به گزارش خبرگزاری شبستان؛ آیت الله مظاهری، از اساتید اخلاق حوزه در درس اخلاق این هفته خود با اشاره به ایام شهادت امام دهم، امام هادی علیه السلام، در رابطه با سیرۀ زندگانی آن امام بزرگوار، گفت: در تاریخ آمده است یک بار وقتی به خانۀ آقا ریختند تا خانه را تفتیش کنند، کیسۀ پولی را پیدا کردند که با مُهر مادر متوکّل ممهور شده و هنوز در آن باز نشده بود. کیسه را نزد متوکّل بردند. متوکّل مادرش را خواست و گفت: این کیسۀ پول چیست؟ او گفت : وقتی تو مریض شدی و دم مرگ رفتی، من نذر کردم که اگر شفا پیدا کنی، ده هزار دینار خدمت امام هادی«سلاماللهعلیه» بدهم و این نذر من برای توست![2]
پسران متوکل شیعه بودند
وی افزود: متوکّل بسیار شقی و نانجیب بود و دشمنی او با امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» نسبت به سایر خلفای بنی امیّه و بنی العباس، شدیدتر بود. البته امام هادی«سلاماللهعلیه» در خانوادۀ بنی العباس من جمله نزد متوکّل، ابهّت و شخصیّت خاصّی داشتند و بسیاری از درباریان نیز از شیعیان حضرت به شمار میرفتند. معلّم فرزندان متوکّل، ابن سکیت، شیعه بود. فرزندان متوکّل نیز چون تحت تربیت استادان شیعی قرار داشتند، شیعه شده بودند. لذا منتصر، فرزند متوکّل خدمت امام هادی«سلاماللهعلیه» آمد و گفت: یابن رسول الله! اگر کسی نعوذ بالله به مادر شما سبّ کند، چه حکمی دارد؟ حضرت فرمودند: مرتدّ است و باید او را کشت. گفت: یابن رسول الله! دیشب شنیدم که پدرم یعنی متوکّل، در حال مستی به حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» جسارت کرد و من همین امشب او را میکشم. حضرت فرمودند: تو او را نکش، زیرا پدر و پسر هستید و در اثر این کار عمرت کوتاه میشود. منتصر گفت: حتّی اگر کشته شوم و عمرم کوتاه گردد، کار را تمام خواهم کرد. پس شب هنگام، با غلامانش به اتاق متوکّل ریختند و او و وزیرش را کشتند. [3]
ترویج تشیّع، علیرغم شکنجههای فراوان
آیت الله مظاهری در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: با وجود ابهّت و شخصیّت خاصّ امام هادی«سلاماللهعلیه» در دل خاندان بنی العباس، باز هم حضرت مورد شکنچه، تبعید و آزاد قرار می گرفتند. زندانهای حضرت، گاه متعارف بود و آقا در آنجا به عبادت میپرداختند، ولی گاهی آن زندان، با شکنجه همراه بود. علیرغم شکنجههای خلفای جور بنی العباس، حضرت امام هادی«سلاماللهعلیه» تلاش فراوانی برای گسترش فرهنگ تشیّع کردند و شاگردان خاصّ و شیعیان نابی تحویل جامعه دادند که از جملۀ آنان مادر متوکّل، فرزندان او، معلّم فرزندان متوکّل و ... که برخی از آنان مانند ابن سکیت، به راستی برای عالم تشیّع مایۀ افتخار هستند. عبدالعظیم حسنی، از شاگردان امام هادی«سلاماللهعلیه»است و قضیۀ عرضه کردن دینش نزد حضرت هادی«سلاماللهعلیه» بسیار مشهور است.
زیارت جامعه، معجزۀ علمی امام هادی«ع»
وی افزود: روایات خاصّی از امام هادی«سلاماللهعلیه» نقل شده در بسیاری از موارد، حاوی اسرار شیعهاند. از جمله، در زیارت جامعۀ کبیره بسیاری از اسرار شیعه بیان شده است و بیان چنین جملات ارزشمندی، از خصوصیات و ویژگیهای امام هادی«سلاماللهعلیه» است. این زیارت، از افتخارهای شیعه و از معجزات علمی بزرگ امام هادی«سلاماللهعلیه» است. تمام اسرار، از نظر فلسفه و عرفان و قرآن و روایات، در این زیارت نهفته است. افتخار شیعه به اسرار اوست و همۀ این اسرار، در زیارت جامعۀ کبیره وجود دارد. یحیی بن أکثم یک آخوند درباری است که با متوکّل رفت و آمد داشته و با امام هادی«سلاماللهعلیه» نیز جلسات مذاکره و مباحثاتی داشته است. او دربارۀ معنای برخی از آیات قرآن شریف از حضرت هادی«سلاماللهعلیه» سؤالاتی را پرسیده است. از جمله در مورد معنای «کلمات الله» در قرآن کریم نظر آن حضرت را خواست. قرآن میفرماید: اگر تمام درختهای کرۀ زمین قلم شود و تمام مردم نویسنده شوند و تمام دریاها، مرکّب شوند و بخواهند کلمات الله را بنویسند، نمیشود. دریاها تمام میشود، اما کلمات الله باقی است.َ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللَّه»[5]
برکات ماه رجب
این استاد اخلاق همچنین یادآور شد: ماه رجب، که در روایات نورانی اهل بیت«سلاماللهعلیهم»، به «شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَب»[10]، «شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَم»[11] و «الشَّهْرُ الْحَرَام»[12] نیز معروف است، ماه پربرکتی است و انسان میتواند با استفاده از برکات این ماه به مقامات والای معنوی دست یابد. ماه رجب، در زمان جاهلیّت نیز اهمیّت زیادی داشته و یکی از چهار ماهی است که جنگ در آن حرام بوده و اکنون نیز هست. به این ماه «شهرالأصب» میگویند، زیرا در این ماه، رحمت خداوند مانند باران بر سر مردم فرو میریزد. همچنین به آن «شهرالأصم» میگویند، زیرا از نظر اهمیّت یکتاست. این ماه «شهر الله» است و به خداوند متعال تعلّق دارد. همانگونه که ماه شعبان، ماه پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و ماه رمضان متعلّق به شیعیان و امّت پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» است.
