خبرگزاری شبستان: مرحوم علامه حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی در پاسخ به شبهاتی که مخالفان تشیع و در راس آنها وهابیت مطرح کرده و بر اساس آن نسبت کفر به پیروان این مذهب برحق می دهند، نکاتی تقض را بیان کرده اند.
این ها می گویند نماز خواندن بر سر قبر إمامان جایز نیست؛ بوسیدن در و دیوار ضریح، بوسیدن چوب و سنگ و فلز است. این گنبدهاى طلا، و درهاى طلا، و صندوقهاى خاتم، به چه درد إمام مىخورد؟ آنها را اگر صرف فقراء و امور خیریه و فرهنگ کنیم بهتر است. توسّل به إمام شرک است. زیارت امام، زیارت مرده است. إمام با سایر مردم تفاوت ندارد. پیغمبر چون از دنیا رفت، مردهاى بیشتر نیست.
جواب آن است که بحمد الله و المنة دوره این یاوه سرائىها سر آمده است. خیانت شما در این مغالطهها ظاهر است. و اصولًا چون شما مردمى دروغگو و دروغ پردازید؛ و أمثال و أشباهى از خیانتهاى شما براى مردم بر مَلا شده است؛ دیگر نه دانشجو گوش به سخن شما مىدهد؛ نه دانش آموز، نه بازارى، نه روفته گر کوچه بوسیدن قبر إمام همانند بوسیدن قرآن و دست عالِم، بوسیدنِ روح إمام است. و تواضع به عظمت مقام او. (امام شناسی جلد 11 ص 252)
گر میسّر نشود بوسه زنم پایش را هر کجا پاى نهد بوسه زنم جایش را
بر زمینى که نشان کف پاى تو بود سال ها بوسه گه اهل نظر خواهد بود
جواز ساختن قبور أئمّه علیهم السّلام؛ و اهداء فرش و چراغ
نماز خواندن بر سر قبر إمامان بالأخصّ، نه تنها جایز است؛ بلکه ثواب دارد؛ آن هم ثوابى که هیچ ثوابى به پاى آن نمىرسد. این گنبدهاى طلا، و درهاى نفیس، همانند جواهرات کعبه، نه از مال مسلمین است که به ورّاث برسد؛ نه از خمس است که در مصارف خود خرج شود، نه از زکات و صَدَقات است که باید به مصارف معین و موارد هشتگانه برسد، و نه غنائم جنگى و فیْئ است که مصرفش مشخّص شده است؛ مِلْک طِلْقِ أفرادى بوده که براى کعبه و إمام و إمامزاده وقف کردهاند. وقف را شرع مقدّس، صحیح شمرده و امضاء کرده است و هدیه را قبول نموده است. در این صورت شخصى که با عشق خود در مدّت عمر رنج برده، و قالیچهاى بافته، و یا فلان زن اصفهانى، و یا یزدى، و یا کاشانى، و غیرهنّ، عمرى را زحمت کشیده، و براى روى مرقد مطهّر، یک روپوش چشمه دوزى، و یا ملیله کارى، و یا سایر أقسام سوزن کارى، و کارهاى دستى نموده؛ آیات قرآن که در شأن أهل بیت علیهم السّلام نازل شده، و أشعار عربى و فارسى را به روى آن با شیواترین خطّى مشبّک نموده است- و این حاصل عمر را که در هر یک از نمایشگاههاى جهان بگذارند؛ چشمها را خیره مىکند؛ و بَه بَه و آفرین مىگویند؛ و راضى هستند به قیمتهاى گزاف بخرند- براى عالىترین معشوق روحانى و معنوى، یعنى به إمام خود هدیه مىکند؛ و چون دستش به او نمىرسد؛ بر مرقدش پهن مىکند.
شما مىگوئید: هدیه نکند. چه کند!! یا به فلان شاه و رئیس جمهور پیشکش کند، و یا بفروشد، و یا به خائنینى أمثال شما بدهد. شماها به این راضى هستید؛ و به آن راضى نیستید؟!
مراقد أئمّه طاهرین (ع)، مأمن و ملجأ مردم است
همانطور که در مشکلات زندگى و مصائب روزگار بدان[ها] روى مىآورند؛ دوست دارند بهترین و پاکترین ثمره خود را هدیه کنند. لهذا طلای خود را مىدهند؛ کتب نفیس خود را مىدهند؛ عصا و شمشیر خود را مىدهند. از طرفى این أشیاء خواهى نخواهى مور استفاده تمام زائرین؛ بلکه مؤمنین قرار خواهد گرفت؛ و از طرفى دیگر محفوظ مىماند؛ و از دستبرد گرگانى همچون شما در لباس میش، حفظ مىشود؛ و دیگر نمىتوانید به خارج بفرستید؛ و زینت موزهها و کتابخانههاى کشورهاى کفر بنمائید!
و على کلّ تقدیرٍ چون تصرّفش حرام است؛ باید به همین منوال باقى باشد؛ و کسى حقّ تصرّف در آنها را ندارد. و اگر تصرّف کند؛ دزدى است؛ مثل آنکه پرده دَرِ حرم را بدزدد؛ و یا آجر و کاشى منصوب بر دیوار را بردارد؛ زینت کردن مساجد جائز نیست؛ نه مراقد أئمّه علیهم السّلام. مسجدى هم که در جنب مرقد است؛ اگر شرعاً صیغه مسجد بر آن خوانده باشند؛ باید ساده باشد. آیات قرآن را با خطوط غیر طلا، اگر در مساجد هم بنویسند ضررى ندارد؛ و زینت شمرده نمىشود.
نماز خواندن در قبور ائمه (ع) کراهت ندارد
نماز خواندن در قبرستان و در بین قبور کراهت دارد؛ مگر از هر طرف قبر تا ده ذراع (تقریباً پنج متر) فاصله باشد. و سجده کردن بر قبر حرام است، ولى قبور أئمّه معصومین صلوات الله علیهم أجمعین از این قاعده عمومى، مستثنى است؛ البتّه سجده بر قبر إمام هم جایز نیست؛ ولى گونه راست را گذاردن مستحبّ است. و نماز خواندن در کنار قبر إمام از أفضل طاعات است، بالأخص در بالاى سر متّصل به قبر؛ و در پائین پا و پشت سر هم خوب است. امّا در جلوى قبر به طوری که در حال نماز؛ قبر پشت سر نمازگزار قرار گیرد؛ خلاف ادب است. اینها تمام مسائل فقهى است که در روایات وارد است.
بنابراین قبور إمامان حکم مسجد را دارد؛ بلکه از أفضل مساجد است؛ زیرا شرافت هر مسجدى که در دنیا ساخته شود، به واسطه خون معصومى است که در آنجا ریخته و به درجه شهادت فائز گردیده است. و در قرون و تمادى زمانهاى پیشین این أمر واقع شده است؛ و خداوند به برکت آن خون اینجا را معبد پاک و پاکیزه براى ذکر خود نموده است؛ و گرچه بناى مسجد بعد از گذشتن سال هاى متمادى باشد. و چون این قاعده و ناموس کلّى در هر مسجدى هست؛ گرچه ما صاحب آن خون را ندانیم و نشناسیم؛ پس این مشاهد متبرّکه ائمّه علیهم السّلام که صاحبانش معین و مشخّص است که در مقام عالىتر از همه معصومینِ دورانهاى گذشته و زمانهاى سالفهاند؛ ببینید چقدر مزیت و فضلیت دارد.
پایان پیام/
نظر شما