از ابتنای دین بر مدار صلح و محبت تا وامداری عقلانیت به آرای علامه طباطبایی(ره)

نهضت عقلانیت شیعی در جامعه اسلامی در صد سال اخیر عمدتا مرهون افکار شریف و آرای عقاید بلند فلسفی و معرفتی علامه طباطبایی بوده است.

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، همایش بزرگداشت «روز جهانی فلسفه» با عنوان «فلسفه و اخلاق اجتماعی» به همت «مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران» برگزار شد. در این مراسم که در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد و جمعی از اساتید و فرهیختگان حوزه فلسفه پیرامون «فلسفه و اخلاق اجتماعی» به گفتگو پرداختند.

 

بنابراین گزارش؛ دکتر غلامرضا اعوانی در این همایش با نگاه به اخلاق اجتماعی از منظر حکمت با اشاره به تعاریف فلسفه گفت: در فلسفه اسلامی، تعریف بسیار مهم است، موضوع علم باید تعریف شود زیرا مسائل علمی از روی موضوع مشخص می شود، بنابراین تعریف موضوع بسیار مهم است، اما از فلسفه تعریف وجود ندارد، من در کتابی 15 تعریف از فلسفه ارائه داده ام و آن قدر حکمت عمیق است که هر یک وجهی از حکمت را عیان می کند و در هر تعریف از حکمت، اخلاق است.

 

 

دین بر مدار صلح و محبت است

اعوانی عنوان کرد: وقتی واکاوی کنیم می بینیم اخلاق وجود دارد و در قدیم بین اخلاق فردی و اجتماعی فرقی نبوده است و پیوسته بوده و اخلاق سیاست با اخلاق ارتباط داشته است چون حکما اهل حکمت بوده اند.

وی در خصوص تعاریف حکمت تصریح کرد: علم به حقایق اشیا و انسان یکی از تعاریف است، حکمت استکمال نفس انسانی است و این استکمال آیا با با فضیلت و اخلاقی فردی واجتماعی ارتباط دارد؟ یکی از تعریف هایی که از حکمت شده است تعریف افلاطون است که ملاصدرا آن را دوست دارد.

وی خاطرنشان کرد: انسان، ابعادی دارد و آن بعد اصلی انسان، الهی است و این مبتنی بر نظریه اسما صفات است و ایده های افلاطون نیز صفات الهی است و این صفات الهی همه در انسان وجود دارد و متخلق به اخلاق الهی نیز هست.

اعوانی گفت:حکمت تعریف به شناخت شده است، حکیم سیر الهی دارد، روشن می شود اخلاق بدون توجه به مبادی هستی معنا ندارد یا حکمت را به تولد ثانی تعبیر کرده اند، سقراط گفته حکمت فن مامایی است و موجب تولد می شود حکیم حقایق فطری در وجود انسان را به سلامت بیرون می آورد.


عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران افزود: همچنین حکمت به پرسش های نخستین تعبیر می شود هر علمی پرسش می کند در حوزه خودش، اما پرسش هایی است که فقط حکمت می تواند پاسخ دهد، انسان بیهوده به دنیا نیامده و وجود انسان بسیار دارای قیمت است، ببینیم برای چه به دنیا آمده ایم.

این استاد فلسفه عنوان کرد: در همه این مباحث فضیلت جایگاه مهمی دارد، اخلاق مبتنی بر فضیلت است و خداوند همه صفات را به انسان داده است و فضیلت در انسان مبتنی بر اختیار است، فضیلت بدون اختیار امکان ندارد و نمی توان افعال را به قضا و قدر و جبر ارتباط داد، در دین اکراه وجود ندارد، در دین جدال نیست چرا که جدال دشمنی می آورد و دین، آئین صلح و محبت است.