وی یادآور شد: راوی میگوید: خدمت امام هادی«سلاماللهعلیه» در زندان و در آخرین روزهای حیات مبارک ایشان رسیدم. آن حضرت بیمار بودند. وقتی خواستم از نزد حضرت خارج شوم، به من فرمودند: تو به دیدن من آمدی و به من حق پیدا کردی. آیا میخواهی برایت حدیثی بگویم که تو را خوشحال کند؟ جواب دادم آری بفرمایید. حضرت فرمودند پدرم از پدرش و پدرش از پدرش تا رسید به امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» و امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» از پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نقل کردند که پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» فرمودند: «الْإِیمَانُ مَا وَقَرَ فِی الْقُلُوبِ وَ صَدَّقَتْهُ الْأَعْمَالُ»[13] شیعه کسی است که از نظر دل، شیعه باشد و تا سرحدّ عشق، اهل بیت«سلاماللهعلیهم» را دوست داشته باشد و آنچه اهل بیت«سلاماللهعلیهم» میفرمایند، قبول داشته باشد و به آن عمل کند. در واقع بر اساس این روایت شریف، شیعه کسی است که علاوه بر قبول تشیّع و پایبندی به آن با دل و زبان، اعمالش تصدیق کنندۀ دل و زبانش باشند و از نظر عمل نیز شیعه باشد و علیوار زندگی کند. اهمیّت به واجبات، مخصوصاً نماز و اهمیّت به مستحبات، مخصوصاً انس با قرآن و انس با ولایت و انس با دعا و توسّل و اجتناب از گناه، در زندگی او ملموس باشد. اگر خدای ناکرده گناهی نیز مرتکب شد، فوراً عذرخواهی و توبه کند و به جبران آن بپردازد.
ارکان ایمان و تشیّع از منظر معصومین«ع»
وی خاطرنشان کرد: همانطور که بارها متذکّر شدهام، چهارده معصوم«سلاماللهعلیهم» در روایات متعدّدی فرمودهاند: ایمان سه رکن دارد: اوّل اقرار با زبان و شعار، دوّم باور قلبی و سوّم عمل کردن طبق آنچه در دل دارد و با زبان به آن اذعان میکند: « الْإِیمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَانِ»[14] اگر کسی به راستی میگوید علی، باید تابع امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» باشد. یکی از دعاهای ما باید همیشه همین باشد که خدایا! مرا از شیعیان علی«سلاماللهعلیه» قرار بده. آن هم شیعۀ قلبی و لفظی و عملی.
آیت الله مظاهری همچنین تاکید کرد: از شما عزیزان تقاضا دارم کاری کنید که در ماه رجب، شیعۀ علی«سلاماللهعلیه» باشید. کاری کنید که هنگام مرگ، خدمت مولا امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» سرفراز باشید، تقاضا دارم در ماه رجب، گناه نکنید تا بتوانید پاک از ماه رجب بیرون روید و وارد ماه شعبان و پس از آن با پاکی و طهارت وارد ماه مبارک رمضان شوید و در نهایت روز عید فطر، از خداوند متعال، خود او را عیدی بگیرید. تقاضا دارم اگر گناهی آمد، فوراً در محضر خداوند تعالی توبه کنید و از الامیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» و امام زمان«ارواحنافداه» عذرخواهی کنید که در محضر آنان ادب حضور را رعایت نکرده و گناه کردهاید.
====================
پینوشتها:
1. الکافی، ج1، ص 497.
2. همان، ص 500.
3. ر.ک: الأمالیللطوسی، ص 327 ؛ بحارالأنوار، ج 50، ص 193.
4. بحارالانوار، ج 102، ص 113.
5. لقمان / 27.
6. تحف العقول، ص 497.
7. نمل / 40.
8. الکافی، ج 1، ص 230.
9. بصائر الدرجات، ص 408.
10. وسائلالشیعة، ج 10، ص 315.
11. همان، ص 475.
12. بحارالأنوار، ج 94، ص 42.
13. بحارالأنوار ، ج 50، ص 208.
14. الامالی الصدوق، ص 268.
15. صافات / 83.
16. انعام / 75.
17. تأویل الآیات، ص 485 .
پایان پیام/
نظر شما