گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان؛ این یک واقعیت است که علوم انسانی از اهمیت فوق العاده ای برخودار است چون هویتساز و فرهنگساز است. در واقع هویت هر جامعه، نتیجه فرهنگ آن جامعه است. علوم انسانی میراث فرهنگی ما را در بردارد و ما را به گذشتهمان پیوند میدهد. این مسئله به حفظ هویت و استقلال کشور کمک میکند و باعث تقویت فرهنگ بومی و خودباوری میشود. نخستین ویژگی علوم انسانی، تأثیرگذاری در تحولات فرهنگی و اجتماعی است. بررسی تحولات اجتماعی و فرهنگی و بررسیهای عقلانی نشان می دهد که علوم انسانی، بیشترین نقش و در برخی موارد نقش منحصر به فردی در تحولات اجتماعی و فرهنگی دارد.
آیت الله عباس کعبی، نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری در گفت وگو با خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری شبستان در این رابطه اظهار کرد: ریشه تمام تحولات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و عملیاتی کردن الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و جامعه پردازی و رسیدن به قله های تمدن نوین اسلامی در گرو تحول در علوم انسانی است.
وی با اشاره به نقش و جایگاه علامه «محمدتقی مصباح» در این زمینه اظهار می کند: مرحوم آیت الله علامه مصباح هم استاد علم و تحول بودند، هم استاد فکر و نظام حل مسایل و هم استاد حرکت و جریان سازی. ایشان به شکل ریشه ای مسئله اصلی نظام اسلامی و اندیشه اسلامی را به عنوان اولویت کار خود مطرح کرد و زیرساخت های تحول علوم انسانی را هم در ساختار، هم محتوا و هم تربیت نیروی انسانی عملیاتی کرد.
آیت الله «محمود رجبی» عضو شورای عالی حوزه در این زمینه معتقد است: در جوامع مستقل تحولات در سایه برنامهریزیها، سیاستگذاریها و خطمشیهایی است که متولیان تعیین میکنند. هر نوع سیاستگذاری که مسئولین یک نظام تهیه میکنند، بر اساس اطلاعاتی است که از جامعه خود در ابعاد مختلف دارند که در سایه تحقیقات علوم انسانی مانند روانشناسی، جامعهشناختی، مردمشناختی و … به دست آمده است. در یک لایه پنهانتر برخاسته از نظریات علوم انسانی است که شخص متولیان به آن معتقد هستند. نتیجه اینکه حرکت جامعه به هر سویی که باشد، در اثر برنامهریزی متولیان آن جامعه است که برخاسته از تحقیقات علوم انسانی است.
اگر از منظر مردمی نیز نگاه کنیم، علوم انسانی هویتساز است. یعنی میتواند از یک جامعه، هویتی را بگیرد یا هویتی را به آن بدهد. در این زمینه نیز، نظامهای استکباری بیشترین بهره را میبرند و در تحولاتی که در راستای اهداف خود ایجاد میکنند، بر مبنای تحقیقات انسانی و شناختی، از عنصر هویتبخشی یا هویتزدایی استفاده میکنند.
وی می افزاید: علوم انسانی میتواند هویتی را که در یک جامعه وجود دارد و برای آنها ارزشمند است، به یک اندیشه نادرست و غیرقابل پذیرش در نگاه آنها تبدیل کند. در یک جامعهای، هرچند حاکمان و برنامهریزان بهترین برنامهها را بر اساس دادههای انسانشناختی صحیح طراحی کرده باشند و مجریان نیز همان را اجرا کنند؛ اما اگر توده مردم این را بهدلیل اینکه نادرست میدانند، برنتابند، اجرا نخواهد شد.
با وجود چنین اهمیت و جایگاهی، ما در کشورمان در رابطه با علوم انسانی با یک معظل بزرگ مواجه بوده و هستیم. مشکلی که شاید بیان آن از زبان مقام معظم رهبری، بهتر بتواند حق مطلب را ادا کند.
«مسئلهی دیگر هم مسئلهی علوم انسانی است، که از مدّتی پیش این مطلب را مطرح کردیم؛ دلایل این کار هم مکرّراً گفته شده. حقیقتاً ما نیازمند آن هستیم که یک تحوّل بنیادین در علوم انسانی در کشور بهوجود بیاید. این به معنای این نیست که ما از کار فکری، علمی و تحقیقیِ دیگران خودمان را بینیاز بدانیم – نه، برخی ازعلوم انسانی ساخته و پرداختهی غربیها است؛ در این زمینه کار کردند، فکر کردند، مطالعه کردند، از آن مطالعات باید استفاده کرد - حرف این است که مبنای علوم انسانی غربی، مبنای غیرالهی است، مبنای مادّی است، مبنای غیرتوحیدی است؛ این با مبانی اسلامی سازگار نیست، با مبانی دینی سازگار نیست. علوم انسانی آنوقتی صحیح و مفید و تربیتکنندهی صحیح انسان خواهد بود و به فرد و جامعه نفع خواهد رساند که براساس تفکّر الهی و جهانبینی الهی باشد. »
بنابر فرمایشات رهبر انقلاب ما نیازمند علوم انسانی با مبانی تفکر و جهان بینی الهی هستیم. اما متولی تولید این نوع از علوم انسانی یا اصلاح علوم انسانی موجود چه کسی یا کدام نهاد است؟
آیت الله خامنه ای و اغلب صاحب نظران، حوزه های علمیه را متولی این کار می دانند. از جمله آیت الله رجبی، رئیس موسسه علمی پژوهشی امام خمینی (ره) که حوزه علمیه را متولی ایجاد یا اصلاح علوم انسانی اثرگذار متناسب با نظام، مردم و اهداف متعالی اسلام، دانسته و بیان می کند: همه رشتههای علوم انسانی با وضعیتی که دارند ، نهتنها در بخشهایی مفید نیستند؛ بلکه مضر هستند. چون بر بنیانهای ضد دینی یا بنیانهای سکولار خنثی نسبت به دین پایهگذاری شدهاند. خروجی این علوم، افرادی ضد دین یا بیتفاوت نسبت به دین، ارزشهای اسلامی، ملی و انسانی است. اگر این علوم بخواهد بر اساس اندیشه صحیح اصلاح شود، باید به دست حوزویان انجام شود. اگر قرار است، با موازین دینی این علوم بازسازی شود، باید کسی به آن بپردازد که آشنای به این علوم انسانی و متخصص اسلامشناسی باشد؛ بنابراین بازسازی و تولید علوم انسانی کار حوزههای علمیه است. استفاده از اساتید متعهد دانشگاهی خوب است؛ اما اینکه چه کسی باید متولی این کار و عنصر محوری در این عرصه باشد، بدون شک حوزههای علمیه هستند.
نظر شما