وی بیان کرد: افلاطون می گوید همه فضائل از یک فضیلت است و همه فضائل با یکدیگر ارتباط دارند، قرآن همه فضائل را در تقوا می داند، افلاطون می گوید اگر کسی علم داشته باشد هیچ کسی با علم، مرتکب شر نمی شود؛ خیلی ها باور دارند اما باور آنها به علم نرسیده است.

اعوانی تصریح کرد: دانایی و خویشتن داری چون با هم بیاموزند عدالت نیز بیاید، فضیلت منشا زیبایی و تندرستی است و رذیلت بیماری است، حکمت گاهی نظر و عمل است، بین نظر و عمل نباید فرقی قائل شد ولی امروزه جدایی افتاده، همچنین فضیلت تابع عقل است.
وی اظهار داشت: اخلاق نبوی مبتنی بر حکمت و موعظه و جدال احسن است در دین جدال نیست  بلکه مبتنی بر محبت و اساس هستی بر محبت است، روح عالم، الهی است.

 

این استاد برجسته عنوان کرد: تحقق فضائل اهمیت دارد نه تصور آن؛ حکما می خواهند این را تبدیل به خلق و خو کنند، همچنین باید الگو در جامعه باشد تا مردم از آنها اسوه بگیرند در دین رسول خدا الگوست و او مکارم اخلاق است. در عالم اسلام نیز پرهیز از رذیلت های زیادی توصیه و تاکید شده است، این ها مسائل اجتماعی است، اصل دین محبت است و اصل محبت، محبت الهی است هر چه انسان ایمانش قوی باشد به اصل الهی بیشتر نزدیک می شود.

 

 

بیداری سیاسی از برکات اهل بیت(ع) و تشیع است

بنابرگزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان؛‌ دکتر محمدجواد لاریجانی در این همایش گفت: جمهوری اسلامی بهترین میوه انقلاب اسلامی بود؛ جمهوری اسلامی یعنی ملتی تجربه ای متحولانه را آغاز کرد و بنای یک نظام مدنی و سیاسی را براساس عقلانیت اسلامی منبعث از اسلام اهل بیت و روش اقدام و نوعی دموکراسی نمایندگی را طراحی کرد.


وی تصریح کرد:امام در اوایل انقلاب، شورای انقلابی تشکیل داد اما عده ای می گفتند 20 سال مملکت را به جای خوبی برسانیم بعد به دنبال نظام و قانون اساسی باشیم که امام چنین دیدگاهی نداشتند؛ امام خمینی(ره) ساختن کشور را براساس این نظام می خواستند نه براساس هر نظام.


این استاد فلسفه بیان کرد: لذا جمهروری اسلامی تجربه بزرگی بود که ملت ما در آن وارد شد و در عمل مشکلات زیادی را داشته و داریم، اما بعد از 4 دهه خیلی ها فکر می‌کردند کشور شکست خورده و زمین خورده ایم، در حالی که چشم باز کردند و دیدند یک قدرت عظیم در منطقه آسیا ظهور پیدا کرد و به نفوذ علمی و سیاسی و توانمندی رسید.


وی خاطرنشان کرد: این مساله جالبی است و ثابت می شود نظام می تواند کار و حرکت کند و عقلانیت اسلامی در مقابل سکولار که تمدن غربی بود ایستاد، از اول انقلاب برای این تجربه عظیم جمهوری اسلامی گروه معارض داشتیم مرحوم بازرگان و نهضت آزادی و منافقین و جریانات هسته اولیه اصلاحات بودند، این ها به طور کلی سه اشکال بر نظر امام خمینی(ره) در تاسیس حرکت جمهوری اسلامی می گرفتند.


