خبرگزاری شبستان: در دهه 70 و ابتدای نیمه اول دهه 80 ، جریان و ایادی فتنه داخلی که طراحان خارجی آن برای موفقیتش امیدها داشتند، با نفوذ به ارکان دولتی نظام سعی داشتند تا این تهاجم نابرابر فرهنگی را، به نفع بیگانگان، تسریع بخشند. در این زمان و در سال 1381بود که رهبر معظم انقلاب، در فضای غفلت و انفعال بعضی از مسئولین نظام، برای مقابله با این هجمه همه جانبه فرهنگی، موضوع "مهندسی فرهنگی" را مطرح کردند.
ایشان شورای عالی انقلاب فرهنگی را، موظف به پیگیری و ترسیم نقشه مهندسی فرهنگی کشور نموده و آن را قرارگاه مقدم فرماندهی در مهندسی فرهنگی جامعه قرار دارند. فرمودند تا عقبه فکری آن را نیز مراکز دانشگاهی و حوزوی تشکیل دهند و عقبه اجرایی آن را دولت، مجلس، دستگاه قضایی و مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین کردند.
در سال 1384 خطاب به مسئولین فرمودند که امروز باید آن نقشه مهندسی فرهنگی روی میز باشد. «الان باید نقشه مهندسی فرهنگی کشور روی میز آماده باشد؛ و باید روی آن بحث شده باشد؛ کار شده باشد؛ تصمیم گیری شده باشد، نقشه کلان با راهکارها...»
همسو با این تاکید رهبر معظم انقلاب و با توجه به تلاش غرب برای نفوذ در جبهه موفقیت و رشد کشور از روزنه فرهنگی، مفهوم مهندسی فرهنگی و ابعاد آن مورد بحث و بررسی قرار می گیرد و در نخستین گام بیانات رهبر معظم انقلاب که زمینه ساز طرح چنین تعبیری بوده است، ارائه می شود.
«فرهنگ به عنوان شکلدهندة به ذهن و رفتار عمومی جامعه است. اندیشیدن و تصمیمگیری جامعه بر اساس فرهنگی است که بر ذهن آنها حاکم است.در داخل کشور، چیزهایی که در فرهنگ عمومی، ضعیف است، یا جایش کم است، کدام است؟ یکی از آنها انضباط است دیگری اعتماد به نفس ملی واعتزاز ملی است مورد بعدی، قانونپذیری است.مقوله بعدی، تدین و دینباوری است.
موارد دیگر فرهنگ ازدواج، فرهنگ رانندگی، فرهنگ خانواده، فرهنگ اداره، فرهنگ لباس است.
بنده با مد خیلی موافقم، جزو آدمهایی هستم که به مد گرایش دارم، اما مدی که از داخل جوشیده باشد- چون مد یعنی ابتکار و نوآوری – نه چیزی که از بیرون بیاید. مد آرایش مو و لباس و حرف زدن ما همهاش دارد از بیرون میآید.» (مقام معظم رهبری، 1381)
«یکی از موارد فرهنگ عمومی، فرهنگ لباس است. وقتی بنده خودم در این شورا بودم، شورا وزیر محترم آن وقت را – که جناب آقای خاتمی بودند – موظف کرد تا الگوی لباس بیاورد. ایشان رفتند زحماتی کشیدند. اما به جایی نرسید. من نمی گویم آقایان حتماً کت و شلوار را بکنند و همان لباسهای پیشنهادی را بپوشند، اما بگذارید ما لباسی داشته باشیم که بگوییم ایرانی است در موزهها آن را نگه داریم و مال زمان هخامنشیان و ساسانیان و سلجوقیان هم نباشد. باب امروز باشد.» (مقام معظم رهبری، 1381)
« بالاخره جایی باید موضع خود را دربارة اینها (فرهنگ ازدواج و فرهنگ خانواده، فرهنگ لباس و الگوی مصرف و … در فرهنگ عمومی) معین کند. حتی اگر بگوید من الان وقت ندارم و اولویتم تعیین لباس ملی نیست.خیلی خوب، معلوم بشود که ما تا پنج سال یا ده سال این اولویت را نداریم و میخواهیم آن را کنار بگذاریم.لیکن بالاخره این انبار مجموعه فرهنگی صاحبی داشته باشد.» (مقام معظم رهبری، 1381)
«… مهندسی فرهنگ این است که با رویکرد سیستمی اجزاء فرهنگ اعم از فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی، فرهنگ تخصصی، فرهنگ سازمانی، در مجموعة فرهنگ جانمایی شده و روابط آنها بخوبی تنظیم شود. ضعفهای اجزاء و روابط آنها برطرف شود.
