به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: خانهموزه شهید بهشتی بهمناسبت گرامیداشت سالروز تولد آیتالله دکتر «سید محمد حسینیبهشتی» ویژه برنامهای را تحت عنوان «بهشتیها» با حضور اساتید و پژوهشگرانی که در زمینه تبیین سیره نظری و عملی آن شهید فعالیت میکنند عصر چهارشنبه ۲ آبان ماه ترتیب داد.
بر پایه این گزارش: این ویژهبرنامه قرار بود با حضور حجتالاسلام «محمدهادی مفتح»، رئیس مرکز اسلام هامبورگ برگزار شود اما وی که از شهر مقدس قم برای شرکت در این مراسم عازم تهران شده بود از نظر زمانی به برنامه نرسید.
اما ادامه این ویژهبرنامه اختصاص به سخنرانی تنی چند از بهشتیپژوهان، دوستان و البته فرزندان آن شهید از جمله «سید علیرضا، سیدمحمدرضا و ملوکالسادات بهشتی» داشت که منجر به ایجاد فضای متفاوت و گفتوگویی آزاد و متنوع در مورد سبک و سیره زندگی علمی و عملی آن شهید شد که در ادامه میخوانید:
«سیدعلیرضا حسینی بهشتی» عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس و عضو بنیاد نشر آثار شهید بهشتی اولین سخنران این ویژه برنامه بود.
وی در ابتدای سخنان خود اظهار کرد: تلاش ما این بود تا با برگزاری این برنامه سنت حسنهای را ایجاد کنیم تا صرفا در سالروز درگذشت و شهادت مراسم بزرگداشت برای افراد برگزار نشود، لذا در سالروز ولادت شهید بهشتی برایشان این ویژهبرنامه را برگزار کردیم.
فرزند آیتالله شهید بهشتی ادامه داد: همواره در دو زمینه و محور نظرات را به ما منتقل کنند که یکی از آنها مربوط به دشواریها در حوزه پژوهش در مورد آیتآلله بهشتی است که ما اسماش را بهشتیپژوهی میگذاریم، این دشواریها میتواند به لحاظ دسترسی به منابع و یا موانع دیگری باشد که این پژوهشگران در حین کار برای ابلاغ اندیشه شهید بهشتی به دیگران با آنها مواجه بودند؛ محور دوم نیز شامل پیشنهادات و رویکردها با توجه به مخاطبان و شرایط و مطالبات نسل جدید است تا بر اساس این مولفهها موضوعات مطرح شود چراکه این طبیعی است که ما نمیتوانیم از فردی که سالهاست میان ما نیست انتظار داشته باشیم که به همه پرسشهای ما پاسخ دهد؛ اما اندیشه و عمل بهشتی ظرفیتهای بالقوهای دارد و میتوان از نگرشهای او مثل نگاهش به دین و دینداری در دنیای معاصر استفاده کرد.
عضو بنیاد نشر آثار شهید بهشتی گفت: به هر روی باید این دست از مباحث را ادامه و پرورش داد چنانکه رسم مرحوم بهشتی چنین بود، بنابراین از دوستان میخواهم اگر نقدی هم نسبت به بنیاد نشر آثار ایشان دارند، مطرح کنند.
در ادامه حجت الاسلام «امیر قرقچی» با اشاره به فعالیتهای خانه راهبران دینی جوان اظهار کرد: تلاش ما این بود که بتوانیم زندگی رهبران دینی را معرفی و سبک و سیره عملی آنها را به جامعه امروز معرفی کنیم، در این میان رویدادی را تحت عنوان «دنیای بهشتی» ویژه شهید آیتآلله بهشتی برگزار کردیم که بسیار مورد استقبال واقع شد.
مدیر خانه راهبران دینی جوان ادامه داد: واقعیت آن است که شهید بهشتی در دل حوزه هم شناخته شده نیست به خصوص برای نسل جوان و این امر رسالت ما را سنگینتر میکند تا در لایه تبلیغی و ترویجی برای نشر اندیشه ایشان تلاش کنیم؛ البته در این راستا نیاز است که اولا بتوانیم به برخی اسناد به ویژه در قوه قضاییه دسترسی داشته باشیم و از سوی دیگر سلسله جلسات مساله محور و گفت وگو محور در موضوعات مختلف با تکیه بر اندیشههای بهشتی برگزار شود تا بتوانیم بیش از پیش در این عرصه فعالیت کنیم.
بخش دیگری از این برنامه اختصاص به سخنرانی «صدیقه قاسمی» از پژوهشگران اندیشه آیتالله شهید بهشتی و امام موسی صدر داشت؛ البته وی از نویسندگان شناخته شده حوزه زنان و خانواده نیز است و در این مراسم به ارایه نظرات خود در مورد ابعاد فکری و دیدگاه شهید بهشتی پرداخت.
وی در ابتدای مباحث خود با طرح این پرسش که قبل از هر اقدامی برای گسترش بهشتیپژوهی باید علت این مساله بررسی شود که چرا طی این چند سال در مورد اندیشه آن شهید کار نشده است، افزود: برای پاسخ به این سوال باید نگاه انتقادی داشت، از جمله به این موضوع پرداخت که چرا حوزه علمیه دیر به شهید بهشتی توجه کرده است؟ چرا مرکز اسلامی هامبورگ به اندیشه آن شهید دیر توجه کرد؟ و بسیاری پرسشهای دیگر و روند طی کردن این مسیر نشان دهنده و پاسخ دهنده این پرسش است که آیا چالشهایی که بوده قابلیت حل شدن داشتند یا خیر؟
این پژوهشگر تصریح کرد: پیشنهاد من این است که به صورت فصلی دیدگاههای شهید بهشتی در عرصه های مختلف بررسی و دو هفته یکبار جلساتی تشکیل شود، پس از آن میتوانیم همایش کوچک و محدودی را برگزار کنیم؛ بحث انسان، قانون اساسی از جمله مواردی است که در مورد شهید بهشتی و اندیشههای ایشان جای کار و بحث دارد و اکنون باید پاسخ دهیم که شهید بهشتی بر چه اساسی چنین گفت؛ از سوی دیگر اکنون در جامعه ما مولفههایی چون قانون، عدالت اجتماعی آنچنان که گفته میشود اجرا نشده است.
وی با بیان اینکه شهید بهشتی شخصیتی واقع بین بود، افزود: ما باید بهشتی را آنگونه که بوده و هست تفسیر کنیم، امیدوارم بنیاد شهید بهشتی نگاه پژوهشی داشته باشد و با نگاهی خوش بینانه به اندیشه ایشان نگاه کنیم.
در ادامه «سید کاظم اکرمی» سخنرانی کرد، او که پس از انقلاب اسلامی و تشکیل مجلس خبرگان به عنوان نماینده مردم همدان در این مجلس حضور داشت و از سوی دیگر مدتی نیز به عنوان وزیر آموزش و پرورش فعالیت میکرد، به بیان خاطراتی از آیتالله شهید بهشتی پرداخت چراکه در دورهای همبند آن شهید در زندان بود.
وی با بیان اینکه بهشتی مرد گفتار نبود بلکه مرد عمل بود، اظهار کرد: آن شهید را امروز باید روحانیون بشناسند و امیدوارم که بشود خاطرات ایشان را جمع و جور کنیم، او همواره به دنبال افرادی بود که بتوانند کار کنند و سوال همیشگیاش از من این بود که: آدم به درد بخور چه کسی را میشناسی؟ در واقع برایش مهم بود که چه کسی سر کار بیاید.
در ادامه «محسن سرخو» طی سخنانی با اشاره به اینکه من زمانی به عنوان مسئول واحد دانشجویی حزب جمهوری اسلامی فعالیت داشتم و از سوی دیگر از مریدان شهید آیتالله بهشتی بودم، افزود: همان ایام کوتاهی که خدمت ایشان میرسیدم کافی بود تا من به عنوان یک مرید صد در صد جذب شهید بهشتی شوم چراکه بسیاری از خصلتها و ویژگیهایی که ما در کتابها میخواندیم و در سخنرانیها در خصوص بزرگان دین شنیده بودیم، بهطور واقعی و عینی در رفتار و گفتار آن شهید درک و احساس میکردیم.
وی گفت: شهید بهشتی چند مطلب را به عنوان چند دُگم مطرح کرد که احکام ثانویه آنها را بر نمیدارد و بر نمیتابد؛ اگر این دُگم ها در کشور به شکل دیگری اجرا شود جامعه اسلامی نیست، عبارت شهید است که فرمود: «مادام که در جامعه در یک سو گرسنه وجود دارد و در سوی دیگر متنعمان برخوردار، این جامعه لجن است حتی اگر تمام چهره اش را با قرآن بپوشانید، لجن است»؛ به نظر دگمهایی که ایشان تاکید داشت هرکدام میتوانند موضوع و فصل اجرایی و یک نسخه برای جامعه امروز باشند.
سرخو تصریح کرد: ما اکنون شهید بهشتی را در دسترس نداریم که ادامه آن مباحث را طلب کنیم اما فکر میکنم این پیشنهاد خوبی است که گروههایی در مورد هرکدام از مباحث شهید تشکیل شود و این موارد را به چارچوبهای اجرایی برسانیم؛ اصلا تعریف و تعبیر شهید از انسان قابل توجه است.
در ادامه «ملوکالسادات بهشتی» فرزند ارشد آیتالله بهشتی طی سخنانی اظهار کرد: من یک معلم و استاد دانشگاه هستم و با دانشجویان مختلفی ارتباط دارم؛ خداوند لطف و آبرویی را برای خانواده ما ایجاد کرده است که به برکت آن، افراد از با هر سلیقهای میآیند و با خانواده ما صحبت میکنند.
وی ادامه داد: امروز اشکال ما این است که هنوز به نسل قدیم چسبیدهایم، جوانان ما جستوجوگر و دنبال حقیقت و دنبال نگاه نو هستند و این نگاه نو اتفاقا در اندیشه شهید بهشتی وجود دارد، در واقع بعد از ۵۰ سال هنوز نظرات شهید بهشتی نوگرا است و از این جهت است که می گوییم باید اندیشه ایشان مطرح شود و باقی را به عهده نسل جوان بگذاریم و از آنها دعوت کنیم تا دنبال حقیقت باشند و حقیقت را پیدا کنند.
فرزند ارشد شهید بهشتی افزود: در این دههها اندیشه شهید بهشتی اجرا نشد، اما چرا نشد؟ چون هر کسی سرکار آمد میخواست عقیده خودش را مطرح کند اما نسل جدید دنبال آن است که کدام اندیشه کاربردیتر است، بنابراین امروز باید به گونهای کار کنیم که قلم به زبان نسل جدید باشد تا جاذبه بین نسلی و دهه هفتادیها و هشتادیها ایجاد کند چون نسل جدید که روی کار میآید باید آگاهتر باشد؛ اینان شهید بهشتی و شهدا را ندیدهاند، ما بودیم که آن دوران را طی کرده و نتوانسته ایم به درستی آن وقایع را منتقل کنیم، در نتیجه تنها راه حل آن است که گروه هایی تشکیل شوند که مکمل باشند یعنی نسل قدیم و جدید در این گروهها کنار هم بنشینند و بحث کنند و برای امروز راه حل پیدا کنند.
وی با بیان اینکه بچههای نسل جدید دیجیتالی هستند و حتی کتابهای خود را در تلفن همراه میخوانند، خاطر نشان کرد: لذا تلاش باید این باشد که محتوای اندیشه شهید بهشتی و نه فقط او بلکه آنان که بنیان گذار این انقلاب بودند در اختیار این نسل قرار بگیرد.
در ادامه «محمدحسن اصغرنیا» از اعضای شورای مرکزی و مسئول آموزش حزب جمهوری اسلامی و همچنین از جانبازان انفجار واقعه هفتم تیر، طی سخنانی گفت: من روزهای چهارشنبه به این همین محل که آن زمان منزل شهید بهشتی بود میآمدم و اسم اینجا را بیتالرجاء گذاشته بودم.
وی ادامه داد: من از کلاس چهارم تا ششم با شهید بهشتی در شهر قم همسایه بودیم، هر روز دو بار ایشان را می دیدیم چه وقتی دبستان امیرکبیر میرفتم و چه بعدها که وارد مدرسه دین و دانش شدم.
اصغرنیا افزود: من همیشه می گویم دو شهید را میخواهند دولتی کنند اما نمی توانند، یکی میرزاکوچک خان و دیگری شهید بهشتی و شهدای هفت تیر که صد خانواده بودند و در تمام ایران ستاد مردمی دارند که همیشه منور است، همواره گفتهام که گویا من ۷ تیر ۱۳۶۰ تازه به دنیا آمدم در حالی که متولد سال ۱۳۲۸ هستم، از همه میخواهم که اسطورهسازی نکنید بلکه الگوسازی کنید.
بخش دیگری از این ویژهبرنامه اختصاص به سخنرانی «سیدمحمدرضا بهشتی» استاد دانشگاه تهران و فرزند شهید بهشتی داشت.
وی با اشاره به اینکه زنده ماندن یک اندیشه به این است که در مواجهه با آراء دیگر قرار گرفته و نقد شود، افزود: اینکه ما بتوانیم در نگاه به افکار و اندیشههای افراد موضع نقادانه داشته باشیم به معنای موضع مچگیرانه نیست، اندیشه مرحوم بهشتی نسبت به نقد تابآوری دارد چنانکه که در منش شخصی خود نیز سعه صدر بالایی داشت.
این پژوهشگر گفت: نقدها از بستر خود جامعه بر میخیزد و اتفاقا مجال دادن به این مواجهه باعث میشود که اگر عناصر ارزشمندی در چهره یا اندیشه کسی باشد بروز شده و ابعاد ارزشمندش معلوم شود، اساسا ارزیابی اندیشه ها و زوایایی که توانسته به آن سو حرکت کند به نظر من نه تنها به تفکر اشخاص صدمه نمیزند که زمینهای را فراهم میکند که بینیم هرکسی خودش را به کجا رسانده و از آن مرحله به بعد به چه سمتی می شود حرکت کرد و باید حرکت کرد.
وی افزود: حتی یکبار اخوی من «علیرضا بهشتی» این مساله را مطرح کرد که نگاههای نقادانه نسبت به مرحوم بهشتی را بررسی و منتشر کنیم، اتفاقا به نظر من اندیشه مرحوم بهشتی به خوبی تاب آوری نقد را دارد؛ بهشتی جست وجوگر منصفی بود. او جزو معدود کسانی بود که از نقد استقبال میکرد. حتی گاهی یک دانش آموز می نشست و افکارش را میگفت و او را نقد میکرد اما امروز این چنین فضایی کمرنگ شده است و حرکت در افقهای باز برای ما سخت تر شده است، البته این که چرا چنین شد دلایل جداگانه ای دارد اما باید تلاش کنیم و این زاویه دید را مد نظر قرار دهیم.
نظر شما