وی افزود: اولین اشکال این بود که می گفتند اسلام مندرس و کهنه و مربوط به 1400 سال قبل است و ما در دوره مدرن هستیم و نمی تواند کشور را اداره کند بنابراین عقلایت مدرن نیاز داریم لذا دوگانه مدرنیته و سنت را اختراع کردند در حالی که سنت ربطی به اسلام ندارد؛ اشکال بعدی شان را عدم جامعیت اسلام می دانستند و می گفتند اسلام خصوصی است و می خواستند دین را از سیستم اجتماعی و از سپهر زندگی جمعی دور کنند.
لاریجانی بیان کرد: سومین مساله این بود که اسلام جهان شمولی ندارد و بنابراین اسلام نمی‌تواند باعث دوام ما شود، این سه شبهه تا انقلاب و بعد از آن بود و مقالات از ابتدای انقلاب تاکنون بوده و هست، سکولارهای ما طرفدار نوعی دیکتاتوری سکولار هستند و منطق لیبرالی را نیز چندان قبول ندارند.


وی تصریح کرد: ما در تهاجمی قرار داریم که پشتوانه وسیع دول غربی دارد و روی آن برنامه ریزی کرده و ابعاد مختلف و بعد فکری دارد این بعد فکری را باید ریشه یابی کنیم، آن گفتگو برای ما مهم است که ببیینم ضعف این تفکر از کجاست.
رئیس پژوهشگاه دانش‌های بنیادی در مورد سکولاریسم گفت: این مفهوم از زمان معاصر سقراط و در علوم مادی مطرح شد و در علوم انسانی باعث تنزل شد، موضوع بعد سکولاریسم لیبرال است بهترین متفکران آن از دوره معاصر است و در آن تفکرات مختلفی در مورد سعادت در دنیا و آزادی و مادی گرایی وجود دارد، آن چیزی که در کشور وجود دارد مقصود این است که نظام اسلامی را کنار بگذاریم و تفکر سکولار و لیبرالیسم را به کار بگیریم.
این استاد عنوان کرد:بیداری سیاسی مساله مهمی است و از برکات اهل بیت(ع) و تشیع است، کارگزاری حکومت مشروع اصلی ترین و شریف ترین کار است که برای ما اهمیت دارد.

 

 

بنابراین گزارش در ادامه این همایش دکترحجت الاسلام احمدحسین شریفی بیان کرد: فرآورده ها متفاوتند و با فلسفه های مختلف روبرو هستیم، فرآورده ممکن است هستی باشد، فلسفه هستی شناسی می‌شود.


این اخلاق پژوه اسلامی افزود: گاهی فرآورده فلسفه، ذهن است و فلسفه ذهن را پدید می آورد گاهی معرفت است و معرفت شناسی را شکل می دهد؛ گاهی متخلق به اخلاق می شود فلسفه اخلاقی می شود، در حوزه اخلاق اینکه اخلاق به چه معناست تنوع فراوانی را شاهد هستیم.
وی تصریح کرد: اخلاق را به سررشت باطنی تعریف می کردند در نگاه جدید نگاه به بعد بیرونی اخلاق نیز هست یعنی ثمره آن صفات است، به همین دلیل در مورد رفتارها نیز بحث می کنند، اخلاق اجتماعی دو معنا دارد اول خلقیات و ملکات درونی است که در ارتباط با اجتماع و دیگری رفتار ما از نظر خوبی و بدی .


دکترحجت الاسلام شریفی بیان کرد: موضوع بحث این است که آثار رفتاری و عملی فرایند فلسفه ورزی و خرد ورزی و فرآورده های فلسفه اسلامی به خصوص صدرایی مد نظر است یعنی یک فیلسوف که به حکمت متعالیه متلخق است، در مقام عمل و ناظر به اجتماع چه انتظاراتی از آن می رود، از ویژگی مهم ادمیان خردورزی است، حتی می گویند انسان حیوان ناطق است.
وی با اشاره به زندگی فلاسفه عنوان کرد: ویژگی های فیلسوف صدرایی، خرد ورزی در آنها زیاد است و نفس را در کنترل می گیرد و زندگی معتدل دارد، دغدغه های اجتماعی خوبی چون تحقق عدالت را داشتند؛ امام خمینی نیز فیلسوفی صدرایی است.