«فرهنگ به عنوان جهتدهنده به تصمیمات کلان کشور – حتی تصمیمهای اقتصادی، سیاسی، مدیریتی و یا در تولید نقش دارد. وقتی ما میخواهیم ساختمان بسازیم وشهرسازی کنیم در واقع با این کار داریم فرهنگی را ترویج میکنیم یا تولید میکنیم یا اشاعه میدهیم.» (مقام معظم رهبری، 1381)
فرهنگ؛ روح در جریان کالبد فعالیت های کشور
« فرهنگ مثل روحی است که در کالبد همة فعالیتهای گوناگون کشورحضور و جریان دارد. فرهنگی که باید در تولید، خدمات،ساختمانسازی، کشاورزی، صنعت، سیاست خارجی و تصمیمات امنیتی رعایت شود و حدود را معین و جهت را مشخص کند. چیست؟این باید در این جا معین شود.» (مقام معظم رهبری، 1381)
« دولت و مجموعة حکومت نمیتواند خود را از این موضوع برکنار بدارد و بگوید بالاخره فرهنگی وجود دارد و مردم به چیزی فکر میکنند. نه، ما مسئولیت داریم این فرهنگ را بشناسیم، اگر ناصواب است، آن را تصحیح کنیم. اگر ضعیف است، آن را تقویت کنیم، اگر در آن نفوذی هست، دست نفوذی را قطع کنیم.» (مقام معظم رهبری، 1381)
« برای “مهندسی فرهنگی کشور” باید فرهنگ مهندسی شدهای که بر اساس آن میخواهد کشور مهندسی شود معین گردد. بنابراین جایگاهی که وظیفه مهندسی فرهنگی کشور را بر عهده دارد باید نخست مهندسی فرهنگ انجام دهد.» (مقام معظم رهبری، 1381)
« در مقوله فرهنگ، رفتار حکومت باید دلسوزانه و مثل رفتار باغبان باشد. باغبان به هنگام، نهال میکارد به هنگام، آبیاری میکند به هنگام، هرس میکند به هنگام، سمپاشی میکند به هنگام ، هم میوهچینی باید فضای فرهنگی کشور را باغبانی کرد .برای باغ با فنون مهندسی کشاورزی، نقشه مهندسی تهیه، یعنی مسئولانه و با دقت این مقوله را دنبال کرد.» (مقام معظم رهبری، 1382)
« آنچه در مقوله فرهنگ بر عهده حکومت است، عبارت است از نظارت هوشمندانه، متفکرانه، آگاهانه، مراقبت از هرزروی نیروها و هرزرویی علف هرزه ها، هدایت جامعه به سمت درست، کمک به رشد و ترقی فرهنگی افراد جامعه.»(مقام معظم رهبری، 1382)
«در قبال هجمهای که امروز وجود دارد، نمیشود بیکار نشست و نظارت را از دست داد. بایستی با دقت مراقب رفتار و حرکت فرهنگی جامعه بود و برای آن برنامهریزی کرد.این یکی از مهمترین وظایف حکومت است وحق بزرگی است که مردم بر گردن حکومت دارند.» (مقام معظم رهبری، 1382)
ما معتقد به ولنگاری و رهاسازی نیستیم
«ما نه معتقد به ولنگاری و رهاسازی هستیم، که به هرج و مرج خواهد انجامید، نه معتقد به سختگیری شدید، اما معتقد به نظارت، مدیریت، دقت در برنامهریزی و شناخت درست از واقعیات هستیم.» (مقام معظم رهبری، 1382)
«نمیشود ما میدان را رها کنیم تا دیگران هر کاری که میخواهند، بکنند. امروز همان کسانی که ادعای آزادی میکنند و دم از لیبرال بودن میزنند، پیچیدهترین و دقیقترین و ظریفترین شیوة کنترل را بر روی فرهنگ کشورهای خودشان، بلکه سراسر دنیا، اعمال میکنند و سعی دارند که فرهنگ خود را به کشورهای دیگر منتقل و تزریق کنند.» (مقام معظم رهبری، 1382)
نگاه ما به فرهنگ افراطی نیست
«ما نمیخواهیم با نگاه افراطی به مقوله فرهنگ نگاه کنیم. بایستی نگاه معقول اسلامی را ملاک قرار داد و نوع برخورد با آن را بر طبق ضوابطی که معارف و الگوهای اسلامی به ما نشان میدهد تنظیم کرد. برخورد افراطی از دو سو امکانپذیر است و تصور میشود:
یکی از این طرف که مقوله فرهنگ را مقولهیی غیرقابل اداره و غیر قابل مدیریت بدانیم مقولهیی رها و خود رو که نباید سر به سرش گذاشت و وارد آن شد.
