به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، «اسماعیل منصوری لاریجانی» امروز سه شنبه 24 آبان در مراسم رونمایی از کتاب «اقیانوس آرام، روایت هایی از سبک زندگی علامه سید محسن حسین طباطبایی» که در موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد، گفت: خرسندم که محفلی به بهانه چاپ کتاب اقیانوس آرام به یاد حضرت علامه طباطبایی برگزار شده است. این پرسش مطرح است که ما چه نیازی به علامه و اندیشه هایش در عصر حاضر داریم. چه ضرورت هایی ما را می کشاند که به اندیشه و آثار علامه طباطبایی مراجعه کنیم.
این نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه ما برای فهم دین انقلاب اسلامی کردیم، عنوان کرد: برای فهم آموزه های دینی و معرفت دینی نیاز به یک زبان داریم که برهان است. علامه طباطبایی به آیه 178 سوره نساء عشق می ورزید. ایشان تاکید می کند اگر ما با برهان آشنا نشویم، درک درستی از آموزه های دینی پیدا نمی کنیم. آیا فهم و درک از آموزه های دینی کافی است یا باید به جان هم بنشیند و چشیده شود و اینجا می گوید به زبان عرفان هم نیاز داریم. ایشان به زیبایی عرفان و برهان را در خدمت قرآن قرار می دهد.
وی با اشاره به اینکه تفسیر المیزان کمال حکمت متعالیه است، بیان کرد: در تفسیر المیزان هم برهان وجود دارد و هم نور مبین یعنی عرفان هم در آن هست. عقل باید بفهمد و جان باید بچشد و سیراب شود و این یعنی برهان و عرفان. قرآن جامع همه علوم است از ذره تا کهکشان برگی از هزاران مطالبی است که در قرآن آمده است و این اعتراف حضرت علامه طباطبایی است.
منصوری لاریجانی خاطرنشان کرد: عرفان در عرفان شیعه و مکتب ملاصدرا از برهان جدایی ناپذیر است. این دو، دو روی یک سه هستند و هر دو در خدمت قرآن هستند. اگر این دو نباشد، دین لغلغه زبان می شود. هر چه بگذرد ما به آثار این بزرگان محتاج تریم. بشر گرچه در ریل تکنولوژی و مدرنیته حرکت می کند اما ناخودآگاه می بینیم حتی خود غرب در ریل عرفان و حکمت افتاده چون عطش پرسش ناتمام در نهاد بشر است که امروز دارند به آن پاسخ می دهند.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه اظهار داشت: حضرت علامه جهادی برای فهم عرفان و برهان کرد. یک مشرب سلوکی برای فهم معارف لازم است که آن بزرگواران رعایت می کردند. مهمترین برهان فلسفه الهی را بر اسفار اربعه گذاشته است. باید تلاش کرد و این طور نیست که هر کس چند اصطلاح یاد گرفت، خود را فیلسوف بداند. اساس بر سیر و سلوک است.
منصوری لاریجانی با اشاره به اینکه فیلسوف اصالتا برای یونان است، بیان کرد: عقل،التزام الهی نسبت به خدا دارد. عقل مخلوق خدا است. ما عقل آزاد نداریم. آزاداندیشی نوعی قاعده عقلانی است. عقل ذاتا متعهد به امر واقع است و آن امر عبودیت است.
این استاد فلسفه و عرفان خاطرنشان کرد: در فلسفه ملاصدرا حتی مشای سینایی ما اصالت را به وجود می دهیم. اصالت وجود در فلسفه همان اصالت معشوق در عرفان است. آنچه فلاسفه اصالت وجود می دانند، عرفا اصالت معشوق در برابر عاشق می دانند. علامه طباطبایی مراتب اصالت معشوقی را به زیبایی تبیین می کند. خدا عاشق ماست اما عشق ما به خدا خالص نیست زیرا ترس از جهنم داریم و بهشت را می خواهیم.
منصوری لاریجانی با بیان اینکه علامه طباطبایی با وجود رتبه بالا تشنه فهمیدن و اندیشیدن بود، گفت: هر کس از هر جا می آمد، علامه اول گوش می داد که او چه دارد؛ این مشرب عجیبی است. آیا ما افراد را طوری تربیت می کنیم که حکمت بزایند. گاه دیده می شود فردی دکتری دارد اما می گوید خدا و معاد چیست. ما چگونه بچه ها را تربیت می کنیم، سیستم آموزشی ما غلط است اول باید به فرزندان خود ربوبیت و عبودیت را تعلیم دهیم، به بچه ها دروغ نگوییم، همه چیز از منزل شروع می شود، پدر و مادر باید اصول اخلاقی را رعایت کنند.
این استاد دانشگاه با طرح این سوال که ما چند بار خود را رونمایی کردیم، افزود: خداوند همه چیز در ما قرار داده است و ما فقط باید رونمایی کنیم. علامه طباطبایی شجاعت در فهمیدن داشت و همیشه در اندیشه هایش اندیشه می کرد اما ما چیزی می گیریم و می گوییم همینی که هست. علامه طباطبایی در نماز شب می لرزید، گاهی آن قدر می لرزید که می نشست، عرفان یعنی این. کمال عرفان و برهان را می توان در علامه طباطبایی دید.
منصوری لاریجانی با اشاره به اینکه هیچ علمی در دین در تعارض نیست، تصریح کرد: آزاداندیشی یعنی در قید آنچه که دارید، نباشید. متاسفانه یک چیزی عرف شده و آن این است که فلسفه را در برابر خدا و دین را در برابر عقل قرار می دهند. علامه طباطبایی 90 رساله در علوم طبیعی دارد و می گوید تمام علوم اعم از فیزیک، شیمی و پزشکی در خدمت قرآن هستند و اینها با هم تعارضی ندارند.
این نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه حکمت، زلف همه ادیان را به هم گره می زند، عنوان کرد: علامه طباطبایی دوست داشت ببیند در مکاتب دیگر چه خبر است و رابط او در این زمینه هانری کورمن بود. ایران منهای حکمت و زرتشت منهای حکمت نداریم. زرتشت می گوید غذای جان، حکمت است. حکمت مظهر حقیقی بشریت است. پیامبر ما مامور به کتاب و تعلیم به حکمت است. متاسفانه ما کتاب را هم خوب تعلیم نمی دهیم.
نظر شما