به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی حوزه هنری، رضا اسماعیلی در نشست بررسی ادبیات اعتراض در فضای شعر امروز به ضرورت برگزاری جلساتی درباره شعر اعتراضی اشاره کرد و گفت: در جریان اتفاقات اخیری که در کشور رخ داد، جامعه انتظار داشت که اصحاب فکر و فرهنگ، نویسندگان، شاعران بخصوص شاعران گفتمان انقلاب اسلامی که همیشه دغدغهمند بودهاند و در صحنههای تاریخ انقلاب حضور داشتند، در خصوص وقایع و اتفاقات اجتماعی اخیر واکنش نشان دهند و موضع خود را مشخص کنند و احساس من در این باره این است که ما کمی منفعلانه عمل کردهایم؛ یعنی آنگونه که شایسته و بایسته است حضور تاثیرگذار و فعال نداشتیم و همین باعث شد در مقابل افکار عمومی قرار بگیریم.
حوزه هنری کرسی آزاداندیشی برگزار کند
وی افزود: در این میان حوزه هنری هم به عنوان پاتوق شاعران و ادیبان و هنرمندان انقلاب اسلامی این حق مسلم را دارد که با برگزاری برنامه و نشستهای مختلفی، از اهالی فکر و فرهنگ دعوت کند تا با تعامل، هماندیشی و همافزایی، حضوری موثر در عرصه اتفاقات اخیر شکل دهد.
این شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی بااشاره به صحبتهای رهبر معظم انقلاب درباره برپایی کرسی آزاداندیشی اعلام کرد: برگزار نشدن این کرسیها بخاطر محافظهکاری و تنگنظری مدیران میانی است که دغدغه حفظ موقعیت خود را دارند و بر همین اساس لازم است حوزه هنری که محل رفت و آمد نخبگان، فرهیختگان و اهالی فکر و ادب است، در برگزاری نشستهایی چون شعر اعتراضی پیشقدم و پرچمدار شود.
وی برگزاری کرسیهای آزاداندیشی را راهکاری برای برون رفت از مشکلات امروز جامعه معرفی کرد و سپس درباره رسالت هنر و هنرمند گفت: تولستوی، کتابی در فلسفه هنر به نام «هنر چیست» دارد که در آن میگوید هنر باید ارتباط احساسی مشخص بین هنرمند و مخاطب برقرار کند، طوریکه مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد؛ بنابراین هنر واقعی باید ظرفیت لازم برای اتحاد مردم از طریق ارتباط را داشته باشد و انسان را از حیات فردی به حیات جمعی ارتقا دهد. این مباحث به آموزههای دینی ما بسیار نزدیک است چراکه درون مایه هنر اسلامی نیز تعهد است.
مولفههای هنر خوب از نگاه تولستوی
اسماعیلی در بخش بعدی سخنانش به مولفههای هنر خوب از نگاه تولستوی اشاره کرد که شامل محتوای ارجمند انسانی، صداقت و صمیمیت در خلق آثار هنری، بیان احساسات و عواطفی که روی مخاطب تاثیرگذاری داشته باشد و همچنین سادگی و صراحت است.
وی در ادامه گفت: هنرمند باید نماینده و سخنگوی افکار عمومی جامعه و همچنین حلقه پیوند دولتمردان و مسئولان، با افکار عمومی باشد؛ یعنی هنرمند نباید خود را تافته جدا بافته بداند، بلکه با توجه به دغدغه مردم باید مطالبات را به صورت تلطیف شده و با لحاظ مسائل سیاسی و اجتماعی و امنیتی به مسئولان انتقال دهد.
این شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی در ادامه با مطرح کردن این سوال که آیا در طول سه ماه اخیر، هنرمند به رسالت خود عمل کرده؟ گفت: من میگویم نتوانستهایم حرف مردم را به گوش دولتمردان برسانیم. نکته مهم این است که هنرمند و ادیب باید خرجش را از سیاستمداران جدا کند، چراکه سیاستمدار به اقتضای رسالتی که دارد، امنیت اجتماعی و مصلحت را در نظر میگیرد ولی هنرمند و ادیب باید با زبان ادبی با مردم صحبت کند؛ یعنی ما باید با ادبیات به عرصه سیاست ورود پیدا کنیم.
هنرمندان همواره به دنبال آرمانگرایی بودهاند
اسماعیلی در بخش دیگری از سخنانش، رسالت هنرمند را مطالبهگری دانست و ادامه داد: همواره هنرمندان در تمام دورهها دنبال آرمانگرایی بودند و همواره وضع موجود را برای دستیابی به وضع مطلوب نقد میکردند. هنرمندان همیشه سعی میکردند فاصله بین حقیقت و واقعیت را کم کنند و با ترسیم آرمانشهر و مدینه فاضله، سعی در نشان دادن افق موعود به جامعه داشتند. با ترویج عدالت و ارزشها و کرامتهای انسانی جامعه را به سمت آرمان شهر دعوت میکردند و بر همین اساس هم اکثر هنرمندان روحی لطیف و تعهد انسانی دارند.
