علامه جعفری؛ مرزبانی برای عرصه ولایت و امامت/ در معرفی شخصیت علامه کوتاهی کردیم

حجت‌الاسلام میرلوحی گفت: علامه جعفری با اینکه یک مرزبان رشیدی برای عرصه ولایت، امامت، اهل بیت (ع) و مسایل علوی بودند ولی در عین حال در حوزه های فلسفی ، فکری، عرفانی، سیاسی و بین المللی اطلاعات بسیاری داشتند.

به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان؛ محمدتقی جعفری (۱۳۰۴-۱۳۷۷هـ.ش مطابق با ۱۳۴۳-۱۴۱۹هـ.ق)، فیلسوف مسلمان معاصر ایرانی در سال ۱۳۰۴ شمسی در شهر تبریز به دنیا آمد. نام پدرش کریم و فردی بی سواد بود، اما صدق و صفای خاصی داشت. شغل کریم نانوایی بود و هیچ وقت بدون وضو دست به خمیر نان نمی‌زد. حافظه کریم بسیار قوی بود به طوری که سخنان واعظان شهر را با دقت و تفصیل، برای دیگران بیان می‌کردهمسر کریم باسواد بود و قرآن را به خوبی می‌خواند. او قرائت قرآن را به محمدتقی تعلیم داد. محمدتقی چنان خوب قرائت قرآن را یاد گرفته بود که وقتی در ۶ سالگی، در سال ۱۳۱۰ برای اولین بار وارد مدرسه «اعتماد» تبریز شد، مدیر مدرسه، آقای جواد اقتصادخواه، بعد از شنیدن قرائت قرآن او لبخندی زد و گفت: بارک الله! خیلی خوب خواندی! نیازی به درس‌های کلاس اول و دوم نداری؛ از فردا وارد کلاس سوم شو!

 

محمدتقی در کلاس پنجم به دلیل فقر مالی ناگزیر مدرسه را رها کرد و برای امرار معاش به کار مشغول شد. پس از مدتی نیمی از روز را به کار پرداخت و نیمی دیگر را به تحصیل در مدرسه طالبیه مشغول شد. حافظه قوی محمدتقی همگان را به شگفتی وامی‌داشت؛ به طوری که متن کلیله و دمنه را از حفظ می‌خواند و معنای عبارات مشکل را شرح می‌دادمحمدتقی در ۱۵ سالگی و در سال ۱۳۱۹ برای ادامه تحصیل، از تبریز به تهران رفت. مدرسه فیلسوف، واقع در جوار امامزاده اسماعیل و ابتدای یکی از ورودی‌های بازار قدیمی تهران، اولین مدرسه محمدتقی در تهران بود. او در این مدرسه از استاد آیت الله حاج شیخ محمدرضا تنکابنی، پدر حجت الاسلام فلسفی، «مکاسب» و «کفایه» را آموخت.

 

وی همچنین از کلاس های میرزا مهدی آشتیانی که در مدرسه مروی تشکیل می‌شد نیز بهره‌ برد.بعد از مدتی، محمدتقی برای ادامه تحصیل به قم رفت و در مدرسه دارالشفاء اقامت کرد. روزی آیت الله کوه‌کمری‌ای و آیت الله شهید صدوقی به حجره او آمدند و لباس روحانیت را به او پوشانیدند.علامه جعفری بعد از یکسال و نیم اقامت در شهر قم در سال ۱۳۲۷ رهسپار نجف شد و در مدرسه صدر نجف درس خارج را شروع کرد. خبرگزاری شبستان، لذا در این خصوص با حجت‌الاسلام «سید مصطفی میرلوحی» عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) گفت و گویی انجام داده ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.

