خبرگزاری شبستان –سرویس فرهنگی- مریم داوری: بیست و چهارمین جشنواره بین الملی قصه گویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در بخش های ملی، بین المللی، آیینی سنتی، پادکست، زبان اشاره و 90 ثانیه ای و علمی 25 تا 29 دی به میزبانی شهر یزد برگزار شد. بیش از ۱۲ هزار نفر در این دوره از جشنواره قصه گویی ثبت نام کردند و 51 قصه گو از کشورهای خارجی شرکت داشتند. به بهانه جشنواره قصه گویی گفتگویی با « حجت الاسلام اسماعیل آذری نژاد » طلبه ای که به دلیل قصه گویی برای کودکان در روستاها شهرت دارد ترتیب دادیم. وی استاد حوزه، فعال حوزه کودک و نوجوان ، پژوهشگر، تقدیرشده در بیست و یکمین جشنواره بین المللی قصه گویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و شایسته تقدیر در سومین جشنواره تقدیر از مروجان کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. متن گفتگو با وی بدین شرح است:
جایگاه قصه در اسلام چیست؟
در قرآن کریم آمده است که خداوند به پیامبر اکرم (ص) فرمودند« قصه بگو برای مردم تا مردم به تفکر ترغیب شوند». بدین ترتیب می بینیم که در قرآن کریم قصه به عنوان ابزاری برای پرورش فکر انسان ها معرفی شده است. قرآن کریم بسیاری از مفاهیم سنگین را در قالب قصه بیان کرده است. قصه ابزاری است که همه انسان ها می توانند با آن ارتباط برقرار کنند زیرا قصه شیرین و جذاب است. سعدی، مولانا، عطار و بسیاری از شعرا ، بزرگان و نویسندگان مفاهیم فلسفی، عرفانی و اخلاقی را در قالب قصه تبیین کردند.
چقدر می توان از ظرفیت قصه برای انتقال مفاهیم دینی و اخلاقی استفاده کرد؟
قرآن کریم از این ابزار استفاده کرده است و این نشان می دهد که قصه ظرفیت و پتانسیل زیادی برای انتقال مفاهیم اخلاقی، نکات رفتاری و مهارت های زندگی دارد. حتی با قصه می توان آشنایی با اسطوره ها و الگوهای دینی و ملی را انجام داد. قصه کارکرد و پتانسیل زیادی دارد. قصه تنها برای کودکان و نوجوانان نیست بلکه برای بزرگسالان هم هست. قرآن کریم کتابی برای بزرگسالان است و می بینیم که قصه های زیادی دارد. پس قصه فقط مختص به بچه ها نیست. قصه در هر سنی برای افراد خوشایند و درس آموز است.
برای استفاده از ظرفیت های قصه در انتخاب مفاهیم دینی و اخلاقی چه اقداماتی باید صورت گیرد؟
در حوزه کتابهای قصه های مذهبی و دینی با ضعف های جدی روبرو هستیم. یکی از علتها این است که نویسندگان مذهبی به استانداردهای کتاب و ادبیات کودک آشنا نیستند. وقتی کتاب های مذهبی را می بینیم، متوجه می شویم که به طور شفاف و واضح می خواهند یک پیام را به کودکان و نوجوانان منتقل کنند. این مسئله در دنیای امروز پذیرفته نیست، نباید پیام را دستوری و یا از موضع بالا به کودکان و نوجوانان منتقل کرد؛ بر این اساس لازم است که نویسندگان مذهبی نویس استانداردهای نویسندگی را لحاظ کنند و پیام ها را به طور غیر مستقیم ارسال کنند. ما در حوزه ادبیات مذهبی کودک ضعیف هستیم و می توان گفت که در فقر مطلق هستیم. نویسندگان مذهبی نویس لازم است که کتاب های خوب دنیا را مطالعه و تحلیل محتوا کنند، ببینند که آنها چطور یک مفهوم را به کودک منتقل می کنند و از چه ابزارهایی استفاده می کنند. ما کتاب های مذهبی در حوزه کودک و نوجوان بسیار زیاد داریم اما به جرات می توان گفت کتاب های خوب این حوزه به تعداد انگشتان دست نمی رسد. لازم است که نویسندگان این حوزه استانداردها را رعایت کنند و بر مبنای آن حرکت کنند.
مدارس چه نقشی می توانند در ترویج قصه گویی و انتقال مفاهیم دینی و اخلاقی از طریق قصه داشته باشند؟
در مدارس درس هایی مانند پرورشی، قرآن، دینی، انشاء، نگارش و ادبیات داریم. این درس ها قابلیت این را دارند که ما از ابزار قصه استفاده کنیم. متاسفانه کتاب های درسی را زیاد کردند و از طرفی آنچه با روح و روان کودک تناسب دارد را حذف کردند. قصه می تواند کمک به پرورش کودک کند. ما در مدارس کمتر از قصه استفاده می کنیم. کتابخانه های مدارس خوب نیستند. کتابخانه های مدارس کتاب های متناسب با این سن و سال و نیاز بچه ها را ندارند. آموزش و پرورش و معلمان می توانند در بحث قصه و ترویج فرهنگ قصه گویی نقش موثری داشته باشند.
مساجد و روحانیون می توانند چقدر در ترویج مفاهیم دینی و اخلاقی از طریق قصه نقش داشته باشند؟
تجربه بنده ثابت کرده است که روحانیون در این زمینه می توانند نقش بسزایی داشته باشند. بنده چند سالی امام جماعت مسجد بودم. هر شب بعد از نماز با بچه ها همراه می شدم و قصه می خواندم. عصرها به پارک روبروی مسجد می رفتیم و با بچه ها کتاب داستان می خواندیم. من به پدر و مادرها کتاب داستان می دادم که مطالعه کنند و در منبر با خودم کتاب می بردم و یک قصه یا حکایتی از سعدی و بزرگان دیگر می خواندم که مردم کتاب را در دست من ببینند و ترغیب بشوند. ما روحانیون در بحث کتاب کم کاری کردیم. در مسجد، مدرسه و منبر باید فرهنگ قصه و داستان را ترویج دهیم. قرآن کریم این همه قصه دارد و ما از قصه غافل هستیم. اگر کتاب در زندگی ما بیاید، فرهنگ قصه گویی جاری می شود. خانواده ها و معلمان باید بچه ها را با قصه و کتاب آشنا کنند.
و حرف آخر؟
متولیان امور فرهنگی بسیار زیادند. از جمله کانون های فرهنگی هنری مساجد، اداره اوقاف و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. به عنوان مثال اداره اوقاف در روستاهایی که امامزاده دارند در کنار آن می تواند واحد سیار کتابخانه احداث کند که کتاب ها را به مردم امانت دهد. کانون های فرهنگی هنری مساجد هم می توانند در بحث قصه گویی و ترویج آن اقدامات زیادی انجام دهند. کتاب های زیادی به مساجد اهدا می شود اما اکثر این کتاب ها در راستای نیاز مخاطبان نیست و بنده در بین آنها کمتر کتاب داستان دیدم. باید در مناطق مختلف به ویژه مناطق محروم واحدهای سیاری باشد که ارتباط و انس با بچه ها بگیرد و بین آنها کتاب توزیع شود. بزرگترین ضعف این است که مربی بالای سر بچه ها نیست که آنها را با کتاب و قصه آشنا کند و لذت قصه و قصه گویی را به کام آنها بچشاند. اگر متولیان امور فرهنگی در این زمینه تلاش کنند هم آمار کتابخوانی بالا می رود و هم فرهنگ قصه و قصه گویی در جامعه گسترش پیدا خواهد کرد.
نظر شما