وی بیان کرد: اکثر هنرمندان نمیتوانند به فطرت انسانی خود پشت پا بزنند؛ بنابراین از میان هزاران هنرمند، شاید یک نفر دچار تخلف و جرم شود. اگر نگاهی به شاعران قبل از انقلاب اسلامی هم داشته باشیم، میبینیم افرادی چون نیما یوشیج، احمد شاملو، اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و … اگرچه گاه دیدگاههای تند سیاسی و اجتماعی داشتند، ولی در مواجهه با آثارشان متوجه میشویم که چه روح لطیفی داشتند و همیشه دنبال احیای کرامتهای انسانی بودهاند.
این شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی با تاکید بر اینکه سیاستمداران باید وارد گفتمان با هنرمندان شوند تا بجای آتش ریختن در خشم مردم تلطیفسازی فضا انجام شود تصریح کرد: هنرمندان انقلاب اسلامی دلسوزان انقلاب هستند و ثابت کردهاند که پای انقلاب میایستند. آنها دغدغهمندانه انتقاد کردهاند و حتی هزینه پرداخت کردهاند و امروز هم به همین کار مشغول هستند.
اعتراض فرزند درد است
وی با اشاره به اینکه نباید در عالم ادبیات تابوسازی کنیم به معرفی شعر اعتراض پرداخت و گفت: اعتراض فرزند درد است و فریاد طبیعیترین عکسالعمل در زمان ایجاد درد محسوب میشود و اکنون که شاعران فریاد اعتراضی دارند و جامعه ملتهب شده میگویند که دردی وجود دارد و باید دنبال التیام آن باشیم پس اگر بخواهیم صداها را خاموش کنیم و بگوییم اوضاع عادی و هیچ اتفاقی نیفتاده است خودمان متضرر میشویم.
اسماعیلی افزود: شاعر اگر فریاد نکشد و درد را نشان سیاستمدار ندهد دچار فروپاشی اجتماعی خواهیم شد بنابراین باید درد را تشخیص داد تا به دنبال درمان رفت.
وی بیان کرد: از شعر اعتراض به عنوان شعر مقاومت، شعر زیرزمینی، شعر انتقادی، شعر پرخاش و شعر ستیز نام برده میشود و اگر بخواهیم سابقه شعر اعتراض را در ادبیات فارسی بررسی کنیم به سده ۵ و ۶ یعنی زمان ناصر خسرو و سنایی غزنوی باز میگرددکه دست روی دردهای اجتماعی گذاشتند.
این شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی با معرفی حافظ به عنوان سیاسیترین شاعر ادبیات ما به عصر مشروطه که زمان شاعران منتقدی چون ایرج میرزا، عارف قزوینی، ملک الشعرای بهار و فرخی یزدی بوده اشاره کرد و گفت: ما فکر میکنیم شعار «زن، زندگی، آزادی» شعار جدیدی است؛ در حالیکه من ردپای آن را در عصر مشروطه یافتم و متوجه شدم این شعار به عصر مشروطه بر میگردد؛ چراکه شعار «وطن، زن، آزادی» شعار مشروطهخواهان بوده است و اتفاقا در عصر مشروطه، شاعران، زنان را مخاطب خود قرار میدادند؛ چراکه متاسفانه ادبیات ما زنستیز بوده و جنبههای شخصیتی زن نادیده گرفته میشده است؛ بنابراین در عصر مشروطه مخاطب نهضت عدالتخواهی و آزادیخواهی زنان بودند.
وی با اشاره به وضعیت شعر اعتراض در دوره انقلاب اسلامی تشریح کرد: معتقدم شاعران انقلاب اسلامی در حوزه شعر اعتراضی، شعر انتقادی و شعر سیاسی و اجتماعی سنگ تمام گذاشتند و با تحمل ریاضتهای فراوان، کمفروشی نکردند. افرادی چون احمد زارعی، الگوهایی چون شهید بهشتی و حضرت امام (ره) را داشتند و بدون هیچ ترسی به عنوان چهرههای عدالتطلب و آزادیخواه فریاد میکشیدند. در نسل اول انقلاب شاعرانی چون سلمان هراتی، قیصر امینپور، حمید سبزواری و طاهره صفارزاده این راه را ادامه دادند و در ادامه امروز میبینیم که شاعران دهه ۸۰ از جمله علی محمد مودب و سعید بیابانکی فریاد عدالتخواهی سر میدهند.
مولفههای شعر اعتراض
اسماعیلی با خواندن شعر انتقادی «شکر ایزد! فناوری داریم» از توجه سعید بیابانکی به مطالبات و انتظارات مردم در قالب شعر اشاره کرد. وی در ادامه نشانهها و مولفههای شعر اعتراض را معرفی کرد که شامل ملیت، ایران دوستی و وطن دوستی، عدالت خواهی، آزادیخواهی، ظلم ستیزی، روشنگری و اصلاحطلبی، حقوق شهروندی، افتخار و غرور ملی و ترویج قانونمندی است.
وی یکی از رسالتهای شاعران معترض را تقویت روح همبستگی و اتحاد ملی دانست و آزادی را اصلیترین کلیدواژه شعرهای سیاسی اجتماعی معرفی کرد.