متأسفانه این تفکر در جاهایی است وعدهیی طرفدار رها کردن و بیاعتنایی و بینظارتی در امر فرهنگ هستند. این تفکر، تفکر درستی نیست و افراطی است.
در مقابل، تفکر افراطی دیگری وجود دارد که آن سختگیری خشن و نظارت کنترلآمیز بسیار دقیق است. این تفکر هم به همان اندازه غلط است.
نه میشود فرهنگ را در جامعه رها کرد که هر چه پیش آمد، پیش بیاید نه میشود آن طور سختگیریهای غلطی را که نه ممکن است و نه مفید، الگو قرار داد.» (مقام معظم رهبری، 1382)
مهندسی فرهنگی کشور مهمترین تکلیف ما است
یکی از مهمترین تکالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ کشور است؛ یعنی مشخص کنیم که فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی و حرکت عظیم درونی و صیرورت بخش و کیفیت بخشی که اسمش فرهنگ است و در درون انسانها و جامعه بوجود میآید، چگونه باید باشد؟ فرهنگ هدف کدامست؟ اشکالات و نواقصاش چیست؟ چگونه باید رفع شود؟ فرهنگ موجود کدامست؟کندیها و معارضاتش کجاست؟مجموعهای لازم است که اینها را تصویر کند.» (مقام معظم رهبری، 1383)
« با توجه به اهمیت حقیقتی که نامش فرهنگ جامعه است و با توجه به این که اگر این مجموعه بنای فرهنگی را مهندسی و از آن حراست و حفاظت نکنیم، عوامل گوناگون تأثیرگذار در فرهنگ، قسم نخوردهاند که چون ما کاری نمیکنیم. آنها هم کاری نکنند. نه، آنها اثر خودشان را میگذارند و کار خودشان را میکنند. تکلیف ما به عنوان مسئولان نظام جمهوری اسلامی چیست؟
یکی از مهمترین تکالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ کشور است یعنی مشخص کنیم که ……. بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشد.» (مقام معظم رهبری، 1383)
« عاملی که یک ملت را به رکود و خمودی، یا تحرک و ایستادگی، یا صبر و حوصله یا پرخاشگری و بیحوصلگی یا اظهار ذلت در مقابل دیگران. یا احساس غرور و عزت در مقابل دیگران به تحرک و فعالیت تولیدی یا به بیگارگی و خمودی تحریک میکند. فرهنگ ملی است.فرهنگ – با همین تعریف ویژه – محصول تعریف جمعی از یک جامعه است و خودش موثر در همه حرکات و تحولات و تشکیلدهنده هویت یک جامعه است.» (مقام معظم رهبری، 1383)
فرهنگ اساس هویت یک جامعه است
« فرهنگ یک سیستم است و دارای انواع و اجزائی است و مهندسی فرهنگ به عنوان یک مهندسی سیستم باید انجام پذیرد. فرهنگ یک جامعه، اساس هویت آن جامعه است. فرهنگ که میگوئیم اعم از: مظاهر فرهنگی – مانند زبان و خط و امثال اینها و آنچه باطن و اصل تشکیلدهنده پیکرة فرهنگ ملی است مثل: عقاید، آداب اجتماعی، مواریث ملی، خصلتهای بومی و قومی اینها ارکان و مصالح تشکیلدهنده فرهنگ یک ملت است فرهنگ دارای انواعی است و در مهندسی فرهنگ همه این انواع فرهنگ باید مهندسی شوند.انواع فرهنگ عبارتند از: فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی، فرهنگ تخصصی، فرهنگ سازمانی فرهنگ ملی.» (مقام معظم رهبری، 1383)
« فرهنگ یک ملت را میشود با عوامل تأثیرگذار به تدریج عوض کرد. یک ملت از لحاظ فرهنگی عزیز را تبدیل کرد به یک ملت توسری خور و ضعیف، متقابلاً یک ملت تنبل را میشود تبدیل کرد به یک ملت زرنگ. این رنگ ثابت لایزالی و لایزولی نیست.» (مقام معظم رهبری، 1383)