 

در خصوص شخصیت علامه جعفری توضیح دهید؟

بنده توفیق شاگردی علامه محمد تقی جعفری را در دانشگاه امام صادق (ع) در درس نهج البلاغه داشتم. علامه جعفری یک فقیه، فیلسوف، مجتهد و حکیم بودند. وی از تربیت یافتگان حوزه علمیه و شیعه بودند. وی نه تنها در عرصه فلسفه، بلکه در وادی عرفان، ادبیات فارسی، ادبیات غرب، علوم طبیعی و تجربی نیز تاملات فکری و نظری داشت. نگاه ژرف‌نگرانه و دغدغه وافر برای کسب دانش و همچنین ارتباط و گفت‌وگوهای فکری و علمی او با اندیشمندان و متفکران غرب و شرق وی را به عنوان فیلسوفی نواندیش و آزاداندیش مطرح ساخت

 

علامه ابتدا در مدرسه طالبیه تبریز سپس در مدرسه مروی و فیلسوف الدوله تهران درس می خواندند. بعد از آن به مدت یازده سال در حوزه علمیه نجف از خرمن انبوه علما و بزرگان در جوار حرم مطهر امیرالمومنین (ع) دوره اجتهاد را سپری نمودند و بعد هم یک سالی در مشهد و سپس تهران در خدمت حوزویان، اساتید و دانشگاهیان بودند.

 

از جمله موارد مهمی که در حیات این بزرگوار بسیار قابل تامل بوده و کمتر به آن توجه شده است، این است که علامه جعفری در نجف اشرف شاگرد «شیخ مرتضی طالقانی» (وی شاگرد علامه قاضی بود) و مرحوم«علی محمد بروجردی» بودند که این بزرگواران تاثیر فراوانی در شکل گیری شخصی علامه داشتند. علامه از شاگردان میرزا محمد آشتیانی و امام خمینی، آیت الله میلانی و آیت الله حکیم بودند ولی از نظر عرفانی، معرفتی و معنوی به شیخ مرتضی طالقانی و شیخ محمدعلی بروجردی نزدیک بودند. نتیجه اینکه ایشان یک فقیه، فیلسوف، استاد حوزه و دانشگاهی بودند ولی در عین حال اهل عرفان، معرفت و معنویت هم بودند و به تهذیب نفس خود توجه بسیار زیادی داشتند.

 

درباره شخصيّت علمى استاد علّامه جعفرى، آنچه بيشتر داراى اهميّت است، جامعيّت ايشان است. در واقع علامه یک علوی و ولوی به معنای کامل کلمه بودند، چون برخی از افراد فقط کتاب های فلسفی ایشان را دیده و مطالعه نمودند، اما مذاکرات، نوشته ها و نامه هایی که وی با دهها فیلسوف غربی با نام «برتراند راسل» داشتند  از وی به عنوان یک فیلسوف یاد می شود. برخی ها ایشان را متفکری می شناسند که در بعضی عرصه ها تولید اندیشه و تفکر کرده ولی دیگران کمتر به آن پرداخته اند، همچنین برخی نیز وی را به عنوان یک شخصیت مبارز از احزاب و هواداران امام می شناسند. کسی که درب خانه اش به روی همه دانشجویان و طلبه های مبارز باز بود؛ بنابراین علامه یک مجتهد و یک فقیه و تربیت شده حوزه های علمیه بودند ولی در عین حال اهل دل و ولایت بودند.

 

ما زمانی که برای آموختن نهج البلاغه خدمت این بزرگوار می رسیدیم، حالاتی از ایشان را مشاهده می کردیم که به عنوان شاگردی که مستقیما خود از ایشان کسب فیض گرفته است، اگر نگویم جفا است. برای شناخت کامل علامه جعفری باید به شرح نهج البلاغه ایشان مراجعه کرد. علامه فرد بسیار علوی بودند و بیش از آنچه که از یک فیلسوف انتظار می رود، دلداده و دلباخته امیرالومنین (ع) بودند. علامه علاوه بر تفسیر نهج البلاغه، مثنوی مولوی را هم تفسیر، نقد و تحلیل نموده اند.