مخاطب شعر اعتراض عموم مردم هستند
در بخش دیگری از این نشست علی داودی (شاعر و طنزپرداز) ویژگیهای شعر اعتراض را با توجه به حوادث اخیر تشریح کرد.
وی گفت: شعر اعتراض و اساسا اعتراض، بیش از اینکه از گونه شعر شمرده شود به ذات شعر برمیگردد؛ زیرا شعر یک پدیده و رفتار منتقد و مهاجم است و همانطور که در عنصر زبان تصرف میکند به همان نسبت در جهان نیز تصرف میکند.
داودی افزود: ما در بحث اعتراض، به یک زبان صریح میرسیم؛ چراکه مخاطب عام است و در اینجا اتفاقا عناصر شعری عقب مینشینند و با صراحت بیشتری شاعر صحبت خود را مطرح میکند. این فضای سیاه و سفید امروزه چندان مطرح نیست؛ چراکه جامعه امروز ما، جامعه خاکستریها است؛ یعنی ما در جامعهای هستیم که با تنوع مختلفی از نوع نگاه در کنار هم زندگی میکنیم؛ بنابراین شعر اعتراض امروز با شعر ۲۰ سال پیش مطابقت ندارد و بیشتر دادخواهی است و بیشتر سمت و سوی اطلاح دارد.
در ادامه این نشست، اسماعیلی، شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی به انواع اعتراض و تقسیمبندی شاعران معترض پرداخت و گفت: اعتراض یا برون مرزی و جهانی است (مثل اعتراض به مظالم جهانی) و یا درون مرزی که نمونه آن مشروطه است که به استبداد داخلی اعتراض داشت.
وی نمونههایی از اعتراض درون مرزی را اعتراض به شکاف طبقاتی، اعتراض به فاصله اجتماعی، اعتراض به تورم و گرانی، اعتراض به فقر و بیکاری، اعتراض به کارتن خوابی و فقدان آزادی معرفی کرد و در دستهبندی شاعران یک قشر را شاعرانی دانست که در چارچوب ساختار جمهوری اسلامی نقد دارند و با هدف اصلاح ساختار خواهان بازسازی نظام سیاسی هستند؛ دسته دوم شاعران اعتراضی نیز از نگاه او، نقد برون گفتمانی و خارج از چارچوب نظام جمهوری اسلامی دارند و هدفشان مخالفت، نه گفتن به نظام و جدایی دین از سیاست است.
این شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی شاعران انقلاب اسلامی را به دو دسته اصولگرا و اصلاح طلب تقسیم کرد و در ادامه به شاعران فراجناحی مستقل و آزاد که ادعا دارند عضو حزب و جناحی نیستند، پرداخت.
وی همچنین شاعران فراجناحی را در دو دسته فعال و بالفعل معرفی کرد که شاعران فراجناحی فعال، شاعرانی هستند که دغدغهمندانه شعر میگویند و هدفشان توسعه آزادیخواهی در جامعه است. وی این دسته را شاعرانی دانست که از دولت، خواهان به رسمیت شناختن حداقل حقوق شهروندی هستند.
اسماعیلی همچنین شاعران فراجناحی غیرفعال را شعرایی معرفی کرد که شعر گفتهاند اما منتظر مساعد شدن شرایط برای انتشارشان هستند.
این شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی به ضرورت رعایت ادب در اشعار اعتراضی اشاره کرد و گفت: ادبیات ذاتش مودب بودن و فرهیختگی است و شعر اعتراضی با حفظ اخلاق به نقد میپردازد؛ پس اگر انتقادها با استدلال و عقلانیت همراه باشد از سوی مسئولان پذیرفته میشود و به اصلاح منتهی خواهد شد.
شعر اشتلم
در بخش پایانی نشست بررسی ادبیات اعتراض در فضای شعر امروز، محمدرضا سنگری (نویسنده و پژوهشگر و رئیس اندیشکده ادبیات پایداری در حوزه هنری) به پیشینه عجیب اعتراض انسان اشاره کرد و گفت: بحث اعتراض دامنه بسیار وسیعی دارد و یک حوزه شعر اعتراض که من نام آن را «شعر اشتلم» گذاشتهام شعری است که انسان در آن به خدا و هستی معترض است.
وی گونهای دیگر از اعتراض را به ناسازی وجود خود انسان مربوط دانست که در عرصه ادبیات اصلا کاویده نشده است.
سنگری اظهار کرد: همه ما با اعتراض زیست میکنیم و دائم به خویش معترض هستیم و این اعتراض شاخه بزرگی دارد که در هیچ دورهای از تاریخ به اندازه عصر انقلاب اسلامی نیست؛ به طوریکه شاعر این برهه خودستیز است و به عبارتی خود اتهامی میکند.
وی با تاکید بر اینکه در هیچ دورهای به اندازه دوره انقلاب اسلامی شعر اعتراض وجود نداشته و هیچ جمعی به اندازه شاعران انقلاب معترض نبودهاند، به اشعاری اشاره کرد که حکایت از نقد شاعران نسبت به جامعه و مسئولان داشت.
نظر شما