این استاد فلسفه خاطرنشان کرد: آنها تعادل درونی و انسان شناسی واقع بینانه و زیستی آرام دارند واگر در مرکز تلاطمات بودند، اما از روح آرامی برخورار بودند، نظام عالم را معنا دار و هوشمند می داند و به این دلیل هیچ امری را بی حکمت نمی بینند و فهم این حکمت نیاز به آرامش دارد لذا اسیر حوادث نیستند بلکه امیران حادثه اند.
وی گفت: آنها امید به آینده دارند و تقویت روحیه امید وامیدواری داشته و فیلسوفان اصیل هیچ گاه نا امید نمی شوند، حتی فیلسوفان معاصر صدرایی چنین آند و امید در گفتار و عمل آنها مشخص است و البته امید منطقی مد نظر است.


دکترحجت الاسلام شریفی عنوان کرد: اسلام نگاه جامع را دنبال می کند و کسانی که این ناگاه را دارند عمیق ترین فهم را دارند و بیشترین خدمت را کرده اند و فلسفه صدرا چنین ویژگی هایی دارند زیرا صدرا نمی توانست فقه و اخلاق و عرفان و تفسیر و حدیث را نادیده بگیرد.

 

 

 

نهضت عقلانیت شیعی در صد سال اخیر مرهون افکار شریف و آرای فلسفی و معرفتی علامه طباطبایی بوده است

بنابرگزارش خبرنگار اندیشه شبستان،‌ دکتر حسین غفاری در این همایش ابتدا در خصوص علامه طباطبایی اظهار داشت: آن چه در حوزه علمیه و از علمای بزرگ داریم مدیون شاگردی این شخصیت بزرگ است و نمی توان نام ایشان را از تاریخ تشیع حذف کرد.


وی بیان کرد: نهضت عقلانیت شیعی در جامعه اسلامی در صد سال اخیر عمدتا مرهون افکار شریف و آرای عقاید بلند فلسفی و معرفتی علامه طباطبایی بوده و آن چه در حوزه علمیه از بزرگان دارد همه محصول شاگردی این مرد بزرگ است.
غفاری در ادامه عنوان کرد: در فرهنگ شیعی و اسلامی ما موضوع فلسفه اجتماعی بسیار ضعیف است، هر چه در اخلاق و علم النفس و فلسفه اسلامی و سایر عرصه ها چون فلسفه اخلاق و معرفت شناسی دست قوی داریم اما در فلسفه اجتماعی این گونه نیست.


وی تصریح کرد: هر چند نتوانستیم به خوبی در این حوزه عرضه کنیم اما ناتوان نیستیم البته مشکلی که وجود دارد از نظر نظری و عملی فلسفه اجتماعی است و ما در این فلسفه بسیار ضعیف هستیم و در سنت شیعی اخیر سخن زیادی در این باره وجود ندارد.
این استاد فلسفه خاطرنشان کرد: ما افرادی نداریم که فرهنگ خودمان را بشناسند و فرهنگ جهان را بشناسند و این فرهنگ اسلامی و شیعی را به خوبی به جهان منتقل کنند و در چنین رویکردی هنوز امکاتات به فعلیت نرسیده است.


وی گفت: در فلسه هنر و سیاست و اخلاق در این جهات مشکلات جدی داریم و در فلسفه اجتماعی به مراتب مشکلات بیشتر است، علت قضیه نداشتن نظام حکومتی است یعنی هر جامعه ای که خودش نظام حکومتی نداشته باشد با این مشکلات روبرو می شود.
غفاری افزود: دنیای غرب برعکس ماست و در متافیزیک شیب نزولی داشته است و در فلسفه اصلا اسم و رسمش از بین رفته است اما در فلسفه اجتماعی پیشرفت زیادی داشته اند چون به هر قیمتی برای خودشان نظام تشکیل می دهند.