 

 

 

 

 

 

 

علامه جعفری تعریف می کردنند به مجلسی دعوت شدم که هم بزرگان ادب و شعر فارسی  حضور داشتند و هم افسران ارشد ارتش شاهنشاهی و کسانی که ادعای امیرالمومنین نشان ظاهرا بلند بود، همه موقعیت ها و سمت های دنیوی بالایی داشتند در همین حین یک طلبه ضعیف و نحیفی وارد مجلس شد و پایین مجلس هم نشست، وی جز مدعوین و مهمانان محترم هم نبودند، هر کدام از بزرگان مجلس اشعار خود را می خواندند و مورد ارزشیابی قرار می گرفتند تا ایتکه همه اشعار خود را خواند و علامه جعفری به این طلبه اشاره می کنند که شما هم اگر شعری دارید بخوانید، طلبه جوان هم فرصت را غنیمت می شمارد و می گوید، نمی خواهم اشعار قدیمی بخوانم ،اینجا اساتید حضور دارند هر کدام هر پیشنهادی بدهند که چه شعری با چه استعاره ای و با چه ویزگی های ادبی  در وصف امیرالمومنین (ع) بخوانم  فی البداهه عرض می کنم، همه تعجب می کنند و اساتید هم همه شرط و شروط های سنگین ادبی و شعری را برای او تعیین می کنند، با کمال تعجب، طلبه جوان پس از دقایق بسیار کوتاهی شعر بسیار پخته و با ارزش ادبی بالایی در وصف امیر المومنین(ع) را سرود به طوری همه  حاضرین از سوز و زیبایی این اشعار اشک می ریختند.بعد هم استاد فرمودند ما دیگر او را ندیدیم و متوجه هم نشدیم کجا رفتند.

علامه یک شخصیت جمیع الابعاد داشتند. همه شخصیت ها از جمله بازاریان، ارتشی ها و جوانان نسبت به ایشان ارادت خاصی داشتند. آغوش این بزرگوار به روی همه احزاب، گروه ها، نحله ها و ملل مختلف باز بود. این بزرگوار حتی در مجالسی که علی علی می کردند ولی از سیره و سبک زندگی حضرت امیر (ع) بهره ای نداشتند، شرکت می نمودند.

 

 

چرا علامه جعفری را مشعل دار بزرگ فرهنگ و اندیشه اسلامی می دانند؟

علامه جعفری خاطره ای از دوره طلبگی خود در نجف اشرف تعریف نمودند که در آنجا یک حال معنوی عجیبی پیدا می کنند و جمال حضرت امیرالمومنین (ع) را در حجره زیارت می کنند، حالا مکاشفه بوده، خواب یا کرامت ما نمی دانیم. بهترین خاطره ای که از علامه جعفری در ذهن به یادگار دارم مربوط به 30 سال پیش است، به اتفاق جمعی از دوستان تصمیم گرفتیم تا همایشی پیرامون علوم انسانی اسلامی با حضور بزرگان و صاحب نظران حوزه و دانشگاه برگزار کنیم تا این گفتمان مربوط به علوم انسانی اسلامی را به درستی مطرح کنیم. پس از بحث و مشورت با اساتید و علما بنا بر این شد تا علامه جعفری نیز که از خود بزرگان حوزه و دانشگاه بوده و با فلسفه اسلامی و فلسفه غربی نیز به خوبی آشنا بودند به عنوان سخنران مراسم افتتاحیه این همایش در نظر گرفته شود.

 

علامه جعفری مدت 10 دقیقه پیش از آغاز مراسم افتتاحیه همایش وارد محل برگزاری همایش شدند و بنده را طلبیده و خطاب به من اظهار کردند که دخترم دیشب از دنیا رفته و دقایقی دیگر نیز مراسم تشییع آغاز می شود. بنده به این دلیل که به دانشگاه امام صادق و شما قول داده بودم در این مراسم شرکت کنم، متاسفانه نمی توانم اگر اجازه دهید برای تشییع به مراسم باز گردم. تصور کنید وی با این شخصیت و بزرگواری به دانشگاه آمده و عذرخواهی کردند.بنده مبهوت از بزرگواری و بزرگ منشی علامه جعفری خدمت مرحوم آیت الله مهدوی کنی که از دوستان قدیمی وی بودند، رسیده و قضیه را برای ایشان تعریف کردم. آیت الله مهدوی کنی نزد علامه جعفری آمد و ایشان را مورد تکریم و اکرام قرار دادند. علامه جعفری تنها چند دقیقه پشت تریبون قرار گرفت و سپس جلسه ای را با بدرقه اساتید و علمای حاضر در مراسم به قصد تشییع ترک کردند.

