تنزل مقام خلیفه الهی در سایه تلاش برای جدایی دین از سیاست

اخلاق اومانیستی ساخته بشر است که کرامت و مقام والای انسانی را تنزل داده و او را از مرتبه خلیفه الهی به زیر می کشد؛ این مهم به ویژه در تلاش آنها برای جدایی دین از سیاست نمود بیشتری می یابد.

خبرگزاری شبستان: بی تردید یکی از بهترین راه های شناخت اومانیسم سکولار مانیفست (بیانیه) این نگرش است. باید توجه داشت  اومانیست‏های سکولار بر اصولی توافق دارند، هرچند در نحوه تفسیر برخی موارد، اختلاف نظراتی وجود دارد. این موارد به طور فشرده حاصل آن چیزی است که در مانیفست (بیانیه) اوّل و دوم آنها آمده است.

اومانیسم تاکید بر مقام و محوریت انسان دارد و سکولاریسم اشاره به نفی دین از دنیا؛ جدائی دین از سیاست و جدائی دین از دنیا و جامعه و فکر بشری از مشخصات سکولاریسم است. اومانیسم سکولار را می توان نگرشی فکری دانست که بر این دو موضع تاکید دارد یعنی محوریت انسان و طرد دین از فکر و جامعه انسانی.


 

نفی خدا و خلقت

باورهای سلبی اومانیسم سکولار را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد: (تقابل میان ادیان آسمانی و خاصه اسلام با این مولفه ها آشکار است).
1- نفی باور به خدا یا خدایان متشخص: خدایان آفریننده انسان نیستند، بلکه آفریده اویند.
2- نفی خلقت: خلقت محصول فرایند طولانی مدت تکامل، تشکّل و به‏هم پیوستگی اتم‏هاست؛ تکامل خود تابعِ قوانین ذاتی ماده است. این‏گونه نیست که خدا یا خدایان از روی طرح و تدبیر، جهان طبیعت را ایجاد کرده باشند.
3-جهان یک ساحتی است، غیر از ساحت ماده، ساحتِ دیگری در کار نیست و اعتقاد به وجود موجودات مجرد، حاصل جولان ذهن و خیال است.
4- فرشتگان، شیاطین، اجنه، عقول مجرد و همه موجودات فوق مادی که در ادیان و یا فلسفه‏های متافیزیکیِ سابق آمده، موجواتی موهومند.

5- انسان نیز یک ساحتی است، چیزی به نام روح وجود ندارد. جاودانگی و بقای شخصی در کار نیست، انسان به عنوان یک شخص، پس از مرگ پایان می‏پذیرد.
6-بهشت و جهنم و ثواب و عقابی در کار نیست.
7 . مقررات سیاسی، اجتماعی و اخلاقی که ریشه در جهان علوی دارند، همه ساخته انسان‏هایند.
8 . حقیقت را نمی‏توان از طریق دین (روش وحیانی) و فلسفه محض (قبول ادراکات فطری و پذیرش روش‏های عقلی غیرتجربی) دریافت کرد.». (1).
الحادی بودن اومانیسم سکولار در مولفه ها و مبانی مشترک فرقه ها و تفسیرهای مختلف اومانیسم سکولار آشکار است. اومانیسم سکولار دین را افیون می پندارد.


انسان جایگزین خدا در نظام خلقت

از این رو باورهای ایجابی اومانیسم سکولار را در موارد ذیل می توان خلاصه کرد (اکثر این آراء در تقابل صد درصدی با ادیان آسمانی و اسلام است و برخی از این عقاید و مبانی با تفسیری معندل تر و منطقی تر و حتی در مواردی بسیار کاملتر در اسلام مطرح می گیرد از جمله حقوق بشر 
شأن و مقام انسان دارای ارزش اصلی و محوری است. نظام فکری اومانیست‏ها انسان‏محور است نه خدامحور. در این رویکرد انسان جای خدا را اشغال می‏کند. همچنین، زندگیِ دنیوی و زندگیِ اینک و هم‏اکنونی مهم است و بایستی آن را پاس داشت. غایت انسان بایستی آبادساختن این جهان باشد نه دیگر جهان‏ها.
بنابر اعتقاد اومانیست های سکولار مسئولیت کامل جهان به عهده انسان است. فهم حقایق تنها با تکیه بر عقل انسان میسر است و تفکّر یونان و روم باستان چون تابع روش عقلی است، به شدّت ستایش می‏شود، از این رو، اومانیست‏ها پیشینه خود را تا یونان و روم قدیم دنبال می‏کنند.
آنها همچنین بر این باور هستند که پیش‏رفت‏های علمیِ شگفت‏آورِ چهار قرن اخیر معلول طرد روش‏های سنّتی تفکّر و کاربست متد علمی است و از پژوهش آزاد دفاع می کنند. قوانین اخلاقی را انسان پایه ریزی کرده کرده و حاصل توافق افراد بر سر منافع مشترک است. ارزش‏ها نیز ساخته انسانند. و دوام آنها به دلیل خدمت به حفظ نوع انسانی در تنازع بقاست.


دفاع افراطی از حقوق فردی

اگرچه اومانیست های سکولار از وفق و مدارا و تحمّل آرای دیگران دفاع می کنند اما در این باره افراط دارند. در مسائل اخلاقی ملاک، دفاع از حقوق فردی افراد تا سرحدّ ممکن است، پس در مسائل مورد اختلاف، مثل تنبیه بدنی کودکان، مجازات مرگ، عبادت تحمیلی در مدراس، خودکشی مؤید به تأیید پزشک و روابط جنسی موافق و مخالف از مواضعی دفاع می‏کنند که طی آن حقوق فردی افراد هرچه بیشتر پاس داشته شود.
اومانیست ها علی رغم دفاع از حقوق بشر و دموکراسی با حکومت های دینی معاضدت داشته و از طرفداران سرسخت جدایی دین از سیاست به شمار می روند.

پایان پیام /
 

کد خبر 170054

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha