حذف خداوند و جایگزینی انسان در جهانی که هیچ مقصدی ندارد

اومانیسم سکولار این تأکید را تا آنجا ادامه می‏دهد که با حذف خداوند، انسان را به جای او می‏نشاند. در این تفکر انسان در جهانی رها شده که مبداء و معاد و مقصدی فرامادی برای آن وجود ندارد.

خبرگزاری شبستان: اومانیسم از بدو تولد تا عصر حاضر شاهد دیدگاه ها و رویکردهای متفاوتی بوده است. برخی از صاحب نظران این حوزه خدا را نه تنها انکار نکردند بلکه علقه و اعتقاد راسخ به خدا و صفات و کمالات خداوند داشته اند و در مواردی علی رغم اعتقاد به خدا در برابر دیدگاه های انحرافی کلیسا صف آرائی کردند. در مقابل برخی از نگرش های افراطی اومانیسم با الحاد همبستر شد و اساسا باور به انسان مداری را به معنای انکار خدا و دین زدائی پنداشت. چراکه بشر آزاد آفریده شده و اختیار آزاد او نباید با افیون دین محدود و منزوی شود. کانون هستی انسان است و محوریت انسان به معنای کنار نهادن الهیات و خدا و دین است.

دیدگاه افراطی و معتدل اومانیسم ما را به این مهم رهنمون می کند که اومانسیم آبستن تعاریف و الگوها و اصول متفاوتی شده است. شاخصه‏های این تفکر توجه و اعتنای بیش از حد به شأن و مقام انسان است. اومانیسم سکولار این تأکید را تا آنجا ادامه می‏دهد که با حذف خداوند، انسان را به جای او می‏نشاند. بر این اساس، انسان محوری اومانیسم سکولار نقطه مقابل مقام انسان نزد اسلام و دیگر ادیان آسمانی است. در اومانیسم سکولار انسان در جهانی رها شده که مبداء و معاد و مقصدی فرامادی برای آن وجود ندارد.

اگرچه در اسلام انسان اشرف مخلوقات و خلیفه خدا در عالم هستی است اما در عین حال مبداء و معاد و مقصد و منتهایی دارد و باید در جهت تکامل مادی و معنوی خود در دنیا گام بر دارد تا آخرت را با سعادت حقیقی تجربه کند. دین و دنیا قابل جمع است نه آنکه دین افیون انسان باشد.
«جهان‏بینی مادی، طبیعت‏گرایی، اصالت و اعتبار روش علمی و غایت قرار دادن انسان، بن‏مایه‏های تفکر اومانیسم سکولار است و نوع نگرش آنان به مسائل حقوقی را شکل می‏دهد».(1)

در اسلام انسان ماده و دنیا زمینه و بستر رشد است تا به غایت نهائی یعنی قرب الهی دست یابد. دنیا مزرعه آخرت است و نباید وسیله کمال را غایت بپنداریم . چنان که در قرآن می خوانیم:

إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ ما آنچه را روی زمین است زینت آن قرار دادیم، تا آنها را بیازماییم که کدامینشان بهتر عمل می‌کنند!
 

وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ؛ با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می‌خوانند، و تنها رضای او را می‌طلبند! و هرگز بخاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها برمگیر! و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هوای نفس پیروی کردند، و کارهایشان افراطی است.
 

اومانیسم سکولار از مصادیق این آیه است که "وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا" یعنی « کارهایشان افراطی است».


در دار هستی هر حق و حقوقی تنها به واسطه عنایت خداوند است. پس هر حقی که بتوان برای موجودی و خاصه انسان تصور کرد به واسطه حقی است که خداوند به آ ن موجود عنایت می کند.

و این نص صریح قرآن است:
قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَاءُ ۖ بِیَدِکَ الْخَیْرُ ۖ إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ؛

بگو: «بارالها! مالک حکومتها تویی؛ به هر کس بخواهی، حکومت می‌بخشی؛ و از هر کس بخواهی، حکومت را می‌گیری؛ هر کس را بخواهی، عزت می‌دهی؛ و هر که را بخواهی خوار می‌کنی. تمام خوبیها به دست توست؛ تو بر هر چیزی قادری. 

1- مجله بازتاب اندیشه، بهمن 1382 - شماره 46 ، عنوان مقاله: اومانیسم سکولار و حقوق انسان.
ادامه دارد/

کد خبر 169244

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha