدیگر.

 

در پاسخ به اظهارات مولوی عبدالحیمد برای برگزاری رفراندوم، حجت‌الاسلام والمسلمین ناصر رفیعی استاد حوزه علمیه قم با اشاره به مواضع تفرقه‌افکنانه مولوی عبدالحمید ‌و تحریک برخی افراد به آشوب و ناامنی گفت:‌ شما مردم را دعوت به رفراندوم می‌کنید و با تریبونی که به واسطه جمهوری اسلامی کسب کرده‌اید حرف‌های نابجا می‌زنید.

 

وی گفت: اگر یک نفر در عربستان که سنگش را به سینه می‌زنید این حرف را می‌زد می‌دانید چکار می‌کردند. اگر نظام احترام قائل هست برای علمای اهل سنت، پا را از گلیم دراز نکنید. اگر افرادی با این تحریک ها کشته شوند ما در خون آنها شریک هستیم.
مگر میشود از نظامی که در یک فضای نابرابر جهانی و محروم از تجارت آزاد جهانی و تحریم های ظالمانه که تمام این ها مستقیما با معیشت و سفره ملت در ارتباط است و ایجاد نارضایتی میکند تقاضای برگزاری رفراندوم کرد ؟

 

در کتب صحاح سته به عنوان شش مجموعه بزرگ از کتب حدیثی معتبر در نظر اهل سنت تصریح شده که خروج علیه حاکم (به هر صورتی که به قدرت رسیده باشد) حرام است؛ حتی اگر آن حاکم عادل نباشد و حتی اگر به شما دستوری بدهند که بر خلاف حکم قرآن، سنت و خلیفه قبلی باشد.

 

استدلال این فتوا را حفظ وحدت در حکومت اسلامی و پیشگیری از هرج و مرج، جنگ و خون ریزی در جوامع اسلامی برشمرده اند.

 

سوال ما از مولوی عبدالحمید آن است که اگر قائل به چنین حکمی هستید، خروج علیه حاکمت اسلامی چه معنایی دارد و آیا رفتار و سخنان جنابعالی که باعث تفرقه و خونریزی در جامعه اسلامی شده است، معنای خروج از حکومت اسلامی را تداعی نمی کند؟

 

حمایت از طالبان

 

یکی از خبرسازترین مواضع مولوی عبدالحمید حمایت تمام قد وی از طالبان بود.

 

وی ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ و پس از قطعی شدن کنترل طالبان بر کابل، با انتشار پیامی این رخداد را به آن‌ها تبریک گفت.

 

عبدالحمید، در پایگاه اطلاع‌رسانی شخصی‌اش، این پیروزی را به علما و مردم افغانستان تبریک گفت و پیروزی طالبان را «نتیجه جهاد، شهادت و صبر در راه حق در مقابل اشغالگران متجاوز و دولت دست‌نشانده و ناکارآمد و غرق در فساد» افغانستان دانست.

 

امام جمعه زاهدان در این پیام تاکید کرد: «این پیروزی برخاسته از "فضل پروردگار" و "حمایت مردمی" بوده و خواستار اجرای قرآن و به کار گیری "سنت و تعلیمات" پیامبر اسلام از سوی طالبان برای حل مشکلات جامعه افغانستان هستم.»

 

این موضوع‌گیری عبدالحمید در سطح رسانه‌ها و فضای مجازی بازتاب و واکنش‌های بسیاری گسترده‌ای را به همراه داشت.

 

کاربران شبکه‌های مجازی انتقادات بسیار گسترده‌ای را نسبت به حمایت او از طالبان به عنوان گروهی با کارنامه سیاه در زمینه حقوق بشر ابراز داشتند.

 

مجموع این انتقادات موجب شد که عبدالحمید در مقام پاسخ‌گویی و شفاف‌سازی در مواضع خود بر آید و در گفت‌وگو با «روزنامه شرق» تاکید کند: «پیام تبریک‌اش برای بسیاری از مردم قابل تعجب بوده، اما طالبان حدود ۲۰ سال با نیرو‌های ناتو جنگیده است. از نگاه عبدالحمید طالبان فعلی با قبل تغییر کرده است. این‌ها طالبان ۲۰ سال قبل که مدتی در افغانستان حکومت کردند، نیستند. دیدگاه طالبان فعلی عوض شده، هرچند اعتقاد و مذهب آن‌ها عوض نشده است.»

 

در آبان سال گذشته نیز مجدا موضع‌گیری ویژه عبدالحمید نسبت به طالبان جنجالی شد. عبدالحمید در گفت‌وگو با وبسایت دیدار نیوز نوشت: «من قبول ندارم که طالبان حرکتی پشتون است، چون تاجیک‌ها، ازبک‌ها و همه طیف‌های افغانستان همراه آن‌ها هستند. این‌ها تازه آمده‌اند دنیا؛ بنابراین باید به آن‌ها فرصت داد. از جا‌های دیگر، علمای جهان اسلام تلاش دارند که اگر جایی مشکلاتی هست، این‌ها را اصلاح کنند. ما خیلی امیدواریم که آینده در افغانستان، کشور اسلامی و حتی یک بازو برای جمهوری اسلامی و کشور‌های دیگر باشد.»

 

اما وی پیشتر گفته بود عملکرد طالبان نسبت به حقوق زنان تغییر کرده و در خطبه های 13 آبان امسال نتوانست از رفتارهای ضد حقوق بشری آنان چشم پوشی کند و در سخنانی گلایه آمیز از طالبان پرسید که با کدام مجوز شرعی جلوی تحصیل دختران را گرفته‌اند. او از این گروه خواست که دانشگاه‌ها و مکاتب متوسطه را به‌روی دختران باز کند.

 

این روحانی اهل سنت گفت: "طالبان! شما را به خدا این کار را نکنید. دانشگاه‌ها را باز کنید، مکاتب متوسطه را باز کنید."

 

مولوی عبدالحمید گفت: وقتی گفته بودم طالبان، طالبان بیست سال پیش نیستند و تغییر کرده‌اند به من اعتراض کردند. من احساس می‌کنم که طالبان تغییر کرده‌اند، اما نباید کسی مانع تحصیل زنان بشود. باید دانشگاه‌ها بر روی زنان باز شود.

 

عبدالحمید در شرایطی از ضرورت افزایش حقوق زنان در کشور تحت زعامت طالبان سخن می گوید که در استانی که او در آن زندگی می کند، زنان بلوچ روزهای سختی را گذران و از حقوق اولیه مانند تحصیل و حتی ورزش محروم هستند.

 

مولوی عبدالحمید روحانی محجوبی در میان اهل سنت است اما اعتقادات دینی و سیاسی کسی که از طالبان حمایت می کند با ادعای حمایت از زنان آن هم در بحبوبه نمایش "زن، زندگی، آزادی" همخوانی ندارد.

کد خبر 1230402

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha