خبرگزارس شبستان: اومانیسم افراطی ریشه در آراء اگوست کنت داشت که به باور وی دین مجموعه خیال پردازی های بشری در قرن ها گذشته بود تا در گمان خود حوادث را بر اساس عللی خرافی تبیین کنند. اما وقتی علوم تجربی پیشرفت کرد علل فرضی یعنی همان عللی که دین ارائه داده بود به تاریخ پیوست. روشی را که پدر جامعه شناسی یعنی اگوست کنت در سال های آخر حیات خویش ارائه کرد انسان پرستی بود. اومانیسم الحادی روش زندگی را وامدار اگوست کنت است. در حالی که اسلام بشریت را برای آرامش روحی و روانی به عبادت فرا می خواند و خداوند را محور آرامش و سعادت می شمارد اومانیسم کنتی انسان را در کانون قرار می دهد. چگونه انسان با پرستش انسان به سعادت می رسد. آیا عبادت خدا خرافه است؛ خدائی که کامل مطلق و خیر محض است یا آنکه انسانیتی که تمام وجود او را نقص فرا گرفت است.
به عقیده اگوست کنت تاریخ فکر بشر تا کنون سه مرحله اساسى را پیموده است مرحله افسانهاى و خیالى، مرحله عقلى و فلسفى و مرحله علمى و حسى.
در مرحله اول که مربوط به دوران کودکى و توحش بشر است بشر تمام حوادث را مربوط مىکرد بارباب انواع و ارواح طیبه و خبیثه در این مرحله بشر هر حادثهاى را که مىدید از قبیل برف و باران و قحط و فراوانى و مرض و صحت و صلح و جنگ آن را مربوط مىکرد به اراده خدایان و دخالت ارواح نیک و بد.
عدم توجیه حوادث طبیعت با اراده خدایان
در مرحله دوم فکر بشر ترقى کرده و دریافته است که نمىتوان حوادث طبیعت را با اراده خدایان توجیه نمود، علل حوادث طبیعى را باید در خود طبیعت جستجو کرد لذا در این مرحله فرض هاى عقلى را در توجیه حوادث پیش می کشد و پاى قواى طبیعى و صور نوعیه و نفس نامیه و نفس حیوانیه و نفس ناطقه را به میان مىآورد این مرحله از مرحله اول کاملتر است، ولى آخرین مرحله نیست بلکه حلقه متوسطى است که مرحله اول را به مرحله سوم مرتبط مىکند.
دست کشیدن از تعقیب علل حوادث...
در مرحله سوم بشر متوجه شده است که آن فرض هاى عقلى و فلسفى در توجیه حوادث بلادلیل است و تنها راه صحیح آن است که از تعقیب و جستجوی علل واقعى دست بکشد و فقط به تعیین روابط و مناسبات اشیاء محسوسه که وجود آنها محقق و مسلم است بپردازد و بجاى آن فرض هاى عقلى خود حوادث طبیعت را علت یکدیگر بشناسد؛ در این مرحله است که نظریات بشر جنبه ثبوتى و تحققى پیدا مىکند یعنى فقط حوادث محققه را دخالت مىدهد و بس اگوست کنت خود را واضع فلسفهاى مىداند بنام پوزیتویسم که آن را فلسفه تحققى یا ثبوتى یا وضعى یا ظاهرى ترجمه کردهاند و خودش این فلسفه را نماینده مرحله سوم از مراحل سهگانه فکر بشر مىداند.
اگوست کنت مدعى است که الان هم که نوبت مرحله سوم رسیده است باز کسانى پیدا مىشوند که هنوز طرز فکرشان متناسب با مرحله اول یا مرحله دوم است ایضا مدعى است که یک فرد در دوره عمر ابتداء خیالى و افسانهاى فکر مىکند بعد اگر فى الجمله رشد پیدا کند طرز تفکرش عقلى و فلسفى مىشود و هنگامى که پخته و آزموده شد طرز تفکر فلسفىاش تبدیل به تفکر علمى و حسى مىشود.
ایجاد پوزیتیویسم در برابر ایدآلیسم
در اوائل قرن نوزدهم میلادى اگوست کنت فرانسوى که پدر جامعهشناسى لقب یافته است یک مکتب تجربى افراطى را به نام پوزیتویسم اثباتى تحصلى تحققى بنیاد نهاد که اساس آن را اکتفاء به دادههاى بىواسطه حواس تشکیل مىداد و از یک نظر نقطه مقابل ایدآلیسم بشمار مىرفت.
کنت حتى مفاهیم انتزاعى علوم را که از مشاهده مستقیم به دست نمىآید متافیزیکى و غیر علمى مىشمرد و کار به جایى رسید که اصولا قضایاى متافیزیکى الفاظى پوچ و بىمعنى به حساب آمد.
فلسفه علمى در موارد گونهگونى به کار مىرود. درباره فلسفه تحققى اگوست کنت پس از محکوم کردن تفکر فلسفى و متافیزیکى و انکار قوانین عقلى جهان شمول علوم تحققى را به شش بخش اساسى تقسیم کرد که هر یک قوانین ویژه خود را خواهد داشت به این ترتیب ریاضیات کیهان شناسى فیزیک شیمى زیست شناسى و علم الاجتماع جامعه شناسى و کتابى به نام درس هایى درباره فلسفه پوزیتویسم در شش مجلد نگاشت و کلیات علوم ششگانه را با شیوه به اصطلاح تحققى مورد بررسى قرار داد و سه مجلد آن را به جامعه شناسى اختصاص داد هر چند اساس این فلسفه تحققى را ادعاهاى جزمى غیر تحققى تشکیل مىدهد. به هر حال محتواى این کتاب که در واقع طرحى براى بررسى علوم و به ویژه علوم اجتماعى است بنام فلسفه تحققى و فلسفه علمى نامیده مىشود.
اعتراف به ضرورت دین برای بشریت
شگفتآور این است که اگوست کنت سرانجام به ضرورت دین براى بشر اعتراف کرد ولى معبود آن را انسانیت قرار داد و خودش عهدهدار رسالت این آیین شد و مراسمى براى پرستش فردى و گروهى تعیین کرد.
آیین انسان پرستى که نمونه کامل اومانیسم است در فرانسه و انگلستان و سوئد و آمریکاى شمالى و جنوبى پیروانى پیدا کرد که رسما به آن گرویدند و معابدى براى پرستش انسان بنا نهادند ولى تاثیرات غیر مستقیمى در دیگران هم بجاى گذاشت.
پایان پیام /
نظر شما