 

علامه با این این حرکت و عمل خود درس اخلاقی بزرگی به ما در زندگی دادند به طوری که بعد از 30 سال وقتی این عمل علامه جعفری به یادم می آید، بی اختیار اشکم جاری می شود که اصلا لازم نبود این بزرگوار برای عذرخواهی به دانشگاه بیاید. این اخلاق و تواضع و فروتنی عالم بزرگوار قابل تحسین است. خاطره ای که بیان کردم در بین تمامی خاطراتم شیرین تر و زیباتر است این نشان از فضایل، مکارم، اخلاق حسنه، بزرگواری و کرامت اخلاقی علامه جعفری دارد.

 

چرا علامه جعفری را مشعل دار بزرگ فرهنگ و اندیشه اسلامی می دانند؟

 علامه جعفری یک انسان جامع الاطراف بودند،ما فقیهای زیادی داریم که حدود 40 سال در این زمینه علم آموختند، بعضی از افراد در اصول و فلسفه و برخی هم در تفسیر و حدیث تبحر دارند ولی وی به دلایل مختلف منجمله تیزهوشی ای که داشتند، توانستند در چنین سطحی بدرخشند. در حالی که کمتر کسی می تواند همه علوم را کسب کند و این گونه بدخشد، ولی علامه جامع همه این علوم بودند، از نجف گرفته تا قم  و تهران همه عرصه های فکری و ساحت های اندیشه ای شعیه را در قرآن، حدیث، تفسیر و تاریخ اسلام را در وجود مبارک خود گنجانده بودند و کسی بودند که به مرزهای دانش دست یافته بودند.لذا چنین شخصیت هایی می توانند مشعل دار اندیشه اسلامی باشند.

 

زحمات افرادی که بیان کننده و شارح کتاب های تاریخی و گذشته هستند، مشهود است، ولی کسانی می توانند مشعل دار باشند که در حوادث و بحران هایی که در قبل و بعد از انقلاب رخ می دهد،بتوانند تولید اندیشه و تفکر کرده و حتی شخصیت های جهانی را به گفتگو دعوت کند. از این جهت علامه جعفری مشعل دار اندیشه اسلامی بودند با اینکه یک مرزبان رشیدی برای عرصه ولایت، امامت، اهل بیت (ع) و مسایل علوی بودند ولی در عین حال در حوزه های فلسفی ، فکری، عرفانی، سیاسی و بین المللی اطلاعات بسیاری داشتند لذا ما به چنین شخصیت هایی در کشورمان افتخار می کنیم و امیدواریم برای زنده نگه داشتن یاد این عالم بزرگوار یک خیابان یا میدانی به نامشان مزین شود.

 

ما باید آثار، افکار و اندیشه های شخصیت های بزرگ جامعه از جمله علامه جعفری را به جوانان  معرفی کنیم. جوانانی که امروز با یک حرف شبکه های ماهواره ای فریب خورده و به خیابان ها می ریزند به این دلیل است که اندیشه های امثال علامه جعفری، علامه طباطبایی و علامه امینی را نچشیده اند. ما در معرفی شخصیت های بزرگ جامعه خود کوتاهی کردیم. این جوانان اگر با این شخصیت ها و اندیشه های آنها آشنا شوند، هیچ زمانی تحت تاثیر  دروغ های دشمنان قرار نمی گیرند؛ بنابراین خلاصه بگویم که ما معلمان، اساتید دانشگاه و مسئولان فرهنگی در این زمینه کوتاهی کردیم.

 

 

 

کد خبر 1232800

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha