به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری شبستان، حجتالاسلام والمسلمین «محمدباقر علوی تهرانی»، استاد حوزه علمیه به مناسبت ماه مبارک رمضان در مسجد امیر به سخنرانی پرداخت و در خصوص انسان از نگاه قرآن، گفت: هوای نفس و پیروی از آن، سندیت، حجیت و مشروعیت ندارد لذا کسی که از آن پیروی میکند از نظر قرآن گمراهترین انسان است.
وی با استناد به این آیه «وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیْرِ هُدًی مِنَ اللَّهِ؛ و گمراهتر از کسیکه بدون هدایتی از سوی خدا از هواهای نفسانی خود پیروی کند، کیست»، تصریح کرد: طبق آیات الهی تبعیت از هوای نفس، حجت و دلیل الهی ندارد.
این استاد اخلاق با بیان اینکه قرآن کریم رابطهی پرستش و الوهیت را که یک نیاز عالی در انسان است در دو جریان ترسیم میکند، اظهار کرد: یک جریان معبود حق، که همان الله است و جریان دیگر معبود باطل که مِن دون الله است.
حجتالاسلام والمسلمین علوی تهرانی با بیان اینکه روایات، رابطه بین چهار عبد و معبود را بیان میکنند؛ گفت: یک رابطه عبد و معبود بر مبنای شهوت است، شهوت یعنی خواستهها و زندگی انسان براساس آن جریان دارد، اینجا دو مشکل وجود دارد که اولا خواستههای انسان نامحدود است؛ و انسان بی حد و حصر میخواهد. ثانیا دنیا برای پاسخ به این همه خواستهها، محدود است، بنابراین راه حل این است که زندگی انسان براساس رفع نیاز و نه براساس خواستههای او باشد.
وی با بیان اینکه یک رابطه دیگر انسان با معبود بر اساس طمع است، گفت: در این حالت انسان بندهی درهم و دینار (پول) می شود، معاویه به ثمرة بن جندب، والی بصره و از راویان مهم اهل سنت گفت شأن نزول و صدور آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ» چیست؛ او پاسخ داد این آیه در لیلة المبیت و در فضیلت امیرمومنان امام علی(ع) نازل شده است، معاویه گفت اگر صدهزار درهم بدهم چه؛ ثمره گفت در این صورت چیزی یادم نمیآید. معاویه مبلغ را تا چهارصد هزار درهم بالا برد، ثمره گفت حدیثی از رسول خدا(ص) به یادم آمد که فرمود این آیه در شأن ابن ملجم است. ثمره ابن جندب در اثر طمع به دینار گمراه شد.
این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه رابطه برخی با معبود بر اساس دنیا خواهی است، ابراز کرد: در روایات، این نوع بندگی بدترین نوع بندگی معرفی شده است. بنده دنیا در تمام عمرش مترصد است بین دنیا و آخرت را جمع کند اما در پایان کار، دنیا را بر آخرت ترجیح میدهد. بنده دنیا امام زمان(عج) خود را هم میکُشد. این فقره از بحث بسیار مهم است. اهمیتش این جا است که هنوز از این طائفه آسمانی امامت، یک نفر باقی است و آن وجود نازنین امام عصر(عج) است. اگر ما یا نسل ما خدایی ناکرده بنده دنیا باشیم، نتیجه همان میشود که در محرم سال ۶۱ اتفاق افتاد. هیچکس از این مسئله مصون نیست.
وی ادامه داد: بزرگان شیعه مثل سلیمان صرد خزاعی، رفاعة بن شداد و جناب حبیب بن مظهر اسدی در کوفه، مردم را تشویق کردند که برای امام حسین(ع) نامه بنویسند و حضرت(ع) را به کوفه دعوت کنند. ولی یک جمله مهم به مردم میگفتند که اگر میدانید کمکش میکنید و با دشمنانش میجنگید؛ به او نامه بنویسید. مردم کوفه دارای سه ویژگی بودند؛ دشمن بنیامیه بودند.کوفه مهد تشیع بود. همگی به حسین بن علی(ع) اعتماد و اعتقاد داشتند، این سه ویژگی در ما هم هست. ما مرکز مخالفت با سقیفه هستیم و به اهل بیت(ع) ارادت داریم. شیعه هستیم و رهبری امام عصر(عج) را قبول داریم. همگی منتظر ظهور هستیم و مرتبا اللهم عجل لولیک الفرج میگوییم و از حضرت دعوت میکنیم که آقا بیا. این شبیه همان نامههاست. مبادا ما هم همان رفتار را داشته باشیم. پس باید صفات بندگان دنیا را بدانیم.
حجتالاسلام والمسلمین علوی تهرانی بیان کرد: نامههای مردم کوفه به امام حسین(ع) از ناحیه شیعیان امیر مومنان امام علی(ع) بود که نوشتند «مردم منتظرت هستند و نظر به هیچکس ندارند. با بهترین درودها و سلامها به ساحت مقدس شما. امید است که بواسطه آمدن شما ما به حق برگردیم. ما با تو هستیم و با ما صدهزار شمشیر است». امام آمدند و دو روز بعد در کربلا سخنرانی کردند و فرمودند: وضعیت ما همین است که میبینید. دنیا عوض شده است، مردم عوض شدهاند. (همانهایی که نامه نوشتهاند نقاب زدهاند) اما بدانید مرگ برای من سعادت است و زندگی با ظالم نکبت. مردم بنده دنیا هستند.
نظر شما