« فرهنگ ملی را میشود به مرور در طول زمان تغییر داد، یعنی مثل کوههای عالم که در قرنهای متمادی جابهجا نمیشوند، جزو ثوابت نیست مجموعهای لازم است که اینها را( مشخص کنیم که فرهنگ چگونه باید باشد ، اشکالات و نواقص اش چیست و چگونه باید رفع شود، کندی ها و معارضاتش کجاست ) تصویر کنند و بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشند.نمیگویم به طور کامل کنترل کنند، چون کنترل فرهنگ به صورت کامل نه ممکن است و نه جایز. اصلاً رشد فرهنگی با ابتکار و آزادگی و آزادی و میدان دادن به ارادههاست. در این تردیدی نیست. منتهاهوای کار را بایدداشت.» (مقام معظم رهبری، 1383)
«یک متولی و یک مرکز میخواهد تا از یک طرف (فرهنگ را) مهندسی کند. یعنی با یک فکر کلان، با یک نگاه برتر و بالاتر از همة جریانهای فرهنگی در داخل کشور ببیند حقیقت فرهنگی و عنصر فرهنگی چگونه و با چه کیفیتی باید باشد .به کدام سمت باید برود (فرهنگ هدف کدامست؟) کجاهایش ایراد دارد(فرهنگ موجود کدامست؟
اشکالات و نواقصاش چیست؟کندیها و عارضاتش کجاست؟مجموعهای لازم است که اینها را تصور کند .یک متولی و یک مرکز میخواهد که با یک فکر کلان، با یک نگاه برتر و بالاتر از همه جریانهای فرهنگی در داخل کشور، ببیند حقیقت فرهنگی و عنصر فرهنگی کجاهایش ایراد دارد.» (مقام معظم رهبری، 1383)
فرهنگ مهمترین عامل دستیابی به اهداف والا
«آرمان اصلی ملت ایران رسیدن به جامعه ای رشید، موحد، پرنشاط، پرامید، عدالت طلب، دارای اعتماد به نفس، پرکار، پیشرو، پیشرفته، دارای توکل و برخوردار از روح ایثار و گذشت است و «فرهنگ» مهمترین عامل دستیابی به این هدف والاست.» ( مقام معظم رهبری، 1386)
« فرهنگ عمومی علاوه بر رفتارهای فردی و اجتماعی در تصمیم سازیها و تصمیم گیریهای حکومتی نیز کاملاً مؤثر است و به همین علت باید آن را به شکلی صحیح، تبیین و پیگیری کرد.» ( مقام معظم رهبری، 1386)
«باید ضمن پرهیز از بحثهای صرفاً نظری و ذهنی، به تطبیق وضع فرهنگی موجود با وضع مطلوب و آرمانی پرداخت و با مشخص کردن عیبها و مشکلات و بررسی علل و عوامل آنها، به برنامه ریزی زمانبندی شده برای رفع مشکلات و دستیابی به اهداف و آرمانها، همت گماشت.» ( مقام معظم رهبری، 1386)
«باید فعالیتهای شورای عالی انقلاب فرهنگی زمینه ساز تحقق عدالت اجتماعی، رفتارهای صحیح فردی و اجتماعی و دین باوری در جامعه و کشور شود.» ( مقام معظم رهبری، 1386)
اهداف مثبت مهندسی فرهنگی حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی،افزایش نشاط کار و ابتکار، ارتقاء اعتماد به نفس فردی و ملی، افزایش امید، مصرف صحیح و تقویت گرایش به کالاهای ساخت داخلی، توجه بیشتر به نشانه ها و آثار «اسلامی، ایرانی و انقلابی» در معماری عمومی کشور و افزایش خطرپذیری و شجاعت اقدام را از جمله اهداف مثبت مهندسی فرهنگی می خوانند و بر این نکته تاکید دارند که «زمینه دستیابی به این اهداف در جامعه وجود دارد و تحقق آنها، مستلزم تبیین مهندسی فرهنگی، برنامه ریزی و تلاش بیشتر است.» ( مقام معظم رهبری، 1386)
منبع: پایگاه مشاوران جوان
پایان پیام/
نظر شما