وی عنوان کرد: علت این قضایا وجود دین است، یعنی دین همان طور که نعمات زیادی داده ما را از برخی از مسائل بازداشته است، فرض کنیم خانواده ای متمول و پدر ثروتمند و دارای توانایی زیادی است و فرزندان نوعا در این خانواده بزرگ می شوند و افراد توانمندی در حفظ ثروت نیستند، اما برعکس افراد در خانواده فقیر متولد می شوند و بعد از مدتی افراد توانمندی می شوند و به تولید ثروت می پردازند، چون امکانات آماده ای نداشتند اما توان داشتند.
این استاد فلسفه بیان کرد: مثل دین این گونه بوده و مد نظر اسلام است، چون اسلام همه چیز را در خود دارد دیگر احساس احتیاج برای فعالیت بیشتر ندارند و مساله دین در جامعه ما از نظر نظامی و حکومتی چنین وضعی دارد به خصوص در مکتب تشیع این گونه است.
وی گفت:حکومت بدون امام و انسان کامل معنا ندارد بزرگترین حکمای عالم به خصوص افلاطون نیز به این موضوع اشاره دارد.

 

 

 

اعمال فلسفه در اخلاق اجتماعی شرافت و کرامت انسان را تامین می کند

حجت الاسلام والمسلمین دکتر عسکر دیرباز در همایش بزرگداشت «روز جهانی فلسفه» اظهار داشت: هر رفتاری که محبوب و مطلوب انسان باشد می تواند رفتار اخلاقی محسوب شود.

رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران افزود: اگر ما انسان ها روابط خود را براساس نقشی که بر عهده ما گذاشته اند، تنظیم کنیم و هر کسی در روابط با دیگران، به کرامت شرافت شان توجه کند و میدان دهد تا دیگری نیز نقش خود را ایفا کند همان طورکه نقش خود را ایفا می کنیم و اگر این تناسب وجودی در رفتارهای اخلاقی بین ما و دیگران تامین شود، این مبنای تحسین و رفتار اخلاقی پسندیده خواهد شد.
وی تصریح کرد: این موضوع به معنایی ناشی از رابطه ای می شود که ما انسان ها با خدای متعال داریم؛ خدای متعال آفریننده ماست و به ما حیات و نعمات داده و ادامه حیات ما منوط به خواست و اراده الهی است که چه شرایطی را برای ما فراهم کرده است.

حجت الاسلام والمسلمین دیرباز بیان کرد: احسان بی پایان الهی، نقشی است که خدای متعال در مورد ما انسان ها و سایر موجودات ایفا می کند، ما نیز در مقابل، بندگی و پرستش خدا را انجام می دهیم و خداوند محبوب ماست؛ این رابطه طرفینی بین ما و خدای متعال که از طرف او احسان و محبت و از طرف ما بندگی و تسلیم و محبت متقابل است خودش را می‌تواند در روابط ما با دیگران نیز منعکس کند.
وی عنوان کرد: اگر ما در ارتباط با دیگران و روابط به گونه ای باشیم که دیگران را نیز به لحاظ اخلاقی و انسانی به رسمیت بشناسیم و کرامت انسانیت آنها را در نظر بگیریم کار اخلاقی شکل می گیرد.


رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران خاطرنشان کرد: اما اگر ارتباط ما با دیگران به گونه ای شکل بگیرد که بخواهیم آنها را استثمار کنیم و خودمان غایت و مقصود نهایی باشیم در روابط با دیگران آن تناسب وجودی را به هم زده ایم و کار غیر اخلاقی انجام داده‌ایم.
وی اظهار داشت: فعالیتی می تواند اتصاف به صفت اخلاقی پیدا کند که این تناسب وجودی بین ما با دیگران را تامین کند و شرایط و زمینه ایفای نقش را برای دیگران فراهم کند، در این صورت است که ما می توانیم از رابطه عقلانیت و فلسفه و حقایق هستی و روابط اخلاقی دفاع کنیم و دم بزنیم

کد خبر 1234463

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha